مهندسی عمران ایران

مطالب عمومی مهندسی عمران معماری شهرسازی

مهندسی عمران ایران

مطالب عمومی مهندسی عمران معماری شهرسازی

الزامات عمومی ساختمان


الزامات عمومی ساختمان

*به منظور اطمینان ایمنی، بهداشت ،بهره مندی مناسب ،آسایش و صرفه اقتصادی و تامین نیازهای حداقل ساکنان و استفاده کنندگان از ابنیه و ساختمان های مشمول قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان ، تعیین محدودیتها ،ابعاد حداقل فضاها ،نورگیری و تهویه مناسب و سایر الزامات عمومی این مقررات به عنوان مبحث چهارم از مقررات ملی ساختمان ملاک عمل قرار گرفته است. رعایت این مقررات در طراحی ،نظارت ،اجرا و محاسبه ، بهره برداری تعمیر و نگهداری بناها توسط کلیه مراجع در سراسر کشور الزامی است . هر گونه تغییر در این مقررات باید پس از طی مراحل قانونی ،بر طبق قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان صورت گیرد .  شهرداریها و سایر مراجع صدور پروانه ساختمان موظف به نظارت بر اجرای این مقررات می باشند .

الزامات عمومی ساختمان
-ضوابط کلی
-الزامات ابعاد در داخل بنا    -الزامت تامین نور فضاها
-الزامات تعویض هوای فضاها    -الزامات اجرایی ساختمان ها

-ضوابط کلی :
-الزامات همجوارهای ساختمان ها  تصرفها و فضاها  -الزامات قرار گیری ساختمان در زمین
-الزامات شکل و ارتفاع ساختمان    -الزامات نمای ساختمان
-الزامات فضاهای باز     -الزامات فضاهای نیمه باز ساختمان
الزامات فضاهای توقفگاه وسایل نقلیه   -الزامات مشاعات ساختمان
-الزامات فضاهای تاسیساتی    -الزامات عایق کاری و دفع فاضلاب در ساختمان
-الزامات اجرای ساختمان –    -الزامات تجهیزات و تاسیسات ساختمانی
-الزامات ساختمان جهت حفاظت در برابر حوادث و سوانح و تامین راههای امدادرسانی

*الزامات همجواری ساختمان ها ،تصرفها و فضاها

الزامات قرار گیری ساختمان در زمین

الزامات شکل و ارتفاع ساختمان
-ارتفاع مجاز گروههای ساختمانی
* تعداد طبقات و ارتفاع مجاز گروههای ساختمان ۱و۲و۳ یک و دو طبقه (حداکثر ۵۰/۸ متر ارتفاع  در ساختمان های دارای زیرزمینی یا پنجره نورگیر از نما و ۳۰/۷ متر در ساختمان های فاقد آن )
گروههای ساختمانی ۴و۵  سه و چهار طبقه (حداکثر تا ۹۰/۱۴ متر ارتفاع در ساختمان های دارای زیرزمین با پنجره نورگیر از نما و ۷۰/۱۳ متر در ساختمان ها ی فاقد آن )
*در گروههای ساختمانی ۶و۷ طبقه ، به تناسب تعداد طبقات خواهد بود . (مبنای محاسبه ارتفاع ،تراز متوسط کف معبر مجاور ،تا متوسط ارتفاع سقف شیبدار و یا بالاترین نقطه جان پناه در بام سقفهای مسطح می باشد .
در صورت افزایش ارتفاع بیش از حد  تعیین شده در گروههای ساختمانی نیاز به دریافت مجوز خاص از شهرداری و سایر مراجع صدور پروانه ساختمان خواهد بود .
الزامات نمای ساختمان
۱- در طراحی نمای شیشه ای در ساختمان اعم از نمای شیشه ای پیوسته و یا ناپیوسته انجام محاسبات حرارتی براساس مقررات صرفه جویی در مصرف انرژی الزامی است .

۱-نحوه قرار گیری فضاهای مختلف در هر تصرف و همجواری تصرفها ی مجاز در یک ساختمان در طرح های معماری بنا ، به تشخیص طراح معمار و با تائید شهرداری ها و سایر مراجع صدور پروانه ساختمان است . ۲-همجواری تصرفها در ساختمان ها باید به نحوی صورت گیردکه مسئله اشراف و دید از تصرفهای دیگر به تصرفهای مسکونی ،از طریق باز شوهای پنجره و درب های ورودی به حداقل تقلیل یابد . ۳-همجواری ورودی و فضاهای دیگر در داخل تصرفهای مسکونی باید به نحوی صورت گیرد ،که دید بیگانه از در ورودی به فضاهای داخلی تصرف  محدود گردیده و اشراف آنان به این فضاها به حداقل تقلیل یابد . ۴-تغییر کارکرد فضایی به فضای دیگر در یک تصرف باید با اخذ مجوز از شهرداری یا سایر مراجع صدور پروانه ساختمان و انطباق آن با الزامات فضای جدید صورت گیرد . ۱-احداث ساختمان در زمین های مجاز است که از شبکه رفت و آمد عمومی قابل دسترسی باشند . ۲-در زمینهایی که فقط توسط راههای پیاده قابل دسترسی هستند ،احداث ساختمان های محدود به گروهها تا در صورتی مجاز است که امکان امدادرسانی واطفای حریق ممکن باشد . ۳-احداث ساختمان و نحوه استقرار آن در زمین و ارتفاع بنا در بافت های تاریخی باید طبق ضوابط سازمان میراث فرهنگی ،گردشگری و صنایع دستی باشد . ۴-احداث ساختمان در زمینهای نزدیک جنگل ،دریا یا پارکهای حفاظت شده ملی باید به نحوی باشد، که حداقل ۳۰ متر بین ساختمان و این اراضی فاصله وجود داشته باشد . ۵-رعایت حریمهای مصوب در حاشیه مسیل ها ،خطوط انتقال برق ،گاز ،نفت و چشمه ها و نهرها و سایر تجهیزات شهری برای کلیه گروهها ساختمانی الزامی است . ۲-استفاده از شیشه های بازتابی در نماهای شیشه ای ساختمان های مجاور بزرگراهها و شریان های اصلی عبوری شهر ، منوط به کسب مجوز از شهرداری ها وسایر مراجع صدور پروانه ساختمان می باشد . ۳- در تمامی ساختمانهای داری نمای شیشه ای در نظر گرفتن تجهیزات مناسب جهت نظافت نما از جبهه بیرونی الزامی است . ۴-استفاده از نماهای شیشه ای پیوسته در ساختمان های مسکونی ممنوع است . ۵-سطوح شفاف نمای شیشه ای در ساختمان ها باید به صورتی تعبیه شود که امکان ریزش شیشه به فضای باز و معابر عمومی وجود نداشته باشد . ۶- در ساختمان های غیر مسکونی گروه ۶و۷ دارای نمای شیشه ای پیوسته ،رعایت فاصله حداقل ۲ متر بین نما تا پیاده رو و خط محدود زمین الزامی است . ۷-مصالح نما باید به سازه ساختمان دارای اتصالی کافی و مناسب باشد تا خطر جدا شدن و فرو ریختن نما بوجود نیاید . ۸-ضمایم آویز به سازه ، شامل سایبان ها ،تابلوها ،پله های فرار و راه پله های خارجی و دودکش ها باید در شرایط مناسب نگه داری شوند و اتصالات آنها در شرایط ایمن قرار داشته باشند . ۹-کلیه سطوح خارجی ساختمان ، به لحاظ ایمنی و زیباسازی منظره شهری باید در شرایط مناسب نگه داری شوند . ۱۰-کلیه سطوح شیشه ای مجاور فضاهای باز و معابر با عرض بیش از۰ ۹% متر و مساحت بیش از ۵۰/۱ متر مربع باید از شیشه ایمن وغیر ریزنده باشند .

الزامات فضای باز :
فضاهای باز در ساختمان  شامل حیاط اصلی و حیاط های داخلی است . حیاط اصلی به فضایی از ساختمان گفته می شود که قسمت اعظم نورگیری ساختمان از آن تامین می شود .
و حیاط های داخلی هم که شامل حیاط های خلوت  (فرعی ) –حیاط محصور (پاسیو)، حیاط محصور (گودال باغچه ) ،حیاط محصور (حیاط مرکزی در ساختمان های گروه ۳ ) .
۱-در ساختمان های گروه ۴و۶ در صورتی که حیاط خلوت به معبر اصلی راه نداشته باشد و جایگاههای امدادرسانی تصرفها در حیاط خلوت باشد ،دسترسی به آن باید از طریق معبر مستقلی تامین گردد . در سایر موارد برای دسترسی به حیاط خلوت می توان از داخل ساختمان ، و یا به صورت ویژه توسط واحد یا واحدهایی که در طبقه همکف قرار دارند استفاده نمود. ۲-حیاط خلوت واقع در ساختمان های جنوبی باید با دیواره و نرده یا حصار فضای سبز از معبر عمومی جدا شود ۳-کلیه سطوح دیواره های جانبی حیاط های محصور وحیاطهای خلوتی که در معرض دید قرار دارند ، باید نماسازی شوند . ۴-در صورت مسقف بودن حیاط محصور (پاسیو) با مصالح شفاف ، در نظر گیری بازشوهای مناسب و کافی جهت تهویه طبیعی آن الزامی است . ۵-کف تمام حیاط های داخلی (حیاط خلوت یا حیاط محصور ) باید دارای شیب مناسب و سیستم دفع آب های سطحی ودسترسی مناسب جهت نظافت باشد . ۶-در ساختمان های گروه ۱ تا ۵ برای زمینهای با مساحت بیشتر از ۲۰۰ متر مربع ،حیاط داخلی به اندازه حداقل ۶ درصد مساحت زمین الزامی است . ۷-مسقف نمودن حیاطهای محصور (گودال باغچه ) مجاز نیست .

الزامات فضاهای توقفگاه وسایل نقلیه

الزامات مشاعات ساختمان
مشاعات بخشهایی از ساختمان که مالکیت آن به عموم مالکان تعلق دارد .

الزامات فضاهای تاسیساتی

الزامات عایق کاری و دفع فاضلاب ساختمان
۱-عایق کاری حرارتی پوسته خارجی بنا و دیگر عناصر ساختمانی در انطباق با صرفه جوی در مصرف انرژی الزامی است .

۱-تعداد الزامی محل توقف خود رو برای تصرفهای مختلف بر حسب موقعیت آنها در شهر ، در ضوابط طرحهای توسعه شهری تعیین می گردد . ۲-در توقفگاههای خودرو و مسیرهای ورود و خروج آن نباید دود ،بو یا سر و صدای ناشی از آن مزاحم آسایش و آرامش در ساختمان و اطراف آن باشد . ۳-توقفگاهای بزرگ و متوسط باید حداقل دو راه خروج امداد پیاده داشته باشد که الزاماً یکی از آنها باید به فضای باز ساختمان یا معبر عمومی متصل گردد . ۴-هر گونه تعمیر و یا تعویض قطعات خودرو در محل توقفگاه ممنوع است . ۵-امکان دسترسی به آب لوله کشی در کلیه توقفگاهها ضروری است . ۶-در توقفگاههای عمومی حداقل ارتفاع آزاد در خروجی خودرو به میزان ۱۰/۱۲متر الزامی است ۷-در صورتی که دو طرف یک محل توقف در توقفگاه دیوار باشد عرض آن باید حداقل ۳ متر باشد . ۸-کف توقفگاه باید از مصالح قابل شستشو باشد . ۹-کف شیبراهه ها در توقفگاه ها باید از مصالح غیر لغزنده برای خودرو باشند . ۱۰-همه توقفگاهها باید مجهز به تجهیزات اطفای حریق باشند . ۱-محل اقامت سرایدار که مشاعات ساختمان است و باید دارای ورودی جداگانه و مستقل از تصرفهای دیگر در ساختمان باشد . ۲-محل استخر و دیگر امکانات ورزشی در ساختمان که دارای سند تفکیکی مجزا نباشد جزومشاعات ساختمان است . ۳-در کلیه استخر ها باید دورتا دور استخر مسیر حرکتی غیر لغزنده با عرض حداقل ۱۲۰ متر پیش بینی شود . ۴-در کلیه استخر باید حداقل یک سیستم خروج افراد از داخل استخر مانند پله یا نردبان پیش بینی شود . ۱-تجهیزات خنک کننده مانند کولر ، باید تا حد ممکن در محلی نصب گردند که از تابش مستقیم نور آفتاب محفوظ باشد و در نمای ساختمان مشاهده نشود، کانال های کولر در فضای باز نیز باید تا حد امکان کوتاه بوده و با عایق حرارتی مناسب پوشیده شود . ۲-در طراحی فضای موتورخانه باید امکان ورود و خروج دستگاههای سنگین در هنگام ساخت و بهر برداری در نظر گرفته می شود . ۳-محل قرار گیری دستگاههای تهویه باید طوری در نظر گرفته شوندکه بو و خاک را به فضای دیگر منتقل نکند و به منظور جلوگیری از انتشار صدا به اندازه مناسب عایق بندی شده باشند . ۴-همه بازشوهای کانال ها چه ورودی و چه خروجی باید توسط شبکه یا کرکره محکمی که جسمی به قطره ۵/۱۲ میلی متر از آن نگذرد و قابل جویدن به وسیله موش و سایر حیوانات موذی نباشد محافظت شود . ۲- در کلیه فضاهای داخلی بنا  ،اگر شیر برداشت آ ب تعبیه شود کف فضا باید عایق رطوبتی شده و کف شوی داری سیفون و تمهیدات لازم دیگری برای دفع فاضلاب مطابق با مقررات مربوطه به تاسیسات  بهداشتی پیش بینی شود . ۳-کف آشپزخانه مستقل و باز و فضای کار مقابل آشپزخانه دیواری باید از کاشی و مصالح مشابه با قابلیت نظافت پوشیده شود . ۴-دیوارهای اطراف ظرفشویی و اجاق در آشپزخانه های مستقل و باز و دیواری باید تا ارتفاع حداقل ۵۰/۱ متر از کاشی یا مصالح مشابه به پوشیده شوند . ۵-عایق کاری سطح کف و دیوارهای زیر زمین ،جهت جلوگیری از نفوذ آب های سطحی و زیرزمینی و نشت آب لوله کشی در ساختمان الزامی است .

الزامات اجرایی ساختمان
(دیوار–سقف  -راه پله –ورودی –راهروهاوشیبراهه ها و جان پناها  -آسانسورها –پله های برقی –درها و پنجره ها ۱-کلیه دیوارهای خارجی واحدهی تصرفی باید دارای مقاومت کافلی در براب ضربه باشند .

۲-در دیوارهای آجری و بلوک سفالی ضخامت حداقل دیوار به میزان ۲۰/۰ متر رعایت گردد . ۳-دیوارهای خارجی کلیه ساختمان ها باید عایق حرارتی شوند . ۴-سقفهای شیبدار باید به نحوی طراحی و اجرا گردد که از ریزش برف ،یخ یا اجزای سقف از ارتفاع جلوگیری شود . ۵-در سقف های شیبدار باید تدابیر لازم به منظور حفظ جان کارگران در هنگام کار در روی بام پیش بینی گردد . ۶-سقفهای  شفاف مانند گلخانه ،پاسیو و قسمت های نورگیر در سقف ها ،باید از جنس ایمن و غیر ریزنده باشند . ۷-در طراحی و اجرای سقفهای شفاف مانند گلخانه و پاسیو باید تدابیری جهت امکان نظافت و تحمل وزن نظافتکار جهت ایمنی در نظر گرفته شود . ۸-لبه و کف پله ها و پاگردها نباید از مصالح لغزنده باشند . ۹-شعاع گردی لبه کف پله (نوک پله ) نباید بیش از ۱۳ میلی متر باشد . ۱۰-عناصر اصلی و مصالح مصرفی در پله های ساختمان باید دارای مقاومت مناسب در برابر حریق بوده و درهنگام زلزله ریزش نداشته باشد . ۱۱-استفاده از شیشه ایمن و غیر ریزنده در جان پناهها و دست انداز های دارای شیشه به هر قطع و اندازه الزامی است . ۱۲-فاصله خالی بین دونرده عمودی دست انداز و جان پناه نباید بیشتر از ۱۱/۰ متر باشد و در صورت وجود نرده های تزئینی نباید از هیچ قسمت آن جسمی به قطر بیش از ۱۱/۰ متر عبور کند . ۱۳-درها و پنجره های خروج و امدادرسانی که در مواقع حریق و زلزله استفاده می شوند باید از مصالح مقاوم باشند . ۱۴-استفاده از درب و پنجره هایی با ابعاد مدولار و تولید صنعتی در ساختمان ها توصیه می شود . ۱۵-محل هایی که پنجره در ارتفاع قرار داشته و به بالکن یا ایوان و مهتابی مشرف نیست ،باید  دارای جان پناهی به ارتفاع حداقل ۱۰/۱ متر باشد . ۱۶- تعبیه پنجره در محل هایی که خارج از حدود مجاز در این مقررات موجب اشراف به حیاط و ساختمان مجاور می گردد ممنوع است .

الزامات ساختمان جهت حفاظت در برابر حوادث  و سوانح

۱-استفاده از تجهیزات حفاظت در برابر آذرخش در ساختمان های ۶و۷ و ساختمان های دیگری که به علت نوع کار بری و یا موقعیت قرار گیری آنها ضروری باشد، الزامی است .

الزامات ابعاد در داخل فضا (بنا ) :
- حداقل ابعاد و سطح الزامی فضاها
-حداقل ارتفاع الزامی فضاها
-حداقل ابعاد و سطح الزامی فضاها

-هر تصرف مسکونی ، باید دارای حداقل یک فضای اقامت با زیر بنای ۵۰/۱۲ متر مربع باشد .
-فضاهایی که هم برای اقامت و هم صرف غذا مورد استفاده قرار می گیرند باید حداقل ۵۰/۱۴ متر مربع زیر بنا داشته باشد .
-فضاهای مورد استفاده برای اقامت ،صرف غذا و پخت و پز باید زیر بنای حداقل ۲۰ متر مربع باشد .
-فضای آشپزخانه برای پخت و پز و صرف غذا باید دارای زیر بنای حداقل ۵۰/۷ متر مربع باشد .
- فضای آشپزخانه واحد تصرف مسکونی باید حداقل ۵۰/۵ متر مربع مساحت داشته باشد و حداقل سطح زیربنای آزاد آن خارج از قفسه بندی باید ۷۵/۲ متر مربع باشد .
-سایر فضاهای اقامتی باید حداقل ۵۰/۶ متر مربع زیر بنا داشته باشد ،فضای اقامت باید حداقل ۱۵/۲ متر عرض داشته باشد .

حداقل ارتفاع الزامی فضاها ۲-بازشوها ، درها و پنجره ها و مدخل زیرزمین های کلیه ساختمان ها باید به گونه ای طراحی شود که امنیت ساکنان و استفاده کنندگان را فراهم سازد . ۳-محل ها و راههای خروج ایمن و مسیرهای امدادرسانی در ساختمان ها باید طوری تعبیه شودکه علاوه به هدایت مردم به مکان امن در هنگام آتش سوزی در صورت وقوع زلزله نیر امکان یاری رسانی به ساکنان و استفاده کنندگان را فراهم کند . ۴-ساختمان باید به گونه ای طراحی و ساخته شود که در صورت وقوع زلزله به ساختمان های همسایه صدمه نزند و ساختمان های همسایه نیز به آن آسیب نرسانند . ۵-هر تصرف در همه گروههای ساختمانی این مبحث باید دارای حداقل یک باز شوی مجزا و مستقل امداد رسانی در نما و مشرف بر جایگاه امدادرسانی باشد که بتوان از طریق آن عملیات نجات را انجام داد . ۶- در ساختمان های گروه ۴و۷ اگر طبقه آخر آن زیر سقف شیبدار باشد ، احداث یک مهتابی یا بالکن حاوی باز شوی امداد رسانی در سقف شیبدار که حول یکی از محورهای عمودی آن باز شود و دارای حداقل ۹۰/۰ متر عرض و۳۰/۱ متر ارتفاع باشد الزامی است . ۷-حداقل فاصله ساختمان های گروه ۷ از مرزهای مجاور در صورت لزوم دسترسی همواره به جوانب ساختمان باید ۳ متر و در ساختمان های گروه ۵ به منظور عبور افراد، ۵۰۰/۱ متر باشد . ۱- سطح زیر بنا ،ابعاد و ارتفاع داخلی در فضاهای اقامت و حداقل ارتفاع آزاد زیر سقف فضاهای اشتغال نباید از اندازه های مشخص شده در این مقررات کمتر باشد . حداقل اندازه های سطح کف و ابعاد فضاها باید خارج از قفسه های دیواری ثابت و کمد دیواری ،اندازه گیری و کنترل شود . ۲-فضاهای اقامت باید دارای سطوح زیر بنای حداقل به شرح زیر باشند : ۳-حداقل ابعاد فضاهای بهداشتی مستقل در تصرفهای مسکونی باید ۹۰/۰ متر عرض و۲۰/۱ متر طول داشته باشد

۱-حداقل ارتفاع فضای اقامت باید ۴۰/۲ متر باشد این حداقل باید در تمام سطح الزامی رعایت شود . در سقف شیبدار  ارتفاع کوهتاهترین قسمت آن نباید از ۰۵/۲ متر کمتر باشد .

الزامات تامین نور در فضاها

۲-فضاهای اشتغال باید حداقل ۴۰/۲ متر ارتفاع آزاد از کف تا سقف داشته باشند این حداقل باید در تمام سطح الزامی رعایت شود و در سقف شیبدار ارتفاع کوتاهترین قسمت آن نباید از ۰۵/۲ متر کمتر باشد . ۳-حداقل ارتفاع در فضاهایی که برای مدت طولانی در آنها توقف نمی شود مانند انباری و توقفگاههای کوچک خودرو ۲۰/۲ متر است . ۴-در تصرفهای آموزشی تربیتی ،تجمعی سایر فضاهایی که برای تعداد بیش از ۲۰ نفر پیش بینی می شود ارتفاع فضا نباید از ۳ متر کمتر باشد . در صورتی که این تصرفها بر سخنرانی و نمایش طراحی و اجرا گردد رعایت ضوابط معماری و ارتفاعات لازم جهت نور پردازی و آکوستیک و… الزامی است . ۵- ارتفاع حداقل فضاهای بهداشتی در تصرف مسکونی در ۸۰ درصد از سطح الزامی باید ۲۰/۲ متر باشد در سقف شیبدار ،ارتفاع کوتاهترین قسمت آن نباید از ۰۵/۲ متر کمتر باشد . ۶-حداقل ارتفاع آزاد زیر چهار چوب درها ،تیرها و لوله ها و کانال ها و سایر عناصر سازه ای در فضاهایی اقامت و اشتغال که از زیر آنها عبور صورت می گیرد نباید از ۰۵/۲ متر کمتر باشد . رعایت این حداقل ارتفاع آزاد در زیر پله ها و پاگردها نیز الزامی است و به صورت قائم اندازه گیری می شود . ۱-تامین نور طبیعی ۲-تامین نور طبیعی در زیرزمین ۳-تامین نور طبیعی فضاها توسط نورگیری سقفی ۴- تامین نور طبیعی فضاها توسط محفظه آفتاب گیر ۱-هر فضای اقامت یا هر فضای دیگری که الزاماً به نور طبیعی نیاز دارد باید حداقل دارای یک یا چند در و پنجره شیشه ای باشد که به طور مستقیم رو به خیابان و معبر عمومی یا حیاط( در انطباق با ضوابط شهرسازی باز) شود . ۲-حداقل الزامی سطوح شفاف نورگیری برای  فضاهای مختلف طبق جدول  و مندرجات این بند محاسبه می گردد .

۳-تامین نور طبیعی برای توقفگاه واقع در طبقات زیرین ساختمان (زیرزمین یا همکف ) توسط حیاطهای داخلی ،مشروط برآنکه تا فضای توقفگاه ادامه نیابند توسط نورگیر فاقد باز شو در حد فاصل توقفگاه و حیاط محصور و استفاده از مصالح شفاف مقاوم و غیر ریزنده در برابر ضربه و حرارت مجاز است .

الف) فضای ایوان باید به طور مستقیم به طرف خیابان و معبر عمومی یا حیاط بدون هیچ گونه مانع در برابر نور و جریان هوا باشد .
ب)در و پنجره های شیشه ای الزامی برای تامین نور طبیعی و تهویه در فضاهای اقامت ، باید با ابعاد و سطوح تعیین شده در جدول ۲ به طور مستقیم و بدون مانع به فضای سر پوشیده ایوان باز شوند .

تامین نور طبیعی در زیرزمین ۴- در استفاده از انواع شیشه های مات و آجر شیشه ای و پلاستیک باید سطحی که نور معادل شیشه شفاف الزامی را تامین کند جای گزین گردد . ۵-در فضاهای اقامت در صورتی که لبه بالایی پنجره ها ،غیر از نورگیر شیبدار در ارتفاع زیر ۱۰/۲ متر قرار گرفته باشد ، سطح الزامی شیشه شفاف یک ششم سطوح کف است مگر آنکه کلیه دریچه ها نیز در یک دیوار تعبیه شده باشد و فاصله آن از دیوار مقابل بیش از ۵۰/۴ متر باشد در این صورت سطح الزامی شیشه یک پنجم کف فضا است . ۶- سطوح شیشه در فضاهای اشتغال ، ۸/۱ سطح کف می باشد . ۷-در مواردی که تامین نور به صورت طبیعی صورت گیرد ، حداقل سطح شیشه در راه پله ها طبق جدول ۲ و حداقل ۹/۰ متر مربع به ازای هر طبقه می باشد  . ۸-آشپزخانه های مستقل باید دارای نور طبیعی باشند . از تهویه و نور مصنوعی در صورت عدم امکان تعبیه نور و تهویه طبیعی در آشپزخانه های باز و دیواری الزامی است . ۹-در تصرفهای مسکونی دارای زیر بنای بیش از ۱۰۰ متر مربع ،تعبیه نور طبیعی برای آشپزخانه های باز و دیواری الزامی است . ۱۰-در صورتی که پنجره رو به یک ایوان باز شود ، ایوان باید شرایط زیر باشد: ۱۱-بین فضای اقامت یا اشتغال و فضای ایوان نباید محفظه آفتابگیر قرار داده شود .

از فضاهایی که کف آنها پایینتر از سطح زمین باشد ، در صورتی که حداقل ۵۰ درصد از ارتفاع دیوارهای آن بالاتر از سطح زمین اطراف و به طور مستقیم دارای نورگیری و تهویه باشند . می توان جهت اقامت و اشتغال نمود . در غیر اینصورت اگر ارتفاع سقف فضای زیرزمین و سطح زمین طبیعی (معبر یا حیاط ) در یک تراز استفاده قرار گیرند جهت استفاده  برای اقامت یا اشتغال باید مجراهای خارجی نور و هوا به عرض حداقل ۵۰/۱ متر و با ارتفاع لازم در کنار دیوار خارجی در حیاط ها پیش بینی شوند در شرایط بینابین برای رفع کمبود پنجره زیرزمین ، با تایید شهرداری و سایر مراجع صدور پروانه ساختمان می توان از طریق تعبیه مجرای خارجی نور و هوا اقدام کرد .

تامین نور طبیعی فضاها توسط نورگیر سقفی

۱-برای تامین نور و تهویه فضاهای اشتغالی و فضاهای بهداشتی و پلکانهایی که نور آنها باید به صورت طبیعی تامین شود در صورت عدم امکان تعبیه پنجره دیواری استفاده از نور گیرهای سقفی الزامی است .

تامین نور طبیعی فضاها توسط محفظه آفتابگیر
نورگیری و تهویه الزامی فضاهای قابل سکونت در صورت رعایت موارد زیر می تواند از طریق محفظه های آفتابگیر انجام شود :

استفاده از مکانیزمهای کنترل نور طبیعی ،با هدف صرفه جویی در مصرف انرژی و تنظیم نور طبیعی در ساختمان توصیه می شود .
الزامات تعویض هوای فضاها ۲-سطح شفاف نورگیری های سقفی نباید از سطح الزامی شیشه پنجره کمتر باشد . ۳-به هنگام تغییر کاربری یا تعمیر اساسی فضاهای اقامت و اشتغال موجود که نسبت به سطح الزامی کمبود سطح پنجره دارند تا حداکثر ۵۰ درصد از سطح الزامی می تواند از طریق نورگیر سقفی تامین شود . ۱-حداقل ۶۰ درصد سطح داخلی دیوارهای محفظه آفتابگیر باید از شیشه شفاف باشد ۲-حداقل ۵۰ درصد از سطح شیشه الزامی محفظه آفتابگیر باز شو باشد . ۳-نور و تهویه محفظه آفتابگیر نباید از محفظه یا فضای سر پوشیده دیگری تامین شود . ۴-پنجره فضاهای بهداشتی و آشپزخانه  نباید به محفظه آفتابگیر باز شود .

۱-تعویض طبیعی هوا         ۲-تعویض هوای مکانیکی
کلیه فضاهای اقامتی که تهویه مکانیکی می شوند باید  ارتباط مستقیم با فضاهای خارج داشته باشند تا تعویض هوای طبیعی نیز ممکن باشد .
تعبیه سطوح باز شوی زیر برای تعویض طبیعی هوا در انواع فضاها طبق جدولی ضروری است :

۱-در آشپزخانه هایی که به فضاهای اقامت خدمت رسانی می کنند حداقل سطح باز شود تهویه باید یک شانزدهم سطح کف آشپزخانه باشد .

تعویض هوای مکانیکی

۲-سطح باز شو در توقفگاه سر پوشیده اتومیبل باید حداقل ۲۵/۱ سطح کف باشد . ۳-کلیه توقفگاهای سرپوشیده باید تا حد امکان به صورت طبیعی تهویه و در صورت کافی نبودن سطح ها جهت تهویه طبیعی باشیم مکانیکی تهویه شوند . ۴-به منظور جلوگیری از انتقال دود و آلودگی هوای داخل توقفگاه به راهروها و راه پله ها تعبیه در جدا کننده ما بین این فضاها در کلیه ساختمانها الزامی است . ۵- به منظور اجتناب از تشدید و باقی ماندن آلودگی در داخل ساختمان ، فضاهای تاسیساتی باید دارای بازشود یا مجرای هوای متصل به خارج از فضای ساختمان باشد . ۱-فضاهایی که تعویض هوای آنها لازم بوده اما ملزم به تعویض هوای طبیعی نشده اند باید به صورت مکانیکی تعویض هوا بشوند . ۲-در سیستم های گرمایش و سرمایش هوای برگشت یک تصرف مسکونی نباید از طریق چرخه برگشت هوای تصرف دیگر تامین گردد . ۳-در آشپزخانه های باز و دیواری تخلیه هوای مکانیکی الزامی است . ۴-سیستم های تخلیه هوای آشپزخانه هایی که ملزم به تعبیه هواکش روی اجاق (هود ) هستند ، باید توسط کانال ها یا هواکش مستقل به خارج از بنا ارتباط یابند . ۵-سیستم تخلیه هوای آشپزخانه در تصرفهای مسکونی ساختمان های گروه های ۶و۷ باید کنترل مرکزی یا کلید برق روشنایی آشپزخانه و یا کلید مستقل شروع به کار کند و به سیستم برق اضطراری متصل باشد .

مراحل اجرایی LSF

مراحل اجرایی LSF

مرحله اول – فونداسیون  :
فونداسیون بناهای ساخته شده با روش LSF بسیار سبک بوده و به علت سبکی زیاد این سازه از سادگی خاصی بر خودار است و براساس طراحی مهندسین محاسب می توان از شالوده های نواری یا رادیه  استفاده نمود ، همچنین در این نوع فونداسیون قابلیت اجرای محل چاه ارت – لوله فاضلاب وسایر موارد دیده شده است .    

مرحله دوم – اسکلت ساختمان (سازه های فولادی سبک )LSF:
این نوع سازه ها از طریق روش رول فرمینگ (نورد سرد ) یا پرس ورق های بریده شده  تولید و ساخته می شوند .
جنس این سازه ها از ورق گالوانیزه به ضخامت های مختلف 1ویا 2 میلیمتر بوده و یکی از شاخص های این نوع سازه  مقاومت در برابر اکسید شدن (زنگ زدگی ) می باشد.
-سطح مقطع این سازه ها اکثراً به صورت UوC می باشدکه توسط پیچ و پرچ به یکدیگر متصل می گردنند.
-کلیه سازه ها مونتاژ شده وبرش خورده به محل پروژه حمل می گردد ودر زمان بسیار کوتاه به یکدیگر متصل شده و آماده برای نصب پانلها و یا در اصطلاح سفت کاری  ساختمان می گردنند.
-زمان اجراء استراکچر ساختمان ها با این روش بسیار کوتاه و حدوداً بین 7 الی 14  روز می باشد .
-در این نوع ساختمان ها وزن آهن مصرفی در هر متر مربع معادل 30 تا 45 کیلوگرم محاسبه گردیده است .
-قابلیت انعطاف پذیری و سازش با زمین های نا مساعد در سازه های فلزی نسبت به سازه های چوبی 21 برابر و نسبت به سازه های بتونی 10 برابر می باشد.  


مرحله سوم – پوشش های خارجی وداخلی سقف – دیوار
پوشش خارجی و داخلی  سقف : گزینه های مختلفی را می توان برای  پوشش سقف نام برد به طور مثال ساندویچ پانل – ورقهای گالوانیزه با  تنوع رنگی زیاد –پوشش های مثل فایبر سمند رنگی ، روف تایل ، آکرا و .....انتخاب پوشش سقف با توجه به شرایط اب و هوایی قابل تغییر و انتخاب می باشد. و برای پوشش داخلی سقف می توان از سقفهای کاذب( کناف ) – تایلهای گچی با روکش U.P.V.C  یا گچبرگ و یا تایلهای آرمسترانگ نام برد .
پوشش دیوارهای داخلی و خارجی :
برای پوشش دیواره های داخلی می توان از پانلهای گجی – پانلهای سیمانی یا دیوار پوش MDF  استفاده کرد که در طرح ها و ضخامتهای مختلف استفاده می گردد. این نوع پانلها به راحتی قابلیت نصب بر روی این نوع سازه را دارا می باشد .همچنین می توان  نمای داخلی را با استفاده از کاغذ دیواری – رنگ روغنی  یا پلاستیکی ، بلکا و دیوار کوب  های مختلف  پوشش داد . و جهت عایق نمودن دیوارها نیز می توان از پشم سنگ و یا فوم پلی استایرن در بین سازه ها استفاده نمود .
پوشش دیوارهای خارجی را می توان با استفاده از پانلهای سیمانی یا سمند برد – پانلهای چوبی یا پلی وود ، پانلهای صنعتی ( ساندویچ پانل، پانل دکوراتیو ) پوششهای سنتی (سیمان – آجر نما   و یا غیره ..)به راحتی به سازه ها نصب کرد. پانلهای سیمانی در طرح ها ی ساده و چوبی و سنگی  با ضخامتهای بین 8 تا 12 میلیمتر در ابعاد متنوع تولید می گردد. این پانلها مقاوم در برابر شرایط جوی ناپایدار – ضربه پذیری و حمله موریانه ها بوده و از نظر زیبایی مانند
چوب و از نظر مقاومت مانند سنگ در نمای بیرونی ساختمان جلوه می نماید. (مقاوم در برابر خش –سایش – غیر قابل پوسته شدن و ترک خوردن  )


مرحله چهارم –تاسیسات الکتریکی  و مکانیکی  
تاسیسات برقی شامل : ا سیم کشی  –کلید –پریز- تابلو برق –چاه ارت – خط تلفن –کابل تلویزیون که در این نوع ساختمانها به راحتی میسر می باشد.
در این شیوه لوله های پلاستیکی از بالای سقف کاذب به میان فضای خالی دیوارها به محل قوطی ها که از پیش به وسیله پشت بند های مخصوص در محل مورد نصب شده اند کشیده می شوند .
تاسیسات مکانیکی : قابلیت استفاده انواع لوله های تاسیساتی سرد و گرم  -فاضلاب –  – رادیاتورها – پکیج – ملزومات سرویس بهداشتی در انواع  مختلف –
اساس لوله های تاسیساتی با استفاده از سوپر پایپ و پی وسی فشرده می باشد ،که در مقایسه با لوله های فلزی و چدنی از انعطاف و طول عمر بیشتری برخودار می باشند. برای سیستم تهویه مطبوع نیز می توان بسته به نظر کارفرما یا از پکیج یونیت و از سیستم تهویه مرکزی استفاده کرد  

مرحله پنجم – درب و پنجره
درب ها : استفاده از انواع درب ها از نوع MDF-HDF-UPVC - و آلومینیوم ضد حریق و ضد سرقت (چهارچوب درب ها از نوع فولاد با چوب می باشد.)
پنجره : استفاده از انواع پنجره های UPVC و یا آلومینیومی با شیشه های تک جداره و دو جداره در ضخامت و ابعاد و اشکال مختلف )


مرحله ششم – کفسازی – نقاشی و رنگ
انواع سرامیک و کاشی –لمینت –پارکت – موزاییک و کف سیمانی در این نوع سیستم مورد استفاده قرار می گیرد .

 

 

 

اگر ناظر کارهای فلزی ساختمانی هستید بخوانید

اگر ناظر کارهای فلزی ساختمانی هستید ، به موارد زیر دقت کنید:

1-حصول اطمینان از محکم بسته شدن مهره بولت های صفحه ستون(تعداد گام و رزوه های بالایی بولت صفحه ستون باید مناسب باشد)

2-تمام جوش بودن جوش پای ستون ها (ائم از منقطع و یا پیوسته) با بعد جوش مناسب و کیفیت قابل قبول و گیرایی با صفحه ستون و نبشی های پای ستون و احیانا سخت کننده ها(مطابقت با نقشه های اجرایی و یا AS BUILT سازه).جوش بولت به صفحه ستون و بریدن بولت مجاز نیست. در صورت بریدن بولت(در صفحه ستون های گوشه بلافاصله با چکش پانچ و یا محل بریده شده جوش شود).

3-جوش ستون ها ی دوبل از پای ستون حداقل 60 سانتی متر امتداد داشته باشد.

4-کیفیت جوش و اجرا و مونتاژ ستون ها روی زمین،و قبل از برپایی کنترل شود.

در محل وصله ها بال و جان دورتادور جوش شوند.جوش ها ی ستون روی زمین به صورت منظم از در طرفین از پایین تا بالا پیش برود تا از ریسمانی بودن ستون تا حدودی اطمینان حاصل شود.ریسمانی بودن ستون،کار دشواری است چون معمولا مقاطع فلزی تحت اثر وزن خود از حالت شاغولی رها می شوند مگر در طول های مناسب به صورت جانبی مهار شوند.این امر در زمان مونتاژ ستون ها روی زمین کارگاه در زمان مونتاژ امکان پذیر نیست.

5-وصله ی تیر ها تا حد امکان در وسط دهانه(محل خمش ماکزیمم)و در تکیه گاه ها (محل برش ماکزیمم نباشد).در صورت وجود ،وصله ی دو طرف در بال ها و جان ها با جوش دورتا دور فراموش نشود.

فاصله لقمه ی بادبندی و تعداد آنها کنترل شود.

در محل وصله تقویت ستون ها جوش کامل و مطمئن،کنترل شود.درز وصله با جوش شیاری مناسب پر شود.

ورق تقویت ستون در محل نشستن نبشی نشیمن سقف ها،از پایین و بالای آکس سقف،حد اقل 40 سانتی متر ،فاصله داشته باشد،ورق تقویت در محل نشستن نبشی نشیمن ها،از همه جهات ستون اجرا شود تا ستون دچار پیچش نشود.

از شاغولی بودن ستون ها ،در پایان کار اسکلت سازی اطمینان حاصل کنید.

 

 

 

 

 

 

 

مواد افزودنی بتن

مواد افزودنی بتن

ماده افزودنی بتن ماده‌ای است به غیر از سیمان پرتلند، سنگدانه، و آب، که به صورت گرد یا مایع، به عنوان یکی از مواد تشکیل دهنده بتن و برای اصلاح خواص بتن، کمی قبل از اختلاط یا در حین اختلاط به آن افزوده می‌شود. مواد افزودنی به دو گروه مواد افزودنی‌های شیمیایی و مواد افزودنی‌های معدنی تقسیم می‌شوند.

افزودنی‌های شیمیایی بتن

بر اساس آیین نامه بتن ایران (آبا) افزودنی‌های شیمیایی به پنج گروه زیر تقسیم می‌شوند:

۱-حباب‌ساز

۲-کاهنده آب

۳-دیرگیرکننده

۴-زودگیرکننده

۵-روان‌کننده

افزودنی حباب هواساز

در مهندسی عمران، به هر گونه ایجاد عمدی حباب‌های ریز هوا در بتن، دَربَرگیری هَوا و به ماده‌ای که برای این کار به کار می‌رود افزودنی حباب هواساز گفته می‌شود.

اضافه کردن مواد حباب‌ساز به بتن سبب تولید حباب‌های ریز هوا در داخل بتن و بین سنگ دانه‌ها می‌شود. این حباب‌ها باید پس از سخت شدن بتن یا ملات در آن باقی بمانند.

کاهنده آب

تعریف

ماده افزودنی کاهنده آب به منظور تقلیل مقدار آب مصرفی در شرایط یکسان روانی بتن، یا افزایش روانی بتن در شرایط یکسان میزان آب مصرفی به کار می‌رود.

انواع

این مواد به دو نوع زیر تقسیم بندی می‌شوند :

  1. کاهنده معمولی
  2. کاهنده قوی آب

 

کاریرد

مواد حباب‌ساز

 دیرگیرنده

دیرگیرکننده‌ها یا مواد افزودنی کندگیرکننده بتن یکی از انواع افزودنی‌های شیمیایی بتن طبق آیین‌نامه بتن ایران (آبا) است. این مواد جهت پایین آوردن فرآیند آب‌گیری در بتن استفاده می‌شوند. معروفترین دیرگیرکننده شکر می‌باشد. مقاومت نهایی بتن در حالت استفاده از دیرگیرکننده و بدون آن تفاوت چندانی نداد.

کاربرد

انواع

  1. دیرگیرکننده
  2. دیرگیرکننده و کاهنده معمولی آب
  3. دیرگیرکننده و کاهنده قوی آب

زودگیرکننده

زودگیرکننده‌ها یا مواد افزودنی تسریع‌کننده بتن یکی از انواع افزودنی‌های شیمیایی بتن طبق آیین نامه بتن ایران (آبا) است. این مواد جهت افزایش سرعت فرآیند آب‌گیری در بتن استفاده می‌شوند. معروفترین کندگیر کننده‌ها کلرید کلسیم، کربنات سدیم و ترکیبات آلومینات می‌باشد.

کاربرد

  • افزایش سرعت گیرش بتن
  • در مناطقی که به دلیل سرمای شدید امکان یخ بستن آب بتن وجود دارد.
  • محل‌های که بدیل کمبود تعداد قالب، نیاز به باز کردن سریع قالب باشد.

انواع

  1. زودگیرکننده
  2. زودگیرکننده و کاهنده معمولی آب

روان‌کننده

رَوان‌کننده‌ها یا مواد افزودنی خمیری‌کننده و روان‌کننده بتن یکی از انواع افزودنی‌های شیمیایی به بتن طبق آیین نامه بتن ایران (آبا) است. همچنین برای بهبود کارایی بتن تازه از این مواد استفاده می‌شود.

کارایی

انواع

معمولا روان کننده‌ها به دو دسته روان کننده‌های معمولی و فوق روان کننده‌ها تقسیم می‌شوند. در بازار روان کننده‌ها به دو صورت مایع و پودری وجود دارند.

افزودنی‌های پلیمر

افزودنی‌های پلیمر یک نوع از افزودنی‌های شیمیایی بتن می‌باشند، این مواد برای تصحیح خواص فرآورده‌های پلیمری به کار می‌رود.این مواد عبارتند از:

  • نرم کننده‌ها: نرم‌کننده‌ها (به انگلیسی: plasticizer) افزودنی‌هایی هستند که انعطاف پذیری ماده‌ای را که به آن افزوده می‌شود را افزایش می‌دهد. این مواد علاوه بر صنعت پلیمر در بتون و سیمان نیز کاربرد دارد. نرم کننده‌های پلاستیک‌ها معمولاً از دستهٔ فتالات‌ها هستند که انعطاف پذیری و دوام پلاستیک را افزایش می‌دهند. عملکرد این مواد به این صورت است که با قرار گرفتن بین مولکولهای مواد پلیمری فضاهای خالی را افزایش داده وموجب پایین آمدن دمای ذوب کریستالی (به انگلیسی: glass transition temperature) و در نتیجه نرم تر شدن پلیمر می‌شود.[۱]
  • پایدار کننده‌ها
  • رنگدانه‌ها: رنگدانه‌ها (به انگلیسی: pigment) موادی هستند که برای رنگ کردن و دادن خاصیت رنگی به پلیمر استفاده می‌شود و شامل رنگدانه‌های آلی و معدنی می‌شود.
    • رنگدانه‌های معدنی (به انگلیسی: Inorganic pigments): رنگدانه‌های غیرآلی، نمک‌های فلزی و اکسیدها هستند. این عوامل رنگ زا می‌توانند یک لایه از یک جسم پلاستیکی را با رفتار قابل پیش بینی رنگی کنند. اکثر این عوامل رنگ زا دارای ذراتی با ابعاد میانگین بین ۰/۲ تا ۱/۰ میکرون هستند. تولید کنندگان، رنگ‌های مرغوب را با زدودن ذرات بالاتر از ۵ میکرون، تولید می‌کنند. رنگدانه‌های غیرآلی به جز چند استثناء، مواد خام ارزان قیمت هستند که. به خاطر دوام نسبتاً پایین این رنگ‌ها، این رنگدانه‌ها همیشه بهترین کیفیت را ندارند.
    • رنگدانه‌های آلی (به انگلیسی: organic pigments) : رنگدانه‌های آلی، گسترهٔ وسیعی از لحاظ پیچیدگی ساختاری دارند. که ساختار این مواد می‌تواند به سادگی کربن سیاه و یا به پیچیدگی ساختار چهارتایی رنگدانه‌های فتالوسیانین (به انگلیسی: phthalocyanine) باشد. استفاده از رنگدانه‌های آلی در آلیاژها و آمیخته‌های پلیمری به سرعت در حال افزایش است که این افزایش نتیجه‌ای از دیدگاه کاهش مصرف فلزات سنگین است.به طورنمونه، دوام رنگدانه‌های آلی ۱۰ - ۲۰ بار بیشتر از رنگ‌های غیرآلی مورد مقایسه‌است و این به خاطر این است که رنگ‌های آلی ذرات کوچکتری نسبت به رنگ‌های غیرآلی دارند.[۲][۳]
  • پر کننده‌ها
  • عوامل ضد سکون
  • عوامل ضد اکسایش

رنگ دانه های بتن

افزودنی‌های معدنی خنثی و رنگدانه‌ها بتن یکی از انواع افزودنی‌های معدنی بتن طبق آیین نامه بتن ایران (آبا) است. این مواد باید در مقابل نور و قلیایی‌ها مقاوم باشند و در واکنش‌های آبگیری سیمان دخالت نکنند.

کاربرد

انواع

  1. اکسید آهن (رنگ‌های قرمز، قهوه ای، سیاه، و زرد)
  2. اکسید کرم (رنگ سبز)

پوزولان‌ها

پوزولان (به انگلیسی: Pozzolana) گونه‌ای خاکستر آتشفشانی ریزدانه‌است که در ساخت بتن کاربرد دارد.

پوزولان‌ها عبارتند از مواد سیلیسی، یا سیلیسی-آلومینی که خود به تنهایی فاقد ارزش چسبانندگی بوده و یا دارای ارزش چسبانندگی کم هستند، اما به شکل بسیار ریز در مجاورت رطوبت طی واکنش شیمیایی با هیدروکسید کلسیم در دمای معمولی ترکیب‌هایی با خاصیت سیمانی به وجود می‌آورند.

واژه پوزولان از پوزولی (به انگلیسی: Pozzuoli) منطقه‌ای در ایتالیا[۱] گرفته شده که حدود ۲۰۰۰ سال پیش برای اولین بار پوزولان در آنجا پیدا شده‌است.

اگر چه بتن دارای پوزولان، نسبت به بتن با سیمان پرتلند آهسته تر به مقاومت اولیه می‌رسد، اما مقاومت نهایی (به انگلیسی: ultimate strength) آن، برابر یا بیشتر از مقاومت بتن با سیمان پرتلند می‌باشد. شایان ذکر است با اختلاط بین سیمان و پوزولان نوعی سیمان آمیخته با عنوان سیمان پوزولانی تهیه می‌شود.

مزایا

مصرف مواد پوزولانی در بتن می‌تواند یک یا چند خاصیت مشروح زیر باشد:

انواع

پوزولان‌ها بر دو نوعند :

۱-پوزولان‌های طبیعی خام و یا تکلیس شده: خاکسترهای آتشفشانی

۲-پوزولان‌های صنعتی: خاکستر بادی ، دوده سیلیس، سربازه کوره‌های آهن گذاری، خاکستر پوسته برنج، رس کلسینه

 

دسته بندی مواد افزودنی بتن در استاندارد ASTM C494:

   استانداردهای مختلف از جمله BS و ASTM اقدام به دسته بندی انواع افزودنی های بتن نموده اند. این دسته بندی در استاندارد ASTM تحت عنوان ASTM C494 بشرح ذیل در 7 گروه انجام  شده است:

Type A – افزودنی کاهنده آب (Water reducing admixture)

این مواد که اصطلاحا موسوم به روان کننده میباشند باعث کاهش آب طرح اختلاط بتن می شوند .

Type B – افزودنی تاخیر دهنده گیرش (Retarding admixture)

این مواد که به نام دیرگیر بتن شناخته می شوند، باعث به تعویق افتادن زمان گیرش اولیه و نهائی بتن می شوند .

Type C – افزودنی تسریع کننده گیرش (Accelerating admixture)

این مواد که به نام زودگیر بتن مشهور می باشند، باعث کاهش زمان گیرش اولیه و نهائی بتن و تسریع در روند کسب مقاومت در سنین کم بتن می شوند .

Type D – افزودنی کاهنده آب و تاخیر دهنده گیرش (Water reducing & Retarding admixture)

این مواد که به روان کننده-دیرگیر بتن موسوم هستند، ضمن اینکه مقدار آب مورد نیاز برای ساخت بتن را کاهش می دهند، باعث به تعویق افتادن زمان گیرش اولیه و نهائی بتن نیز می شوند .

Type E – افزودنی کاهنده آب و تسریع کننده گیرش (Water reducing& Accelerating admixture)

این مواد روان کننده-زودگیر بتن می باشند و ضمن اینکه مقدار آب مورد نیاز برای ساخت بتن را کاهش می دهند، باعث تسریع در زمان گیرش و نیز روند کسب مقاومت بتن در سنین کم می شوند.

Type F – افزودنی کاهنده آب به مقدار زیاد (Water reducing admixture-high range)

این مواد که به عنوان فوق روان کننده ها مطرح می شوند، باعث کاهش آب مورد نیاز برای ساخت بتن به مقدار 12 درصد یا بیشتر می شوند و نسبت به Type A از قدرت بیشتری برخوردارند.

Type G – افزودنی کاهنده آب به مقدار زیاد و تاخیر دهنده گیرش

 (Water reducing admixture -high range & Retarding)

این مواد که به عنوان فوق روان کننده-دیرگیر شناخته می شوند، ضمن آنکه باعث کاهش آب مورد نیاز برای ساخت بتن به مقدار 12 درصد یا بیشتر می شوند، زمان گیرش را نیز به تاخیر می اندازند و نسبت به Type D از قدرت بیشتری برخوردارند

نقش افزودنیهای بتن درمقاوم سازی سازه ها

پروژه مقاوم سازی شامل دو مرحله می باشد:
مقاوم ساختن
مقاوم سازی
مقاوم ساختن: به این معنی است که قبل ازساخت(مراحل مطالعه و طراحی)، در هنگام اجرا و همچنین پس از ساخت سازه (مراحل مراقبت و مونیتورینگ)، تمام دست اندر کاران پروژه طبق استانداردهای موجود و معتبر عمل کنند. بعنوان مثال کیفیت مواد و مصالح بکار رفته در پروژه مورد نظر دارای کیفیت مطلوب و استاندارد باشند.

و اما مقاوم سازی کردن به این معنی است که: چنانچه پس از ساخت و در مرحله مونیتورینگ بخصوص در برابر حوادثی که باید در هنگام طراحی و اجرا در نظر گرفته می شد(مانند زلزله مورد انتظار در منطقه مورد نظر) سازه عملکرد مطلوبی از خود نشان نداده و از حداکثر تغییر شکل های مجاز در استاندارد تجاوز نماید، آنگاه عملیات تقویت سازه ضروری خواهد بود.

در اینجا در مورد روش های و اینکه مقاوم ساختن بهتر است یا مقاوم سازی کردن!!! صحبتی نخواهیم کرد بلکه می خواهیم به این موضوع بپردازیم که در مقوله مذکور،بخصوص مورد دوم که تقریبا رایج ترین بحث صنعت ساختمان در کشور است، سهم مواد افزودنی چقدراست؟ و اینکه اصولا آیا مواد افزودنی هیچ نقشی در ساختمان می توانند داشته باشند؟ و اگر دارند آیا می توانند در مقابل این سوال همیشگی پیمانکاران یعنی صرفه اقتصادی توجیهی داشته باشد یا خیر؟
براستی مهندسین فعال در پروژه های عمرانی و همچنین مسئولین شرکتهای ساخت بتن(بتن آماده) توجه دارند که در حال حاضر سازه ها باید مقاوم سازی شوند نه عیار بالا سازی؟در واقع شاید بهتر باشد قانون برای مقاومت بالا،عیار سیمان بیشتر را به صورت برای مقاومت بالاتر، طرح اختلاط خوب تغییر داد.با توجه به اهمیت بحث، ابتدا استفاده از مواد افزودنی را در مقاوم سازی کردن بررسی کرده و سپس مختصری به نقش آنها در مقاوم ساختن سازه ها هم اشاره خواهیم کرد.

بطور عمده مقاوم سازی کردن یا به اختصار مقاوم سازی سازه ها به سه طریق صورت می گیرد:
کاهش بارهای وارده برسازه
وصله کردن یا به عبارتی تقویت اعضای موجود
اضافه کردن یک تعداد اعضای جدید.
در اینجا لازم است به این نکته اشاره گردد که در بحث حاضر مواد افزودنی روان کننده و فوق روان کننده مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

منبع civilz.com
مواد افزودنی روان کننده و فوق روان کننده در کاهش بارهای وارده بر سازه بطور مستقیم نمی توانند نقشی داشته باشند اما بطور غیر مستقیم می توانند بدین شکل عمل کنند. چنانچه سازه با بتن بدون مواد افزودنی (بتن ساده) ساخته شود، چون مقاومت آن از بتن با ماده افزودنی (بتن مجهز)کمتر خواهد بود، لذا اندازه اعضای سازه بیشتر و بار وارده بر سازه زیادتر خواهد بود. به عبارت دیگر ساختن بتن با مقاومت بالا در شرایط یکسان با مواد افزودنی راحت تر است. کما اینکه در بسیاری موارد بخصوص هنگامیکه درصد آب به سیمان از یک مقدار اجرایی کمتر می شود، ساختن بتن اصولا غیر ممکن است. در صورتیکه با استفاده از مواد افزودنی این امر امکان پذیر می باشد.

اما نقش مواد افزودنی در روش های دوم و سوم مقاوم سازی سازه معقول تر و بطور مشهود تری قابل بررسی است. معمولا در هنگام مقاوم سازی به روش تقویت اعضای موجود، مطلوب است که از مصالحی با کیفیت بالاتر و بهتر از مصالح بکار رفته در سازه استفاده می شود که در مورد بتن، اغلب بتن با مقاومت بالا و یا بتن چگال تر مد نظر است. برای ساخت بتن با مقاومت بالا مهمترین کار، کاهش مقدار نسبت آب به سیمان تا حداقل مقدار ممکن است، اما این کار مشکلات اجرایی را در بر خواهد داشت بطوریکه یک درصد مشخص آب به سیمان اجرایی تعریف می شود(5/0 الی 55/0). مواد افزودنی حتی در نسبت های آب به سیمان کمتر از عددی که اجرایی نامیده می شود می توانند به گونه ای بتن را مجهز کنند که مشکلات اجرایی را مرتفع نمایند.

در روش سوم مقاوم سازی همانند روش قبل معمولا مطلوب این است که اعضای اضافه شده بهتر از اعضای موجود باشند لذا دوباره همانند آنچه در بالا توضیح داده شد می توان یک سازه بتنی با مقاومت بالا را اجرا کرد.
روش های مذکور به عبارتی روش های درمان سازه بیمار هستند اما همواره پیشگیری بر درمان مقدم است بعبارت دیگر بجای مقاوم سازی بعد از ساخت که بخصوص در اکثر موارد روش های اجرای خاص را می طلبد،بهتر است سازه در هنگام طراحی و ساخت، مقاوم و مجهز ساخته شود. در مورد یک سازه و یا عضو بتنی مقاومت بتن مهمترین خصوصیت آن است که تقریبا اکثر خواص دیگر بتن را می توان با آن سنجید. بنابراین بطور کلی و در اکثر موارد و نه همیشه ساخت یک بتن خوب به معنای ساخت بتن با مقاومت فشاری مطلوب است.
و همانطور که اشاره شد چنانچه ماده افزودنی در بتن استفاده گردد نگرانی دست یافتن به مقاومت مورد نظر کمتر خواهد بود.
بد نیست پس از اینکه فواید مواد افزودنی روان کننده و فوق روان کننده و همچنین مزایای استفاده از بتن مجهز بررسی شد، سوالاتی را هم که در ذهن اکثر مهندسان عمران همواره وجود دارد پاسخ داده شود. به عبارت بهتر ذهنیت موجود در صنعت ساختمان نسبت به مواد افزودنی منفی بوده و یا حداقل مثبت نیست.
اولین سوال صرفه اقتصادی است.

با این ذهنیت که اگر از مواد افزودنی استفاده کنم هزینه هر متر مکعب بتن بالا خواهد رفت. این قضیه در اکثر موارد درست نیست.بخصوص اگر در یک ساختمان بررسی شود، برای استفاده از بتن مجهز به دو صورت می توان عمل کرد:
اول اینکه استفاده از مواد افزودنی در اسلامپ ثابت باعث کاهش آب می شود، از طرفی با توجه به اینکه مقاومت بتن به نسبت آب که به سیمان بستگی دارد لذا می توان مقدار سیمان را به اندازه ای کم کرد که نسبت قبلی ثابت بماند و با استفاده از مواد افزودنی یک بتن مهربانتر ساخت که با توجه به نوع بتن و کاهش سیمان می تواند حتی باعث کاهش قیمت تمام شده بتن شود. البته با توجه به وضعیت فعلی بازار سیمان، کاهش مصرف سیمان هم می تواند یک امتیاز مثبت باشد.

دوم اینکه اکثرا در هنگام طراحی اعضای بتنی مقاومت آن به اندازه ای در نظر گرفته می شود که به راحتی می توان مقاومتی بالاتر از آنرا با ماده افزودنی گرفت. در نگاه اول هزینه اجرای سازه به علت اضافه شدن ماده افزودنی و تبدیل بتن ساده به بتن مجهز، بیشتر شده و به صورت ظاهری نا مطلوب می نماید، در صورتی که کاهش هزینه کلی اجرای سازه به علت کاهش اندازه مقاطع اعضای سازه و در نتیجه کاهش بار مرده ساختمان اصلا در نظر گرفته نمی شود.
علاوه بر دو مورد بالا شعار کاهش مصرف سیمان را نیز همگ شنیده اند!!!

پس از اینکه به این نتیجه رسیدیم که : شاید هم مواد افزودنی بد نباشد، حتما بد نیست، شاید خوب باشد،حتما خوب است و یا حتما باید استفاده شود،همانند هر کالای دیگری استفاده از نوع مناسب ماده روان کننده یا فوق روان کننده در اینجا نیز مطرح خواهد بود.
اما چرا تولید نسل های پی در پی مواد فوق روان کننده احساس شد؟ در جواب سوال می توان این گونه بیان کرد، که بتن یک موجود زنده است. لذا این موجود زنده در شرایط، مکان های مختلف و با مصالح مختلف رفتار متفاوتی از خود نشان می دهد.

بنابراین نسل اول مواد افزودنی در بسیاری مورد نتوانست باعث افزایش اسلامپ بتن تا حد مطلوب شود، حتی وقتی که حداکثر مقدار دوزاج کمتر از نسل اول، بتن قوی مذکور را تکان دهد ولی نسل دوم هم در برخی موارد نتوانست مقدار آب بتن را تا جایی که مطلوب بود، کاهش دهد. لذا نسل سوم فوق روان کننده ها بر پایه پلی نفتالین به بازار آمد.
این مواد با دوزاج تقریبی یک درصد وزن سیمان، بتنی را که اسلامپ آن حدود صفر باشد به سانتی متر و با دوزاج 5/1 درصد به حدود اسلامپ بتن می رساند. البته وقتی که مقصود، اسلامپ ثابت و کاهش آب بتن باشد، مقاومت را در بتن مذکور تا 110 کیلوگرم بر سانتی متر مربع نسبت بتن شاهد افزایش خواهد داد. نسل چهارم فوق روان کننده ها که بر پایه پلی کربوکسیلات است. بتن فوق را فقط با 5/0 درصد وزن سیمان از اسلامپ حدود صفر به بتن تبدیل می کند. در حال حاضر استفاده از فوق روان کننده های نسل اول و دوم تقریبا منسوخ شده و نسل سوم و حتی چهارم در پروژه ها استفاده می شود.

توجه به این نکته در استفاده از مواد فوق روان کننده ضروری است که:
تفاوت عملکرد فوق روان کننده ها، تفاوت قدرت آنها در کاهش آب و یا افزایش اسلامپ( و یا نگهداری اسلامپ) بتن می باشد. یعنی همانگونه که نمی توان برای طی یک مسیر مشکل از تجهیزات ابتدایی و ضعیف استفاده کرد، نمی توانید یک فوق روان ساز نسل اول، دوم و شاید سوم را برای تولید یک بتن قوی انتخاب کنید. هر چند که ممکن است بتوانید به ظاهر و در ابتدای امر با خرید محصول ارزانتر و صرفا اضافه کردن یک ماده، به عنوان فوق روان ساز در پروژه صرفه جویی کنید.

بطور کلی چهار عامل انگیزشی و امتیازی، در مصرف مواد افزودنی بتن(فوق روانسازها)، بشرح زیر متصور می باشد:
1. افزایش روانی بتن
2. افزایش مقاومت بتن
3. کاهش نفوذپذیری و افزایش دوام بتن
4. صرفه جویی در مصرف سیمان و نهایتا تقلیل هزینه های متعلقه که هر کدام از موارد مذکور به جای خود و در زمان مناسب قابل محاسبه و وصول خواهد بود.

بدنبال اظهار مزایای مشروحه استفاده از مواد افزودنی بتن فقط یک عامل مهم و باز دارنده مصرف مواد افزودنی، بعنوان دغدغه مهم و پر اهمیت مهندسین و مصرف کنندگان،که همان تضمین کیفیت مواد افزودنی در بتن که در صد بسیار بسیار نازلی از قیمت کل سازه بتنی را شامل می شود مطرح می باشد.
چگونه به این کالا اعتماد کنیم؟ متولی تایید صلاحیت تولید کنندگان و محصولات تولید شده کیست؟

خوشبختانه هم اکنون در کشورمان استاندارد مواد افزودنی فوق روانساز موجود است و یا به عبارت بهتر همه شرکت های تولید کننده مواد افزودنی موظف شده اند که محصولات خود را به تایید اداره استاندارد برسانند و افزون بر این امر از سوی موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران نیز ورود، تولید و توزیع مواد افزودنی بتن( شامل روان کننده ها، فوق روان کننده ها و کند گیر کننده ها و مواد حباب ساز) بصورت غیر استاندارد ممنوع و عاملین به ورود، تولید و یا توزیع مواد افزودنی غیر استاندارد تهدید به تعقیب قانونی شده اند و این دغدغه استفاده از مواد غیر استاندارد با اخذ مجوز کاربرد علامت استاندارد مرتفع گردیده است.

 

افزودنی های خاص در شرایط ویژه :

افزودنی های خاص در شرایط ویژه :


برای ساخت بتن های ویژه در شرایط خاص نیاز به استفاده از افزودنی های مختلفی می باشد. پس از پیدایش مواد افزودنی حباب هواساز در سالهای 1940 کاربرد این ماده در هوای سرد و در مناطقی که دمای هوا متناوباً به زیر صفر رفته و آب بتن یخ می زند، رونق بسیار یافت. این ماده امروز یکی از پر مصرف ترین افزودنی ها در مناطق سرد نظیر شمال آمریکا و کانادا و بعضی کشورهای اروپایی است.

ساخت افزودنی های فوق روان کننده که ابتدا نوع نفتالین فرمالدئید آن در سالهای 1960 در ژاپن و سپس نوع ملامین آن بعداً در آلمان به بازار آمد شاید نقطه عطفی بود که در صنعت افزودنی ها در بتن پیش آمد. ابتدا این مواد برای کاستن آب و به دست آوردن کارایی ثابت به کار گرفته شد و چند سال بعد با پیدایش بتن های با مقاومت زیاد نقش این افزودنی اهمیت بیشتری یافت. امروزه بتن های مختلفی برای منظور ها و خواص ویژه و نیز به منظور مصرف در شرایط خاص با این مواد ساخته می شود که ازمیان آنها به ساخت بتن های با مقاومت زیاد، بتن های با دوام زیاد، بتن های با مواد پوزولانی زیاد (سرباره کوره های آهن گدازی و خاکستر بادی)، بتن های با کارایی بالا، بتن های با الیاف و بتن های زیر آب و ضد شسته شدن می توان اشاره نمود.

بتن های با کارآیی بسیار زیاد که چند سالی است از پیدایش آن در جهان و برای اولین بار در ژاپن نمی گذرد، تحول جدیدی در صنعت ساخت و ساز بتنی ایجاد کرده است. این بتن که نیاز به لرزاندن نداشته و خود به خود متراکم می گردد، مشکل لرزاندن در قالب های با آرماتور انبوه و محلهای مشکل برای ایجاد تراکم را حل نموده است. این بتن علیرغم کارایی بسیار زیاد خطر جدایی سنگدانه ها و خمیر بتن را نداشته و ضمن ثابت بودن کارایی و اسلامپ تامدتی طولانی می تواند بتنی با مقاومت زیاد و دوام و پایاپی مناسب ایجاد کند. در طرح اختلاط این بتن باید نسبت های خاصی را رعایت نمود. به عنوان مثال شن حدود 50 درصد حجم مواد جامد بتن را تشکیل داده و ماسه حدود 40 درصد حجم ملات انتخاب می شود. نسبت آب به مواد ریزدانه و پودری بر اساس خواص مواد ریز بین 9/0 تا 1 می باشد. با روش آزمون و خطا نسبت دقیق آب به سیمان و مقدار ماده فوق روان کننده مخصوص برای مصالح مختلف تعیین می گردد. از این بتن با استفاده از افزودنی دیگری که گرانروی بتن را می افزاید در زیر آب استفاده شده است.

مواد افزودنی بتن

افزودنی ها موادی هستند که علاوه بر آب، سیمان، شن و ماسه جهت بهبود و یا دستیابی به خصوصیات ویژه به بتن اضافه می شوند. از جمله خواصی که در نتیجه استفاده از مواد افزودنی حاصل می شود، میتوان به افزایش کارایی، کاهش نسبت آب به سیمان، افزایش مقاومت مشخصه، کاهش نفوذ پذیری، افزایش دوام، آب بندی، دیرگیری یا زودگیری بتن و ایجاد حبابهای ریز هوا اشاره نمود. مواد افزودنی در تمام کارهای بتنی، از قبیل پروژه های مسکونی، صنعتی، سازه های آبی و تونل ها بکار می روند.

مواد افزودنی بتن به دو صورت پودری و مایع تولید شده و تحت نامهای تجاری مختلف عرضه می شوند. این محصولات در گروه های ذیل تقسیم بندی می شوند:

· روان کننده ها شامل روان کننده دیرگیر، نرمال،زودگیر

· فوق روان کننده ها شامل : دیرگیر، نرمال، زودگیر، آب بند

· حباب سازها

· افزودنی های مخصوص جلوگیری از خوردگی میل گردها

· زودگیر کننده ها(ضد یخ)

.          دیرگیرکننده ها

· افزودنی مخصوص بتن های پاششی

استانداردهای مختلف از جمله BS و ASTM اقدام به دسته بندی انواع افزودنی های بتن نموده اند. این دسته بندی در استاندارد ASTM تحت عنوان ASTM C494 بشرح ذیل در 7 گروه انجام  شده است:

Type a – افزودنی کاهنده آب (Water reducing admixture)

این مواد که اصطلاحا موسوم به روان کننده میباشند باعث کاهش آب طرح اختلاط بتن می شوند .

Type B – افزودنی تاخیر دهنده گیرش (Retarding admixture)

این مواد که به نام دیرگیر بتن شناخته می شوند، باعث به تعویق افتادن زمان گیرش اولیه و نهائی بتن می شوند .

Type C – افزودنی تسریع کننده گیرش (Accelerating admixture)

این مواد که به نام زودگیر بتن مشهور می باشند، باعث کاهش زمان گیرش اولیه و نهائی بتن و تسریع در روند کسب مقاومت در سنین کم بتن می شوند .

Type D – افزودنی کاهنده آب و تاخیر دهنده گیرش (Water reducing & retarding admixture)

این مواد که به روان کننده-دیرگیر بتن موسوم هستند، ضمن اینکه مقدار آب مورد نیاز برای ساخت بتن را کاهش می دهند، باعث به تعویق افتادن زمان گیرش اولیه و نهائی بتن نیز می شوند .

Type E – افزودنی کاهنده آب و تسریع کننده گیرش (Water reducing & accelerating admixture)

این مواد روان کننده - زودگیر بتن می باشند و ضمن اینکه مقدار آب مورد نیاز برای ساخت بتن را کاهش می دهند، باعث تسریع در زمان گیرش و نیز روند کسب مقاومت بتن در سنین کم می شوند.

Type F – افزودنی کاهنده آب به مقدار زیاد (Water reducing admixture-high range)

این مواد که به عنوان فوق روان کننده ها مطرح می شوند، باعث کاهش آب مورد نیاز برای ساخت بتن به مقدار 12 درصد یا بیشتر می شوند و نسبت به Type A از قدرت بیشتری برخوردارند.

Type G – افزودنی کاهنده آب به مقدار زیاد و تاخیر دهنده گیرش

(Water reducing admixture -high range & Retarding)

این مواد که به عنوان فوق روان کننده-دیرگیر شناخته می شوند، ضمن آنکه باعث کاهش آب مورد نیاز برای ساخت بتن به مقدار 12 درصد یا بیشتر می شوند، زمان گیرش را نیز به تاخیر می اندازند و نسبت به Type D از قدرت بیشتری برخوردارند

پوزولان‌ها

 

پوزولان از بخش باکولی در خلیج ناپل ایتالیا.

پوزولان (به انگلیسی: Pozzolana) گونه‌ای خاکستر آتشفشانی ریزدانه‌است که در ساخت بتن کاربرد دارد.

پوزولان‌ها عبارتند از مواد سیلیسی، یا سیلیسی-آلومینی که خود به تنهایی فاقد ارزش چسبانندگی بوده و یا دارای ارزش چسبانندگی کم هستند، اما به شکل بسیار ریز در مجاورت رطوبت طی واکنش شیمیایی با هیدروکسید کلسیم در دمای معمولی ترکیب‌هایی با خاصیت سیمانی به وجود می‌آورند.

واژه پوزولان از پوزولی (به انگلیسی: Pozzuoli) منطقه‌ای در ایتالیا[۱] گرفته شده که حدود ۲۰۰۰ سال پیش برای اولین بار پوزولان در آنجا پیدا شده‌است.

اگر چه بتن دارای پوزولان، نسبت به بتن با سیمان پرتلند آهسته تر به مقاومت اولیه می‌رسد، اما مقاومت نهایی (به انگلیسی: ultimate strength) آن، برابر یا بیشتر از مقاومت بتن با سیمان پرتلند می‌باشد. شایان ذکر است با اختلاط بین سیمان و پوزولان نوعی سیمان آمیخته با عنوان سیمان پوزولانی تهیه می‌شود.

 

مزایا 

مصرف مواد پوزولانی در بتن می‌تواند یک یا چند خاصیت مشروح زیر باشد:

§         کاهش میزان مصرف سیمان

§         کاهش سرعت و میزان حرارت حاصل از فرایند آب‌گیری سیمان

§         بهبود کارآیی بتن

§         افزایش مقاومت بتن در پایان 28 روز

§         افزایش پایایی بتن از طریق کاهش نفوزپذیری

§         صرفه اقتصادی

§         بالابردن مقاومت در برابر حمله اسیدها و قلیایی سنگدانه‌ها

§         جلوگیری از ترک خوردن سطحی گسترده بتن

§         کاهش بتن ریزی

 

 

انواع 

پوزولان‌ها بر دو نوعند :

۱-پوزولان‌های طبیعی خام و یا تکلیس شدهخاکسترهای آتشفشانی

۲-پوزولان‌های صنعتیخاکستر بادی (به انگلیسی: fly ash)[۲]، دوده سیلیس، سربازه کوره‌های آهن گذاری، خاکستر پوسته برنج، رس کلسینه

افزودنی‌های شبه سیمان بتن

افزودنی‌های شبه سیمان بتن یکی از انواع افزودنی‌های معدنی بتن طبق آیین نامه بتن ایران (آبا) است. این مواد خاصیت پنهان هیدرولیکی دارند و وقتیکه بنحوی مناسب فعال شوند خواص سیمانی پیدا می‌کنند و نسبت به خاکستر بادی و دیگر مواد پوزولانی[۱] شباهت بیشتری به سیمان معمولی دارند.

کاربرد 

دارای خاصیت سیمان

انواع روباره آهنگدازی

 

 

اجرای و اجزای سازه های بتنی

- ساختمانهای بتنی: ساختمان بتنی ساختمانی است که برای اسکلت اصلی آن از بتن آرمه (سیمان، شن، ما سه و فولاد به صورت ساده یا آجدار) استفاده شده باشد. در ساختمانهای بتنی سقفها بوسیله تاوه (دالهای بتنی) پوشیده می‌شود. و یا از سقفهای تیرچه و بلوک و یا سایر سقفهای پیش ساخته استفاده می‌گردد. و برای دیوارهای جداکننده (پارتیشن) ممکن است ازانواع آجر مانند سفال تیغه‌ای، آجر ماشینی سوراخ دار آجر معمولی کوره و یا تیغه گچی و یا چوب استفاده شود ممکن است از دیوارهای بتن آرمه نیز استفاده شود. به هر حال اولین نوع ساختمان شاه تیرها و ستونها از بتن آرمه ساخته می‌شود.

 

مراحل مختلف ساخت یک ساختمان :

 

- بازدید زمین و ریشه کنی: قبل از شروع هر نوع عملیات ساختمانی باید محل ساختمان بازدید شده و وضعیت و فاصله آن نسبت به خیابانها و جاده‌های اطراف مورد بازدید قرار بگیرد و همچنین پستی و بلندی و سایر عوارض زمینی می‌بایستی بوسیله مهندسین نقشه بردار تعیین گردد و همچنین باید محل چاههای فاضلاب و چاههای  آبهای قدیمی و مسیر قنات قدیمی که ممکن است در هر زمینی موجود باشد تعیین شده و محل آن نسبت به پی سازی مشخص گردد. و در صورت لزوم می‌باید این چاهها با بتن و یا شفته پر شود و محل احداث ساختمان نسبت به مین تعیین شود و نسبت به ریشه کنی (کندن ریشه‌های نباتی که ممکن است در زمین روئیده باشد) آن محل اقدام شود و خاکهای اضافی به بیرون حمل گردد و بالاخره باید شکل هندسی زمین و زوایای آن کاملاً‌ معلوم شده و با نقشه ساختمان مطابقت داده شود.

 

پیاده کردن نقشه:

 

پس از بازدید محل و ریشه کنی اولین اقدام در ساختن یک ساختمان پیاده کردن نقشه می باشد منظور از پیاده کردن نقشه یعنی انتقال نقشه از روی کاغذ بر روی زمین با ابعاد اصلی به طوری که محل دقیق پی ها وستونها ودیوارها و زیرزمینها و عرض پیها روی زمین به خوبی مشخص باشد و همزمان با ریشه کنی و بازدید محل باید قسمتهای مختلف نقشه ساختمان مخصوصاً‌ نقشه پی کنی کاملا ‌ً‌مورد مطالعه قرار گرفته به طوری که در هیچ قسمت نقطه ابهامی باقی نماند و بعداً‌ اقدام به پیاده کردن نقشه از دوبین‌های نقشه برداری که شامل تئودولیت و نیوو می باشد استفاده می‌گردد.

 

 

 

  رپر ( پنچ مارک )

 

با توجه به این که هر نقطه از ساختمان نسبت به سطح زمین دارای ارتفاع معینی است که باید در طول مدت اجرا در هر زمان قابل کنترل باشد برای جلوگیری از اشتباه قطعه بتنی به ابعاد دلخواه در نقطه‌ای دورتر از محل ساختمان می‌سازند به طوریکه در موقع گودبرداری و یا پی کنی به آن آسیب نرسد و در طول ساختمان ارتفاع‌های ساختمان منجمله ارتفاع فنداسیون را با آن می‌سنجند که به این نقطه بتنی رپر می‌گویند.

 

حال در حین ساختن ساختمان ممکن است رپر در جایی خیلی دورتر از محیط کارگاه باشد در این صورت بایستی بوسیله دوربین تئودولیت این نقطه را به داخل کارگاه انتقال داد و تمام ارتفاعات منجمله ارتفاع میخهایی که در ابتدا برای مرکز فنداسیون کوبیده می‌شود استفاده می‌گردد بدین صورت که دوربین تئودولیت را روی طول کمتر فنداسیونها که پشت سرهم و در یک ردیف قرار دارد. ردیف قرار دادی از روی این طول کوچکتر صفر دوربین را باز می‌کنند وسپس دوربین را به اندازه 100 گواه که همان 90 درجه است باز می‌کنند و سپس ارتفاع میخ را توسط دوربین نیوو با توجه به ارتفاع نقطه پنچ مارک نقشه تنظیم می‌کنند. نحوه تراز کردن دوربین نیوو (ترازیاب) بدین ترتیب است که ابتدا پایه‌ها را شل کرده و تا بالای چانه بوسیله کف دست بالا می‌آوریم و بوسیله سرپیچ که در اطراف دوربین قرار دارد دوربین را تراز می‌کنیم به طوری که حباب دقیقاً‌ در وسط دایره قرار بگیرد.

 

موضوع: نحوه تراز کردن دوربین تئودولیت نحوه تراز کردن دوربین تئودولیت بدین ترتیب است که ابتدا پایه‌ها را شل کرده (بوسیله پیچ‌هایی که روی پایه است) و سپس بوسیله کف دست دوربین را تا زیر چانه می‌آوریم و سپس پیچها را سفت می‌کنیم و پایه‌ها را بوسیله پا باز کرده به طوری که سه زاویه مساوی با یکدیگر بسازند برای استقرار کامل بوسیله پا فشاری روی پدال می‌آوریم تا خوب در زمین فرو رود و تکان نخورد. و سپس پیچهای پایه را یکی یکی شل کرده و بالا و پایین کردن پایه‌ها تراز دایره‌ای را روی دستگاه را میزان می‌کنیم ناگفته نماند که قبل از میزان کردن تراز دایره‌ای دوربین را از جعبه به ارامی در آورده روی سه پایه بوسیله پیچی که در زیر سه پایه قرار دارد محکم می‌بندیم.

 

پس از این مرحله نوبت به میزان کردن تراز لوبیایی می‌رسد بدین ترتیب که ابتدا دو پیچ که از یکدیگر فاصله بیشتری دارند تراز لوبیایی را میزان می‌کنیم و سپس دوربین را به اندازه 90 درجه می‌چرخانیم و بعد تراز لوبیایی را دوباره بوسیله یک پیچ باقی مانده میزان می‌کنیم حال دوربین آماده ترازیابی وزاویه خانی می‌باشد. نحوه خواندن زاویه بدین ترتیب است که بوسیله چشمی که زاویه خوانی صورت می‌گیرد بدین صورت که کلیدی که پشت دستگاه وجود دارد زاویه را به آن نقطه‌ای که نشانه روی کرده‌ایم می‌بندیم یعنی صفری را که قبلاً‌ بسته بودیم باز می‌کنیم وسپس دوربین را می‌چرخانیم به نقطه دلخواه و به این ترتیب زاویه بین نقطه مورد نظر با نقطه دلخواه به دست می‌آید.

 

گودبرداری:

 

گودبرداری بعد از پیاده کردن نقشه و کنترل آن در صورت آن در صورت لزوم اقدام به گودبرداری می‌نمایند. گودبرداری برای آن قسمت از ساختمان انجام می‌شود مانند موتورخانه‌ها وانبارها و پارکینگ‌ها و غیره. همچنین گودبرداری برای رسیدن به خاکی که مقاومت لازم برای تحمل بار ساختمان داشته باشد نیز انجام می‌شود. ظاهراً‌ حداکثر عمق مورد نیاز برای گودبرداری تا روی پی می‌باشد بعلاوه چند سانتی متر بیشتر برای فرش کف و عبور لوله‌ها (در حدود 20 سانتی‌متر که 6 سانتی‌متر برای فرش کف و 14 سانتی‌متر برای عبور لوله‌ می‌باشد). ولی گاهی اوقات گودبرداری را تا زیر پی ادامه می‌دهند در این صورت قالبندی وشناژبندی و آرموتور بندی راحت‌تر امکان پذیر می‌شود. و ثانیاً‌ پی‌های ما تمیزتر و درستر خواهد بود و در ثانی می‌توانیم خاک حاصل از چاه کنی و همچنین تفاله‌های ساختمان را در فضای ایجاد شده بین پی‌ها بریزیم که این مطلب از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه می‌باشد. زیرا معمولاً‌‌ در موقع گودبرداری کار با ماشین صورت می‌گیرد و درصورتیکه برای خارج نمودن تفاله‌ها و خاک حاصل از چاه فاضلاب از محیط کارگاه می‌باید از وسایل دستی استفاده نماییم که این امر مستلزم هزینه بیشتری نسبت به کار ماشین می‌باشد. البته در مورد پی‌های نواری این کار عملی نیست زیرا معمولاً‌ پی‌سازی در پی‌های نواری با شفته آهک می‌باشد که بدون قالب‌بندی بوده و شفته آهک در محل پی‌های حفر شده ریخته شده می‌شود در این صورت ناچار هستیم در ساختمان‌هایی که با پی نواری ساخته می‌شود اگر گودبرداری نیاز داشتیم گودبرداری را تا روی پی ادامه می‌دهیم چنانچه در گودبرداری در زمینهایی که آبهای تحت العرض در سطح بالا قرار دارد در محل گودبرداری آب جمع شود بهتر است که حوضچه کوچکی در وسط گودحفر نموده و آبهای جمع شده را با توجه به سرعت جمع شدن به وسیله سطل یا پمپ به خارج منتقل کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

موضوع پی کنی:

 

با توجه به این که کلیه بار ساختمان به وسیله دیوارها یا ستونها به زمین منتقل می‌شود در نتیجه ساختمان باید روی زمین قابل اعتماد بوده و قابلیت تحمل بار ساختمان را داشته باشد بنا گردد. برای دسترسی به چنین زمینی ناچار به ایجاد پی برای ساختمان می‌باشیم. همچنین برای محافظت پایه ساختمان و جلوگیری از تاثیر عوامل جوی نیز باید حداقل پی هایی که به عمق50 تا 40 سانتی‌متر حفر کنیم.

 

ابعاد پی عرض و طول و عمق پی‌ها کاملاً‌ بستگی به وزن ساختمان و قدرت تحمل خاک محل ساختمان دارد. در ساختمانهای بزرگ قبل از شروع کار بوسیله آزمایشات مکانیک خاک (که به دو طریقه بارگذاری و وزن مخصوص انجام می‌شوند) قدرت مجاز تحملی زمین را تعیین نموده و از روی آن مهندس محاسب ابعاد پی را تعیین می‌نمایند.

 

انواع پی‌ها :

 

1-پی‌ نقطه‌ای   2-پی‌های نواری   3-پی‌های عمومی   4-شمع‌کوبی یا پی‌های عمیق

 

پی‌های نقطه‌ای برای ساختمان‌هایی که بار آن بطور متمرکز (نقطه‌ای) به زمین منتقل می‌شود ساخته می‌گردد مانند : ساختمانهای فلزی و یا ساختمان‌های بتنی.

 

موضوع: پی‌سازی   –  بتن مگر

 

لایه‌های پی سازی در پی‌های نواری به ترتیب از پایین عبارتند از: شفته ریزی- کرسی چینی – شناژ- ملات ماسه سیمان برای زیر ایزولاسیون رطوبتی – قیرگونی برای ایزولاسیون رطوبتی- ملات ماسه سیمان برای پوشش روی قیرگونی دیوار چینی اصلی. به پی های عمومی رادیه ژنرال هم می‌گویند و از بتن مسلح ساخته می‌شود و دارای محاسبات فنی مفصل ودقت اجرای فوق العاده می‌باشند برای ساختمانهایی که دارای وزن فوق العاده می‌باشد و یا ساختمان‌هایی در زمین‌های سست ساخته می‌شود این گونه پی‌ها ایجاد می‌گردند. همچنین در زمینهایی که خیلی سست بوده و به هیچ وجه قدرت تحمل بار ساختمان را نداشته مانند خاکهای دستی یازمینهای ماسه‌ای و یا درمحل‌هایی که زمین بکر در عمق‌های زیاد قرار داشته باشند از شمع کوبی استفاده می‌شود. که خود شمع کوبی انواع مختلفی دارد مانند شمعهای چوبی و آهکی و فلزی در جا یا فلزی که پس از بتن ریزی قالب شمع را در می‌آورند. عمق پی‌های نواری و نقطه‌ای در حدود 40 الی 50 سانتی‌متر و عمق پی‌های عمومی 80 الی 100 سانتی‌متر می‌باشد.

 

پی‌سازی:

 

پس از گودبرداری و رسیدن به خاک مناسب که دارای مقاومت کافی باشد برای پی سازی در ابتدا بتن مگر فونداسیون می‌ریزند. که این بتن مگر لاغر هم می‌گویند مقدار سیمان در بتن مگر در حدود 100 الی 150 کیلوگرم در متر مکعب می‌باشد. در پی‌های نقطه‌ای بتن مگر به دو دلیل مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

1-              برای جلوگیری از تماس مستقیم بتن اصلی پی با خاک

 

2-              برای رگلاژ کف پی و ایجاد سطح صاف برای ادامه پی سازی

 

ضخامت بتن مگر در حدود 10 سانتی‌متر می‌باشد و معمولاً‌ قالب بندی (چوبی یا آجری) از روی بتن مگر شروع می‌شود.

 

قالب بندی شناژ و فنداسیون:

 

در کارگاههای ساختمانی بتنی سه کارگاه وجود دارد که هم زمان به کار خود ادامه می‌دهند. این سه کارگاه عبارتند از : کارگاههای بتن سازی- آرماتور بندی و قالب بندی. از آنجا که بتن قبل از سخت شدن روان می‌باشد لذا برای شکل دادن به آن احتیاج به قالب داریم.

 

در حال حاضر در بیشتر ساختمان‌ها از قالبهای آجری استفاده می‌شود چون مقرون به صرفه‌تر از قالبهای چوبی است از قالبهای فلزی در کارهای سری سازی استفاده می‌شود. قالب بندی آجری بدین طریق است که پس از بتن مگر اندازه پی‌های اصلی را با آجر چیده و بعد شناژها را به آن نیز متصل می‌نمایند.

 

ضخامت این آجر چینی می‌تواند 10 سانتی متر هم باشد بهتر است برای این آجر چینی از ملات گل استفاده نمود زیرا در این صورت بعد از سخت شدن بتن می‌توان آجرها را برداشته و مجدداً‌ مورد استفاده قرار داد. ولی در این طریق (دیوار 10 سانتی متری و ملات گل) ممکن است در موقع بتن ریزی دیوارهای قالب تحمل وزن بتن را ننموده و از همدیگر متلاشی شود. که در این صورت می‌باید قبل از بتن ریزی پشت کلیه قالبها با خاک یا آجر و یا مصالح دیگر بسته شود بطوریکه بخوبی بتواند تحمل وزن بتن را بنماید.

 

مشکل اساسی در این نوع قالب بندی آن است که آجر آب بتن مجاور خود را مکیده و آنرا خشک می‌کند و فعل و انفعالات شیمیایی را در آن متوقف می‌کند و در نتیجه حد اقل به ضخامت 5 سانتی متر بتون مجاور خود را فاسد می‌کند. برای جلوگیری از این کار بهتر است که رویه آجر را با یک ورقه نایلون پوشیده شود تا آجر با بتون آجرها به راحتی از قالب جدا شده و می‌تواند در محلهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد به هیچ وجه نباید تصور نمود که قبل از بتن ریزی می‌توان دیوارهای قالب آجری با پاشیدن آب سیراب نموده بطوریکه آجرها آب بتن را نمکد زیرا اولاً‌ با پاشیدن آب  آجر کاملاً‌ سیراب نمی‌شود و در ثانی مقدار زیادی آب در قالب جمع می‌شود که خارج کردن آن از قالب بسیار مشکل و حتی غیرممکن می‌باشد و این آب داخل پی جای بتن را گرفته و موجب پوکی قطعه می‌شود. در ساختمان‌های مهم قالب پی‌ها را با چوبهای روسی می‌سازند.

 

بدین طریق که ارتفاع پی‌ها را که روی نقشه مشخص می‌باشد تعیین نموده و با کنار هم گذاشتن تخته‌ها به همان اندازه و اتصال آنها به یکدیگر بوسیله چوبها چهار تراش قالب پی و یا هر قسمت دیگر را می‌سازند باید توجه داشت که تخته‌ها باید آنچنان به یکدیگر متصل باشند که به خوبی بتواند وزن بتن و ضربه‌ها و ارتعاشات بوجود آمده از ویبراتور را تحمل نماید مخصوصاً‌ در مورد شناژها باید تخته را از بالا به وسیله قطعات چوب چهار تراش به یکدیگر متصل نمود به طوری که درزبندی شود که شیره بتن از آن خارج نشود. گاهی مواقع نیز از قالبهای فلزی استفاده می‌شود که قالبهای فلزی به مراتب گرانتر تمام می‌شود.

 

آرماتور بندی شناژ و فنداسیون :

 

آرماتور بندی از حساس‌ترین و با دقت‌ترین قسمتهای ساختمانهای بتنی می‌باشد زیرا همان طوریکه قبلاً‌ گفته شد کلیه نیروهای کششی در ساختمان بوسیله میلگرد‌ها متحمل می‌شوند بدین لحاظ در اجرا آرماتور بندی ساختمان‌های بتنی باید نهایت دقت به عمل آید برای تعیین قطر و تعداد میلگردهای هر قطعه بتنی دو منبع تعیین کننده وجود دارد اول محاسبه دوم آئین نامه در مورد اول مهندس محاسب با توجه به مشخصات قطعه بتنی قطر میلگرد را تعیین نموده و در نقشه‌های مربوطه مشخص می‌نمایند کارگاه آرماتوربندی باید در قسمتی جداگانه از کارگاه اصلی تشکیل گردد.

 

در کارگاههای کوچک آرماتور را با دست (آچار گوساله) خم می‌نمایند ولی در کارگاههای بزرگ خم کردن آرماتور بوسیله ماشین انجام می‌گیرد. مسئول کارگاه آرموتوربندی باید از روی نقشه تعداد و شکل هر آرماتور را تعیین نموده و به کارگران مربوطه داده و خم کردن هر سری را دقیقاً‌ زیر نظر داشته باشد تا طول آرماتور و خم بردن و زاویه خم کردن و طول قلاب ها طبق نقشه انجام گیرد.

 

میلگردها باید از نوع ذکر شده در نقشه باشد (آجدار یا ساده)

 

 

 

آرماتور بندی و خم کردن آرماتورها :

 

در کارگاههای کوچک که مصرف کل آرماتورها از 50 تن بیشتر نیست اگر میلگرد خمیدگی موضعی داشته باشد می‌باید این خمیدگی‌ها قبلاً‌ صاف گردد بعد اقدام به شکل دادن آن گردد.

 

برای صاف کردن میله‌ گردها چکش کاری مجاز نمی‌باشد و آرماتورها باید تمیز و در موقع کار فاقد گل و مواد روغنی باشد. میله‌گردهای نمره پایین مثلا‌ً‌ 8 و10 که گاهی به صورت کلافی به کارگاه آورده می‌شود این میلگردها را باید قبلاً‌ به طول‌های مناسب بریده و بوسیله کشیدن صاف نموده و آن گاه مصرف نمود.

 

آرماتورها باید بطوری به هم بسته شود تا در موقع بتن ریزی از جای خود تکان نخورده و جابجا نشود و فاصله آنها از یکدیگر  طوری باشد که بزرگترین دانه بتن براحتی از بین آنها رد شده و در جای خود قرار گیرد.

 

آرماتورها تا قطر 12 میلی متر را می‌توان با دست خم کرد ولی آرماتورهای بزرگتر از 12 میلی‌متر را با دستگاه‌های مکانیکی مجهز به فلکه خم میشود. قطر فلکه خم متناسب با قطر آرماتور بوده و باید بوسیله محاسب کارگاه تعیین گردد. کلیه آرماتورهای ساده باید به قلاب ختم شود ولی آرماتورهای آجدار را می‌توان بصورت گونیا خم کرد. سرعت خم کردن باید متناسب با درجه حرارت محیط باشد و باید با نظر مهندس کارگاه بطور تجربی تعیین شود. باید از خم کردن و باز کردن آرموتورهای شکل داده شده و مصرف آن در محل دیگر خودداری نمود و در مواقع ضروری باید باز کردن هم‌ با نظر مهندس محاسب باشد.

 

وصله کردن آرماتورها :

 

با توجه به این که طول میگرد موجود در بازار 12 متری می‌باشد در اغلب قسمتهای ساختمانها مخصوصاً‌ در شناژها میلگردهایی با طول بیشتر مورد نیاز است و همین طور قطعات باقیمانده از شاخه‌های بزرگ بالاخره بایستی مصرف شوند ناگزیر از وصله کردن میله گردها هستیم بهتر است دقت شود حتی المقدور این وصله‌ها به حداقل خود برسد یعنی در موقع برش کاری طوری اندازه‌ها را باهم جور کنیم که ریزش آرماتورها زیاد نباشد و در صورت اجبار این اتصالات با نظر مهندس ناظر در جایی باشد که تنش‌ها در آنجا حداقل است و باید توجه شود که در یک مقطع کلیه آرماتورها وصله نباشد اتصال دو آرماتور در ساختمان‌های بتن آرمه اغلب به صورت پوششی بوده و باروی هم آوردن دو قطعه انجام می‌شود.

 

این نوع اتصال برای آرماتور تا نمره 32 مجاز می‌باشد و آن بدین طریق است که دو قطعه آرماتور را کنار هم قرار داده و بوسیله سیم آرموتور بندی به همدیگر متصل می‌گردد. طول دو آرماتور روی هم آمده دو قطعه نبایستی کمتر از اندازه داده شده در نقشه باشد و باید بوسیله مهندس محاسب و ناظر تعیین شود این طول معمولاً‌ به اندازه 40 برابر قطر میل گرد مصرفی است.

 

 

 

آرماتور بندی شناژ- کف شالوده :

 

در قطعات تحت خمش و خمش توام با فشار نباید در یک مقطع بیش از نصف آرماتور‌ها وصله‌دار باشد در قطعات تحت کشش و کشش توام با خمش نباید بیش از یک سوم در یک مقطع وصله‌دار باشد.

 

پی‌های نقطه‌ای حداقل باید از دو جهت بوسیله شناژ بتنی به پی‌های همجوار متصل باشد. حداقل ابعاد این کلاف بتنی باید 30 سانتی‌متر بوده و بوسیله 4 میله‌گرد طولی به قطر 12 میلی‌متر مسلح باشد این فولادهای طولی باید با فولادهای عرضی (خاموت) به قطر حداقل 5 میلی‌متر و به فاصله حداکثر 25 سانتی متر به هم دیگر بسته شوند و این قفسه بافته شده شناژ باید در تمام طول پی ادامه پیدا کند و به شناژ طرف دیگر پی متصل باشد. حداقل بتن روی قفسه شناژ 3 سانتی‌متر می‌باشد. فاصله میله گردهای شناژ نباید از 10 سانتی‌متر کمتر باشد و حداقل قطر میله‌گردهای داخل شالوده نباید از 10 میلی‌متر کمتر باشد.

 

آرماتورهای کف شالوده باید در دو جهت در تمام بعد شالوده ادامه پیدا کند ولی اگر طول پی از 3 متر تجاوز نماید می‌توان آرماتورها را یک در میان کوتاهتر اختیار نمود ولی طول آرماتورهای کوتاه شده نباید از 8/0 طول اصلی کمتر باشد.

 

 

 

 

 

 

 

آرماتور بندی ریشه ستون :

 

آرماتورهای ریشه با انتظار با ریشه برای اتصال شالوده به ستون بکار می‌رود باید تا سطح آرماتورهای زیرین پی ادامه داشته ادامه داد وبقیه آرماتورهای ستون را با اندازه 40 سانتی متر داخل پی نمود کلیه آرماتورهای ریشه باید در انتها دارای خم 90 درجه باشد .

 

این آرماتورها باید بوسله خاموت به یکدیگر متصل شده و داخل پی بخوبی مستقر شود و یا به عبارت دیگر باید خاموت‌های ستون تا داخل پی ادامه یابد. طول آن قسمت از آرماتورهای ریشه که باید خارج از پی قرار گیرد تا میله‌گردهای ستون به آن بسته شود باید بوسیله مهندس محاسب تعیین گردد ولی هیچ گاه نباید از 60 تا 50 سانتی متر کمتر گردد. اگر نتیجه محاسبات بیش از اعداد داده شده باشد باید از اعداد به دست آمده بوسیله محاسبات استفاده شود.

 

 برای ایجاد مقاومت در مقابل نیروهای کششی در بتن داخل شناژ چند ردیف در بالا و پایین میله‌گرد طولی قرار می‌دهند و این آرماتور بندی شناژ میلگردهای طولی را به وسیله میلگردهای عرضی که به آن خاموت گفته می‌شود به همدیگر متصل می‌نمایند. میله گرد‌های طول و عرضی را قبلاً‌ مطابق شکل می‌بافند و بعد در داخل قالب‌بندی شناژ قرار می‌دهند باید توجه داشت پهنای این قفسه بافته شده باید در حدود 5 سانتی‌متر کوچکتر از پهنای این قفسه بافته شده باشد باید هر طرف 5/2 سانتی‌متر باشد به طوریکه این میلگردها  کاملاً‌ در بتن غرق شده و آنرا از خوردگی در مقابل عوامل جوی محفوظ نماید. این اندازه در مناطق مختلف و آب و هوای مختلف و همچنین محل قرار گرفتن قطعه بتنی (اینکه درون زمین و یا خارج آن) قرار گیرد ونیز میزان سولفاته بودن آبهای مجاور آن متفاوت است که میزان آن بوسیله موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران تعیین شده است. ناگفته نماند که خاموتهای شناژ اکثراً به صورت مربع و چهار ضلعی است چون چهار عدد میلگرد در داخل شناژ قرار می‌گیرد.

 

نکته: ناگفته نماند که فاصله بین خاموتها در ریشه ستون به مراتب کمتر از جاهای دیگر ستون می‌باشد. چون ریشه باید یکپارچگی ومقاومت بیشتری باشد یا به عبارت دیگری در یک ششم طول بالا که ستون به سقف متصل می‌شود فواصل بین خاموتها کمتر از جاهای دیگر ستون می‌باشد که این فاصله از روی نقشه خوانده می‌شود. که توسط مهندس محاسب محاسبه می‌شود ولی تقریباً‌ حدود 15 سانتی‌متر می‌شود ولی در جاهای دیگر ستون حدود 25 سانتی‌متر می‌باشد.

 

قبل از بتن ریزی باید حتماً‌ یک بار دیگر فاصله محور آرماتورهای ریشه کنترل گردد کف پی ‌و  آرماتورها کنترل گردد و مواد زائد از آن خارج شود. بست‌های اتصال باید کنترل گردد و در مواقع قالب برداری دقت شود تا بتن تازه ریخته شده شالوده آسیب نبیند و قالب‌ها تکه تکه و به آرامی جدا شود. اگر از قالب آجری استفاده شود و ورقه نایلون روی آجر کشیده نشده است بهتر است از آجرها صرف نظر شود و اقدام به برداشت آجرها نمائیم زیرا در این صورت آجر به بتن کاملاً‌ چسبیده و جدا کردن آن غیر ممکن است و اگر قبل از سخت شدن بتن بخواهیم آجرها را جدا کنیم حتماً‌ به پی آسیب خواهد رسید.

چگونه شبکه میل گرد ستون را به ریشه متصل کنیم؟

 

بعد از اجرای فنداسیون و گذاشتن میله گردهای ریشه اگر بخواهیم میله‌گردهای ستون را کنار میله‌گردهای ریشه قرار دهیم به اندازه کلفتی میله گرد ریشه ستون از محور خود منحرف خواهد گردید که اگر لاین انحراف در طبقات بالا تماماً‌ در یک جهت باشد ممکن است ستون طبقه پنجم یا ششم چندین سانتی‌متر تغییر مکان کند بدین لحاظ باید سعی شود که این تغییر مکان در هر طبقه بر خلاف تغییر مکان طبقه پایین‌تر باشد .بهتر آن است که در آرماتورهای ستون انحنای کوچکی مطابق کل شکل ایجاد گردد آن گاه نسبت به اتصال شبکه میلگردش ستون به ریشه اقدام گردد تا ستون درست در محل خود جای بگیرد و کوچکترین انحرافی نداشته باشد این انحراف به اندازه قطر میلگرد می‌باشد.

 

گاهی مواقع در آرماتوربندی فنداسیون اتفاق می‌افتد که شبکه بندی میله‌گردها هم در کف فنداسیون و هم در قسمت فوقانی فنداسیون شبکه‌هایی وجود دارد.

 

این زمانی اتفاق می‌افتد که دو ستون با هم روی یک فنداسیون قرار گرفته باشد یعنی در محل فنداسیون درز انقطاع دو ساختمان، دلیل این شبکه‌ها در قسمت فوقانی برای تحمل کشش در آن ناحیه یعنی بین دو ستون می‌باشد . چون دو ستون نیروی زیادی را به فنداسیون وارد می‌کند و نیروی کششی در بالای و فاصله بین دو ستون ایجاد می‌شود که برای تحمل این نیروی کششی از میلگردهای لازم استفاده می‌شود.

 

گاهی مواقع اتفاق می‌افتد که فنداسیون‌های مسلح نواری که دو یا چند ستون روی آن سوار می‌شود و حالت باسکولی دارد و هم میل‌گردهایی جهت تقویت در جاهایی که کشش خیلی زیاد است هم در کف و هم در بالای فنداسیون از میله‌گردهای نمره بالا 24-26 استفاده می‌‌کنند البته این میلگردها به صورت تقویتی است و باید در بین شبکه میلگردها قرار گیرد و به شبکه نچسبد .

 

بتن سازی و بتن ریزی:

 

برای بتن ریزی فنداسیون و شناژها باید بتن را طبق آئین نامه بسازیم. بتن سنگی است مصنوعی که از مواد سنگی (شن وماسه) و آب وسیمان تشکیل یافته و به علت روانی قالب خود را پر کرده وبه شکل قالب در می‌آید.

 

مصالح سنگی:

 

مصالح سنگی که در بتن مصرف می‌شود شن و ماسه می‌باشد که در حدود 75% حجم بتن را تشکیل می‌دهد. دانه‌های سنگی تا بزرگی 5 میلی‌متر بزرگتر را شن می‌گویند. قسمت اعظم مقاومت بتن بستگی به مقاومت شن و ماسه دارد و در نتیجه بایستی در انتخاب معادن شن و ماسه جهت بتن ریزی نهایت دقت به عمل آید.

 

 

 

 

 

دانه‌های نامطلوب از نظر شکل:

 

هر قدر شکل دانه‌ها هندسی‌تر باشد برای بتن ریزی مناسب‌تر می‌باشد. وجود دانه‌های سوزنی و یا پولکی شکل در بتن مناسب نیست و مجموع این دانه‌ها نباید از 15% وزن کل شن و ماسه مورد مصرف در بتن بیشتر باشد دانه‌های سوزنی به دانه‌هایی گفته می‌شود که طول بزرگترین بعد آن از 8/1 معدل دو الکی که این دانه‌ها بین آنها قرار دارد بیشتر باشد دانه‌های سوزنی به علت آن که زودتر از سایر دانه‌ها می‌شکنند نامطلوب می‌باشند. دانه‌های پولکی شکل به دانه هایی گفته می شود که ضخامت کمترین بعد آن کوچکتر از 60 %   اندازه متوسط الکی که دانه سنگی به آن تعلق دارد .

 

مواد نامطلوب در شن و ماسه و اندازه دانه‌ها :

 

بطور کلی شن و ماسه شکسته اغلب فاقد مواد نامطلوب می‌باشد ولی در مورد شن و ماسه رودخانه باید توجه داشت که:

 

1-مواد آلی مانند ریشه گیاهان- فضولات حیوانی- تکه‌های چوبی و فلزات و ذرات ذغال سنگ در شن و ماسه وجود نداشته باشد و یا حداکثر میزان آن از یک درصد وزن شن و ماسه تجاوز نکند. موادی که در برابر عوامل جوی ضعیف بوده و یا در فعل و انفعالات شیمیایی سیمان از خود واکنش نشان ندهند. مواد نامبرده نباید در شن و ماسه وجود داشته باشد درصد این مواد بوسیله آزمایشگاهها تعیین می‌شود و هم چنین مواد سنگی مصرفی در بتن باید فاقد خاک رس و کلوخه‌های رس باشد زیرا اولاً‌ آب داخل بتن را به خود جذب کرده و فعل و انفعالات شیمیایی سیمان را متوقف می‌کند در ثانی دور دانه‌های شن و ماسه را گرفته ومانع تماس مستقیم سیمانه و دانه‌ها می‌گردد.

 

آب در بتن:

 

1-       سیمان در مجاورت آب شروع به فعل و انفعالات شیمیایی نموده و تشکیل سیلیکاتها و آلومیناتها کلسیم متبلور می‌‌دهد که اساس گرفتن و سخت شدن بتن می‌باشد. این مقدار در حدود 20 الی 25 درصد وزن سیمان می‌باشد.

 

2-       آب سطح دانه‌های سنگی را تر نموده و باعث لغزش این عناصر به روی یکدیگر می‌گردد بدیهی است هر قدر سطح دانه‌ها بیشتر باشد آب بیشتری در این قسمت مصرف می‌شود به همین علت مقدار این آب متفاوت بوده و در حدود 25% وزن سیمان می‌باشد.

 

3-              آب باعث روان شدن بتن می‌گردد تا بهتر بتوان آن را حمل نموده و در قالب ریخته و آنرا به شکل قالب در آورد.

 

بدیهی است فقط آب قسمت اول در بتن باقی می‌ماند و آب قسمت دوم به مرور تبخیر گشته و جای آن به صورت فضای خالی ممکن است به صورت فضای خالی که ممکن است به صورت تارهای موئین باشد در بتن باقی بماند که این خود باعث پوکی بتن گشته و موجب تضعیف بتن می‌گردد.

 

باید توجه داشت که هر قدربتن خشکتر باشد مقاوم‌تر خواهد بود ولی بتن‌های خیلی خشک به علت لغزنده نبودن کاملاً‌‌ قالب را پر نکرده و در داخل آن فضای خالی بوجود آمده و در نتیجه قطع    نمی تواند بار وارده را تحمل نموده و غیر قابل استفاده می‌گردد و چنین می توان گفت که بتن تازه باید مانند عسل باشد .

 

آب در بتن :

 

با توجه به این که در اغلب کارگاههای کوچک و حتی در بعضی از کارگاهها تقریباً‌ بزرگ امکان تجزیه آب از لحاظ شیمیایی موجود نیست لذا به طور کلی می‌توان گفت که تقریباً‌ آبی که فاقد بو ومزه و ظاهراً‌ قابل آشامیدن باشد می‌توان در بتن از آن استفاده کرد. البته این موضوع دلیل آن نیست که آبهای غیر آشامیدنی برای بتن مضر است. در مواردی که آب آشامیدنی برای بتن در دسترس نباشد می‌باید مقاومت مکعب 28روزه بتن حد اقل 90 درصد مقاومت مکعبی را که با آب آشامیدنی ساخته شده است را دارا باشد در این صورت می‌توان مطمئن شد که ناخالصی‌های آب بر آب بتن مضر نیست.

 

اثر ناخالصیهای آب بر روی بتن:

 

سنگ‌های سدیم و پتاسیم و منیزیم محلول در آب در فعل و انفعالات شیمیایی سیمان موجود در بتن شرکت کرده و در اثر انبساط حجمی موجب خرد شدن الیاف قطعه بتنی می‌گردد. این خرابی در قطعاتی که در جریان آب سولفاته قرار دارند. بیشتر می‌باشد. اثر نمک بر روی بتن ابتدا به صورت شوره ظاهر گشته و بعد از مدتی موجب خرد شدن قطعه می‌گردد.

 

کانالهای هدایت فاضلاب‌های کارخانه و هم مواد روغنی و نفتی در اثر تماس با دانه‌ها و فولاد موجود در بتن سطح آب را چرب نموده و مانع چسبیدن دوغاب سیمان به دانه‌ها و چسبیدن دانه‌ها به یکدیگر می‌گردد.

 

سیمان:

 

سیمان واژه لاتینی است که از کلمه Caementun و یا Caedimentun گرفته شده و معنی آن خرده سنگ است. سیمان ماده چسبنده است به رنگ خاکستری که در مجاورت آب و در مجاورت هوا و بعضی از انواع بدون مجاورت هوا در اثر فعل و انفعالات پیچیده شیمیایی سخت گشته و قطعات خرده سنگ مجاور خود را به یکدیگر می‌چسباند.

 

 برای اولین بار سیمان در انگلستان بوسیله شخصی کشف گردید وچون رنگ آن بعد از خشک شدن به رنگ سنگهای ساحلی جزیره پرتلند بود بنام سیمان پرتلند معروف گردید سیمان پرتلند معروف‌ترین و رایج‌ترین سیمان در دنیا است.

 

مواد متشکله پرتلند : سیمان پرتلند تشکیل شده است از 65% آهک CaO و حدود 20% سیلیس به فرمول SiO2 و حدود 6% اکسید آلومینیوم به فرمول: AL2O3 و حدود 4% اکسید منیزیم به فرمول

 

MgO و 3% آنیدرید سولفوریک به فرمول SO3 و دو سه درصد دیگر نیز مواد دیگر که فرمول و نسبت دقیق این مواد در کارخانه‌های مختلف متفاوت است. این مواد را به نسبت‌های معین و دقیق مخلوط کرده و به دو طریق خشک و یا ترد در کوره سیمان‌پزی برده و آنرا می‌پزند.

 

سیمان پزی :

 

پختن سیمان یعنی ایجاد فعل و انفعال شیمیایی بوسیله حرارت بین مواد متشکله آن تا مواد بصورت دانه‌هایی به درشتی فندق در اید به این دانه‌ها که در اثر حرارت تشکیل می‌شود در اصطلاح سیمان‌پزی کلینکر می‌گویند.

 

انبار کردن سیمان:

 

در موقع انبار کردن سیمان باید دقت شود که رطوبت هوا و زمین باعث فاسد شدن سیمان نشود. بدین لحاظ باید انرا روی قطعاتی از تخته که با زمین در حدود 10 سانتی‌متر فاصله دارد و تعداد کیسه‌های سیمان روی هم قرار می‌گیرد نباید از 10 الی 12 کیسه بیشتر باشد زیرا در غیر این صورت سیمان‌های زیرین در اثر فشار سخت شده و غیر قابل مصرف می‌گردد.

 

چنانچه این قطعات سخت شده به راحتی با دست به صورت پودر در اید قابل مصرف در قطعات بتنی می‌باشد و در غیر این صورت سیمان فاسد شده و بتن ساخته شده با این نوع سیمان باربر نبوده و نمی‌توان از آن در قطعات اصلی ساختمان مانند تیرها وستونها و سقفها استفاده نمود.

 

اگر بخواهیم سیمان را برای مدت طولانی انبار کنیم باید حتی‌المقدور باید با دیوارهای خارجی انبار فاصله داشته باشد و روی آنرا با ورقه‌های پلاستیکی پوشانیده شود تا حتی المقدور از نفوذ رطوبت به آن جلوگیری به عمل آید. اگر سیمان به طرز صحیح انبار شود حتی تا یکسال بعد نیز قابل استفاده است فقط ممکن است زمان گیرش آن به قدری به تعقیب افتد ولی اثری در مقاومت 28 روزه آن ندارد.

 

گاهی مواقع در برخی از کارگاهها که سیمان زیاد مصرف می‌شود سیمان را در سیلوها نگهداری می‌کنند یعنی سیمان را به صورت فله‌ای خریداری نموده و در سیلو انبار می‌کنند و هر گاه کارگران به سیمان احتیاج داشته باشند از این سیلوها استفاده می‌کنند.

 

نسبت‌های مخلوط کردن اجزای بتن:

 

منظور از نسبت‌های مخلوط کردن اجزای بتن آن است که نسبت مناسبی برای اختلاط شن و ماسه و سی به دست آوریم تا دانه‌های ریزتر فضاهای بین دانه‌های درشتتر را بپوشاند وجسم توپری بدون فضای خالی و با حداکثر وزن مخصوص به دست آید. هم چنین تعیین مقدار آب لازم به طوریکه بتن به راحتی قابل حمل و نقل بوده و در قالب خود جا گرفته و دور میله‌گردها را احاطه نموده و کلیه فضای خالی قالب را پر نماید و در مجاورت آن فعل و انفعالات شیمیایی سیمان شروع شده و تا مرحله سخت شدن ادامه یابد و بالاخره تعیین مقدار سیمان مورد لزوم برای به دست آوردن بتن با مقاومت کافی که بتواند به راحتی بارهای وارده ساختمان را تحمل نماید.

 

مقاومت بتن با افزایش سیمان بالا می‌رود حداکثر سیمانی که آئین‌نامه‌های مختلف برای بتن مجاز دانسته‌اند 400 کیلوگرم سیمان در متر مکعب شن و ماسه می‌باشد و چنین معتقدند که اگر مقدار سیمان از 400 کیلوگرم بیشتر باشد جای مصالح سنگی را می‌گیرد و بجای قطعات سنگی که مقاومت بیشتری دارند قطعات سیمانی خواهیم داشت. در نتیجه باعث ضعف قطعه بتنی می‌گردد البته مقدار سیمان به ریزی و درشتی دانه‌های مصرفی دارد هر قدر دانه‌های مصرفی ریزتر باشد در نتیجه سطح مخصوص دانه‌های زیادتر باشد به سیمان بیشتری نیاز داریم زیرا فرض بر این است که دوغاب سیمان مانند پوشش نازکی دور تا دور دانه‌ها را آغشته کرده و آنها را به یکدیگر می‌چسباند. بعضی آئین‌نامه‌ها حداکثر سیمان مصرفی در بتن را 350 کیلوگرم در یک متر مکعب شن و ماسه پیشنهاد می‌کنند . مثلاً‌ وقتی می‌گویند بتن 300 یعنی بتنی که در هر متر مکعب شن و ماسه آن 300 کیلوگرم سیمان مصرف شده است.

بتن سازی

 

بتن سازی روشهای مختلفی دارد مانند روش زیر:

 

 

 

 

 

 

 

1-              بتن سازی با دست :

 

روش دستی ساده‌ترین روش و ابتدایی‌ترین روش برای تهیه بتن است که جز در مواقع اضطراری و برای تهیه بتن‌های کم اهمیت و یا لکه‌گیری ویا کارهای متفرقه جزئی؛ مجاز نمی‌باشد.

 

در این روش کار مخلوط کردن را باید روی سطح تمیزی انجام داد و برای این کار می‌توان با چسبانیدن تخته‌های چوبی به یکدیگر یک سطح صاف ایجاد نموده و قبل از شروع کار باید این سطح چوبی را در وضعیت افقی محکم نموده و آنرا کاملاً‌ خیس نمائیم تا آب بتن تازه بوسیله چوب مکیده نشود.

 

هم چنین هر چه درزهای چوب‌ها به یکدیگر محکمتر چسبیده باشند تا شیره بتن خارج نشود بهتر است. ابتدا مقدار ماسه لازم را روی کف ریخته شده و بعد بر روی آن مقدار معینی سیمان اضافه می‌گردد. کمی بر روی آن شن افزوده کرده و قبل از افزودن آب مصالح را خوب بصورت خشک بهم زده و با هم مخلوط می‌کنیم تا مخلوط رنگ یکنواختی به خود بگیرد سپس آب لازم را به آن اضافه می‌کنیم.

 

بهم زدن مخلوط را ادامه می‌دهیم. یک کارگر خوب حداکثر می‌تواند حجمی معادل یک متر مکعب بتن را ظرف یک ساعت مخلوط کند .

 

 

 

 

 

 

 

بتن سازی با بتونیر:

 

این دستگاه شامل یک محفظه متحرک و دیگ گردان یا مخلوط‌کن مصالح می‌باشد. اغلب بتونیرها خود دارای پیمانه آب بوده ومحفظه متحرک آنها که مصالح را به درون دیگ گردان هدایت می‌کند بوسیله سیستم کابلی یا جکهای هیدرولیکی به حرکت در می‌آیند. این دستگاه را می‌توان در محلی نزدیک محل اصلی‌ بتن ریزی مستقر نموده و برای تغذیه آن محل دپوی مصالح ومخزن آب را در مجاورت آن در نظر گرفت. مساله مهم در مورد این دستگاه‌ها تنظیم پیمانه برای نسبت‌های لازم مصالح تشکیل دهنده می‌باشد.

 

تراک میکسر:

 

دستگاه بتن سازی که بر روی کامیون قرار دارد و به این ترتیب دارای تحرک کامل می‌باشد. از تراک میکسر به منظور حمل بتن استفاده می‌شود تا ساخت بتن ولی می‌توان مصالح مخلوط شده را داخل آن ریخت تا در طول راه بتن ساخته شود.

 

اما معمول آن است که بتن کاملاً‌ ساخته شده را از دستگاه بتن‌ساز مرکزی به داخل تراک میکسر می‌ریزند تا به محل بتن‌ریزی حمل شود و تراک میکسر مخلوط بتن را در طول راه بهم می‌زنند تا بتن خود را نگیرد و به صورت آماده به محل کار برسد.

 

دستگاه بتن سازی  (Central Eatching Plant)

 

 روش دیگر و پیشرفته تر تهیه بتن بویژه در پروژه‌های بزرگ و با اهمیت، استفاده از دستگاه بتن مرکزی می‌باشد . مصالح سنگی (شن و ماسه) در اندازه‌های مختلف در محفظه‌های پشت این دستگاه انبار می‌شوند و سپس با کنترل از اطاق فرمان، بوسیله بیل کششی به قسمت توزین هدایت می‌شود. سپس مصالح به مقدار مورد نیاز وزن شده داخل دیگ گردان شده و در این مرحله سیمان نیز از محفظه مربوطه به داخل دیگ رانده شده و با افزودن آب دیگ شروع به چرخش ومخلوط کردن مصالح می‌نماید.

 

روشهای حمل بتن:

 

بتن ساخته شده توسط دستگاههای بتن ساز و بر حسب فاصله تا محل مصرف و یا نوع سازه مورد نظر یا وسائل و دستگاههای خاص به آن محل منتقل می‌شود. در ذیل به شرح تعدادی از روشهای حمل می‌پردازیم:

1-              فرغان و گاری دستی

2-              دامپر

 

نظیر گاری حمل بتن می‌باشد با این تفاوت که دارای موتور متحرک است و با آن می‌توان تا فواصل بالنسبه دورتری بتن را حمل کرد.

 

3- جرثقبل و باکت: هنگامیکه احتیاج به حمل بتن در ارتفاع باشد بیشتر از این متد استفاده می‌شود.

 

معمولاً‌‌در کارگاههای ساختمان‌های بتنی مهم استفاده از جرثقیل به علت نیاز به جابجایی قالب و شبکه‌های آرماتور اجباری است و در صورت وجود چنین جرتقیلی استفاده از آن برای حمل بتن، منطقی و اقتصادی به نظر می‌رسد ظرفیت باکت‌ها تا 2 متر مکعب بوده و معمولاً‌‌ به شکل مکعبی یا استوانه‌ای می‌باشد و بتن داخل باکت یا از دریچه‌ای که از زیر آن تعبیه می‌گردد یا باکت به صورت قیچی باز می‌شود.

 

4- تسمه نقاله:

 

از این متد بیشتر در مواقعی‌ای که نیاز به جابجایی افقی بتن می‌باشد استفاده می‌شود و بطور معمول تا شیب‌های 15 درجه نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

بتن ریزی و متراکم کردن آن:

 

بتن ریزی باید طبق اصول صحیح انجام گیرد و شرایط مناسب برای گرفتن بتن فراهم کرد. در بتن ریزی صحیح ملات ماسه سیمان دور دانه‌های بتن را می‌پوشاند و جسمی توپر بدست می‌آید و بتن حجم قالب را کاملاً‌ پر می‌کند و فضای خالی باقی نمی‌ماند.

 

قبل از اینکه بتن در محل مورد نظر ریخته شود؛ داخل قالبها بایستی به دقت مورد بررسی قرار گیرد تا این که اطمینان حاصل شود که قالبها تمیز بوده و از طرفی به مواد روغنی مناسبی آغشته شده باشند تا بتن به سطح قالب نچسبد. و ظاهر بتن صاف در آید و علاوه بر این از قالب بتوان بدفعات بیشتری از آن استفاده نمود.

 

مواد نظیر خاک؛ گرد و خاک باید بوسیله جریان هوای فشرده از درون قالبها تمیز گردد. وقتی ارتفاع قالبها زیاد باشد باید دریچه‌های اضطراری در جهت این بازدیدها تعبیه گردد. بتن را قبل از اینکه سخت شود و اثر کارپذیری آن کم شود باید در محل نهایی خود ریخت.

 

 

 

در بتن ریزی باید به نکات زیر توجه نمود:

 

بتن را باید در لایه‌های افقی در جای خود ریخت و نباید آن را با ویبره کردن و هل دادن جابجا کرد. ضخامت هر لایه بتن بستگی به نوع کار بین 15 تا 60 سانتی‌متر در قطر می گیرند و لایه بعدی را پیش از این که لایه زیرین شروع به گرفتن کند باید روی آن ریخت. اغلب به منظور تسریع در کار، بدون توجه به اختلاف ارتفاع بتن را به داخل قالب می‌ریزند در صورتیکه از این کار باید اجتناب کرد و بتن را نباید از ارتفاعی بیش از 1 تا 1.5 متر خالی کرد مگر آن که از ناودان و لوله قیف یا شوتینگ استفاده شود.

 

با به کار گرفتن روشهای صحیح خالی کردن بتن در قالب می‌توان از جدا شدن دانه‌ها جلوگیری کرد. باید حتی المقدور سعی شود که بتن در جای خود ریخته شود و از جابجایی بیهوده آن خودداری گردد. بتن ریخته شده در قالب را نباید به صورت افقی به این طرف و آن طرف کشانید و از جابجایی آن به کمک ویبراتور و هل دادن آن جدا خودداری کرد و باید دقت شود که اطراف میلگردها و گوشه‌های قالب خالی نماند و از بتن پر شود . بتن ریزی در سطح شیب‌دار همیشه باید از پایین سطح شیب‌دار شروع و به طرف بالا ادامه یابد. همچنین باید طوری بتن ریزی شود که به جابجایی دانه‌ها منجر نشود. همه بتن‌ها را باید پس از ریختن متراکم نمود تا میزان هوای اضافی به حداقل برسد. در بتن‌های کم اهمیت برای متراکم کردن آن می‌توان از وسایل دستی مناسب استفاده کرد ولی استفاده از وسایل لرزاننده مکانیکی (ویبراتور) ارجحیت دارد و استفاده از ویبراتور در جهت هر چه متراکم‌تر نمودن مخلوطهایی با کارپذیری کم ضروری است. ویبراتور دستگاهی است که به شیلنگ بلندی ختم می‌شود و این شیلنگ بوسیله موتور برقی یا بنزینی مرتعش می‌شود که با قرار دادن این شیلنگ در داخل بتن آنرا مرتعش می‌کند وباعث هدایت آن به تمام گوشه‌های قالب می‌گردد.

 

با توجه به این که ویبره کردن بیش از حد بتن باعث می‌شود که دانه‌های ریزتر و شیره بتن بالا آمده و دانه‌های درشت‌تر به ته قالب هدایت شود که این خود باعث مجزا شدن اجزاء بتن گردیده و موجب ضعف قطعه ریخته شده خواهد شد بهتر است که در ضمن ویبره کردن بتن بوسیله ضربه زدن به بدنه قالب و کوبیدن خود به بتن انرا بخوبی متراکم نموده و نقاط تجمع هوا و فضای خالی را به خوبی پرنماییم.

 

اگر بتن را ویبره می‌نماییم باید زمانی که شیلگ ویبراتور داخل بتن قرار می‌گیرد به دفعات بوده و هر بار از یک دقیقه تجاوز نکند و بعد از یک دقیقه باید آنرا بخوبی در بتن جابجا کنیم.

 

نوع دیگر ویبراتورها ویبراتور خارجی می‌باشد که قالب را به ارتعاش در می‌آورد. از این ویبراتورها به ندرت استفاده می‌شود زیرا ارتعاش و تنشهای حاصل از این ویبراتورها بر روی قالبها  استفاده از آنها محدودیت ایجاد می‌کند فقط در مواردیکه یک امکان استفاده از ویبراتورهای داخلی موجود نباشد مثل دیوارهای با آرماتوربندی سنگین و ویبراسیون نمی‌توان بتن‌های دارای کارپذیری بتن 5/2 تا 5 سانتی‌متر را متراکم نمود و از طرفی اگر کارپذیری مخلوطی بیان 12 تا 15 سانتی‌متر باشد نباید آنرا ویبره کرد.

 

تا آنجا که امکان دارد بهتر است بتن‌ریزی بدون وقفه انجام گیرد بطوریکه در موقع سخت شدن یکپارچه شود ولی نظر به این که این کار همیشه ممکن نیست و گاهی مجبور هستیم که بتن ریزی را تعطیل کنیم و کار را در روز دیگر انجام دهیم در چنین مواقعی می‌باید محل قطع بتن حتماً‌ با نظر مهندس ناظر باشد زیرا محل قطع بتن باید در جایی باشد که نیروهای وارده صفر بوده و یا حداقل نیروی برشی در آن محل کم باشد.

 

در ضمن باید چند عدد ولاد کمکی در مقطع گذاشته شود به طوری که نصف طول این میلگردها در بتن و نصف باقی مانده آن بایستی شسته شده و از گرد و خاک و مواد اضافی پاک گردد. آنگاه باید با قدری دوغاب سیمان خالص محل را اندود کرده و آنگاه بتن ریزی جدید را شروع نماییم و بهتر است حتی المقدور از مصرف چسب و هرگونه مواد دیگر در بتن خودداری کرد.

 

نگهداری بتن:

 

سیمان موجود در بتن ریخته شده در مجاورت رطوبت باید سخت ده و دانه‌های سنگی موجود در مخلوط به همدیگر چسبانیده و مقاومت بتن به حداکثر برساند بدین لحاظ می‌باید از خشک شدن سریع بتن جلوگیری نموده و از تابش آفتاب و وزش بادهای تند محفوظ داشت و سطح آنرا حداقل تا هفت روز مرطوب نگاه داشت. (این مدت برای سیمان‌های زودگیر 3 روز است).

 

برای این کار بهتر است که روی بتن تازه ریخته شده را با گونی یا کاغذ پوشانیده و این پوشش را مرطوب نگاه داریم و بهتر است بعد از 3 الی 4 ساعت بعد از بتن ریزی شروع به اب دادن روی آن نمائیم زیرا در غیر این صورت سطح آن ترک خورده و موجب نفوذ مواد مضر به داخل بتن گردیده و باعث پدیده خورندگی بتن گردد.

 

بتن تازه ریخته شده نباید در معرض باران‌های تند قرار گیرد زیرا باران دوغاب سیمان و مصالح ریز دانه را شسته و سنگهای درشت دانه نمایان می‌گردد.

 

در موقع بارندگی بهتر است بتن ریزی متوقف گردیده و بتن ریخته شده را از آسیب باران محفوظ نموده و مثلاً‌ روی آن را با نایلون پوشانیده و آب باران را به خارج از سطح بتن راهنمایی کرد.

 

بتن ریزی در هوای گرم:

 

اگر در هوای گرم بتن ریزی می‌نماییم باید سعی کنیم که حداقل تا چند روز بعد از بتن ریزی آنرا مرطوب نگه داریم زیرا در غیر این صورت آب بتن بفوریت تبخیر شده و بتن سخت نمی‌گردد به بتنی که در اثر نرسیدن آب سخت نشده است بتن سوخته می‌گویند و نشانه آن این است که این بتن حتی با فشار دست خرد می‌شود. در صورت مشاهده چنین وضعیتی قطعه ریخته شده باید جمع آوری شده ومجدداً‌ ریخته شود.

 

نکته:در هنگام اجرای فنداسیون و آرماتوربندی فنداسیون آرماتورهای ریشه ستون آرماتورهایی بعنوان ریشه پله نیز بر روی فنداسیون‌هایی که قرار است در آن ناحیه پله وجود داشته باشند می‌بندند. آرماتورهای ریشه پله 12 یا 16 می‌باشد و به صورت مستطیلی است یعنی طول آن از عرض آن بیشتر می‌باشد و این آرماتورها که شبیه ریشه ستون می‌باشند توسط خاموت‌هایی به یکدیگر متصل شده‌اند. این ریشه پله وزن پله را به فنداسیون وسپس به زمین وارد می‌کند و باعث می‌شود که پله محکمتر باشد و سپس پله روی آن سوار می‌شود.

 

پدستال-کرسی ستون:

 

گاهی مواقع نیز بر روی فنداسیونهای هنگام آرماتوربندی فنداسیون و ریشه ستون، ستون‌هایی را آرموتوربندی می‌کنند که میلگردهای این ستونها از میلگرد ستون اصلی نازکتر بوده مثلاً‌ در حدود 18و     16و20. این ستون را پدستال می‌گویند و موقعی بکار می‌رود که قسمت از ساختمان در ارتفاعهای مختلف قرار داشته باشند یعنی یک سری از فنداسیون‌ها در محل گودبرداری یا محلی که ارتفاع آن پایین‌تر است البته در بعضی قسمتهای ستونهایی که حجم آنها بیشتر است از ستونهای اصلی می‌باشد ولی طول آنها کوتاهتر است می‌بندند (پدستال) و سپس مانند ستونها بتن ریزی می‌شود در اصل برای هم ارتفاع کردن ساختمان بکار می‌رود.

 

در این صورت شناژها از محلهایی در ارتفاع بالاتر به این پدستال وصل می‌شوند یعنی شناژ در ارتفاع می‌باشد و زیر آن خالی است. بعد از بتن ریزی فنداسیون‌ها نوبت به ساختمانها سطح اتاق‌ها را چند سانتی‌متر از کف حیاط بالاتر می‌سازند. که به این اختلاف ارتفاع کرسی چینی می‌گویند.

 

معمولاً‌‌ کرسی چینی به این علت انجام می‌شود که چون سطح زمین برای ساختان مسطح نبوده و به همین خاطر دارای شیب می‌باشد و از طرفی اتاق‌ها و سالن‌های ساختمان باید در یک تراز افقی باشد لذا برای تراز کردن سطح آنها بایستی با استفاده از کرسی چینی سطحی تراز را بوجود آوریم.

 

عرض دیوارهای کرسیچینی بستگی به ارتفاع آن دارد. هر قدر این ارتفاع بیشتر باشد بعلت بوجود خاکی که در پشت آن قرار می‌گیرد باید پهنای آن بیشتر باشد تا بتواند در مقابل فشارهای جانبی کاملاً‌ مقاومت نماید.

 

این مساله در اطراف دیوارهای ساختمان که فشارهای خاک از یک طرف می‌باشد باید بیشتر باشد باید رعایت گردد. در هر حال عرض کرسی چینی باید قدری بیشتر از دیوار اصلی و کمی کمتر از عرض پی باشد. اگر ارتفاع کرسی چینی فقط در حدود 10 الی 15 سانتی‌متر باشد می‌تواند پهنای آن مساوی دیوار روی آن باشد. باید برای کلیه دیوارها اعم از دیوارهای حمال و یا تیغه و پارتیشنها پی سازی و کرسی چینی انجام شود.

 

 

 

ایزولاسیون پی:

 

ایزولاسیون و یا عایق کاری بمعنای جدا کردن یا جداسازی بکار می‌رود. و از ایزولاسیونهای رطوبتی می‌توان قیر وگونی را نام برد.

قیر:

 

قیر مصرفی در ایران به دست آمده از نفت خام می‌باشد که در بشکه های 170 تا 200 کیلوگرمی به فروش می‌رسد. و بر حسب خواص آن از 10×20 تا 280×320 نام گذاری شده است. معمولاً‌ برای ایزولاسیون روی پی در نواحی سردسیر و معتدل از قیر 70-60 استفاده می‌شود. قیر را باید بوسیله حرارت ذوب کرد به طوری که کاملاً‌ روان گردد.

 

باید توجه داشت چنانچه بیش از حد لزوم به قیر حرارت بدهند قیر می‌سوزد. و خاصیت عایق بودن خود را از دست می‌دهد. علائم قیر سوخته آن است که رنگ آن قهوه‌ای بوده و خاصیت چسبندگی ندارد در صورتی که قیر معمولی دارای رنگ مشکلی براق بوده و خاصیت چسبندگی دارد.

 

چنانچه داخل بشکه قیر آب باشد در هنگام ذوب کردن بشکه قیر به صورت کف در آمده و از بشکه خالی می‌گردد. برای لایه‌هایی که مستقیماً‌ در تماس با هوا و آفتاب بیرون هستند از قیرهای سفت مانند قیر 85×25 یا 78×90 که در برابر حرارت دیرتر ذوب می‌شوند استفاده می‌گردد. برای سطوحی که با آفتاب تماس ندارد از قیرهای شل مانند قیر 60×70 استفاده می‌کنند. به این ترتیب روی پی را با یک لایه قیر و سپس گونی و دوباره یک لایه دیگر قیر می‌ریزند.

 

ملات ماسه سیمان برای پوشش روی قیر و گونی:

 

برای محفوظ نگه داشتن قیر و گونی از آسیب، مخصوصاً‌ در ساختمان‌هایی که از ملات آهک استفاده می‌شود باید روی قشر قیرگونی با ملات ماسه سیمان پوشیده شود. در جاهایی که دیوار چینی نمی‌شود مانند محلهای درب و یا مکان‌هایی که بعد از چند روز دیگر دیوار چینی می‌شود بنابراین این لایه سیمان باعث می‌گردد تا لایه قیرگونی در اثر تردد کارگران زخمی نگردد.

 

یک رگی کردن ساختمان بعد از پی سازی و ایزولاسیون معمولاً روی پی را طبق نقشه یک رگ آجر می‌چینند و به اصطلاح ساختمان را یک رگ می‌کنند در موقع یک رگی کردن ساختمان باید مجدداً‌ ابعاد اطاقها و راهروها و سرویسها را کنترل نموده ومخصوصاً‌ از گونیا بودن تمام قسمتها بوسیله چپ و راست گرفتن مطمئن شویم. در این مرحله این دیوارها کاملاً‌ باید مطابق نقشه باشد سپس اقدام به دیوار چینی گردد.

 

ستون‌های بتنی:

 

بعد از بتن ریزی پی قفسه آرماتورهای ستون را که از قبل بافته و آماده می‌باشد و به آرماتورهای ریشه متصل می‌کند این کار باید حداقل 3 تا 4 روز بعد از بتن ریزی پی انجام شود زیرا در غیر این صورت با توجه به این که بتن پی هنوز سخت نشده است و اثر لنگر آرماتورهای ستون میلگردهای ریشه را از جای خود تکان می‌دهد و پی متلاشی می‌شود بعد از بستن آرماتورهای ستون برای تثبیت موقعیت هر ستون ابعاد آن را بوسیله تیرهای چوبی در پای ستون مشخص می‌نمایند. باید توجه داشت که هیچ وقت نباید برای تثبیت ابعاد ستون با ریختن بتن به پای آن اقدام نمود.

 

آرماتورهای طولی و عرضی ستونها باید طوری به هم بافته شود که در موقع حمل ونقل وکار گذاشتن و بتن‌ریزی خطر جابجا شدن آرماتورها و دور و نزدیک شدن آنها از هم وجود نداشته باشد حداقل قطر آرماتورهای طولی 14 میلیمتر می‌باشد. حداقل تعداد آرماتورهای طولی در مقاطع مربع و مربع مستطیل 4 و در مقطع دایره 6 عدد و در مقاطع چند ضلعی به تعداد اضلاع می‌باشد.

 

حداکثر آرماتورهای طولی از همدیگر 35 سانتی‌متر و حداقل فاصله آنها از همدیگر 5 سانتی متر است حداقل سطح مقطع آرماتورهای طولی 8/0 درصد و حداکثر آن 4 درصد سطح مقطع بتن می‌باشد.

 

در مواردی استثنایی اگر از نظر جا دادن و متراکم کردن بتن اشکالی موجود نباشد می‌توان سطح مقطع فولاد را تا 6% هم بالا برد توزیع آرماتور در مقطع باید حتی المقدور به صورت متقارن انجام شود که در ارتفاع یک طبقه احتیاج به وصله نداشته باشد. ادامه دادن آرماتورهای طولی در دو طبقه به شرطی مجاز می‌باشد که از تکان خوردن آن پس از ریختن بتن و صدمه دیدن بتن تازه و از بین رفتن پیوستگی بتن و فولاد کاملاً‌ جلوگیری به عمل آید.

 

در قطعات تحت بارمحوری به منظور احتراز از تجمع و تمرکز تنش‌های فشاری باید از تعبیه قلاب در انتهای آرماتور صرفنظر کرد. اگر در ساختمان‌های چند طبقه ابعاد ستون فوقانی کاهش می‌یابد آرماتورها باید خم شده و به صورت مایل به ستون بالایی متصل گردد و محل خم کردن آرماتور باید 5/7 سانتی متر بالاتر از محل تلاقی سطح زیرین دال یا تیر یا با ستون شروع شده و 5/7 سانتی‌متر پایین‌تر از سطح فوقانی دال با تیر خم شود در هر حال شیب قسمت مایل نباید از 1 به 6 تجاوز کند در صورتی که نتوان این شیب را رعایت کرد باید آرماتورهای ستون پایین را در تیر بتنی یا دال مهار نموده و برای ستون بالا آرماتورهای دیگری پیش بینی کرد.

 

برای این که آرماتورهای عرضی کلیه آرماتورهای طولی را در بر بگیرد و از هر گونه حرکت جلوگیری نماید باید در ستونهای با مقطع مربع و یا مربع مستطیل آرماتورهای طولی حداقل یک در میان در گوشه یک تنگ که زاویه داخلی آن از 35 درجه بیشتر نباشد قرار گیرد و یا بوسیله قلاب و یا رکابی‌هایی که به همین منظور پیش بینی شده است نگهداری شوند.

 

اگر فاصله آرماتورهای طولی از همدیگر بیش از 15 سانتی‌متر باشد باید تعداد و شکل آرماتورهای طولی در گوشه را یک آرماتور عرضی قرار گیرد. انتهای کلیه تنگها باید خم 90 درجه ختم شود و این خم باید در هسته مرکزی ستون قرار گیرد و برای گرفتن در هسته مرکزی باید از فشاری بتن عبور نماید.

 

در مقاطع ستونهای دایره و یا چند ضلعی می‌توان آرماتورهای عرضی را بصورت مارپیچ که به صورت منظم و گام آن یکسان باشد انجام داد. فاصله تنگها و گام‌ مارپیچ نباید از هیچ یک از مقادیر زیر کمتر باشد.

 

1-              15 برابر قطر کوچکترین آرماتور طولی

 

2-              48 برابر قطر تنگ

 

3-              کوچکترین بعد ستون

 

4-              35 سانتی‌متر این فواصل در 6/1 بالا و پایین طول آزاد هر ستون تقلیل پیدا می‌کند.

 

در بازدیدی که از مناطق زلزله زده شده مشاهده گردیده ستونهاو تیرهایی که تعداد خاموت آنها در نزدیکی گره بیشتر است در مقابل زلزله بهتر مقاومت کرده‌اند.

 

بنابراین برای مقاومت بهتر ستون در برابر نیروهای جانبی بهتر است که در 6/1 طول آزاد میلگردهای ستون فاصله بین خاموت‌ها 25 تا 35 سانتی‌متر می‌باشد.

 

حداقل قطر تنگ 6 میلی‌متر می باشد و اگر از فولاد با مقاومت زیاد استفاده شود 5 میلی‌متر است ولی در هر حال نباید از 4/1 قطر قطور ترین آرماتور طولی کمتر باشد. حداقل ضخامت بتن روی آرماتور طولی 5/2 سانتی متر می‌باشد.

 

 

 

بتن ریزی ستون:

 

قالبهای فلزی را که از قبل آماده نموده‌ایم را در اطراف ستون قرار داده و بوسیله سیم بخاری و میخ و یا میلگردهای مخصوص بهم دیگر متصل می‌نمایند آنگاه آنرا شاقول کرده و بوسیله 4 عدد تیرچوبی در جای خود مستقر و مستحکم می‌کنیم و بهتر است تیرهای چوبی از بالا بوسیله میخ به قالب متصل کرده و پای آنرا در روی زمین بوسیله گچ محکم کنیم.

 

هیچ گاه نباید برای تکیه گاه این تیرهای چوبی از ستونهای بتونی دیگر که تازه ریخته شده است استفاده شود. پس از تثبیت کامل موقعیت ستون محور آنرا با ستون‌های مجاور از بالای ستون وپ ایین ستون اندازه‌ می‌گیرند در صورت درست بودن اقدام به بتون‌ریزی می‌نمایند. اگر ارتفاع ستون زیاد باشد پرتاب بتن از بالا و سقوط آن به داخل آن موجب ضعف قطعه بتنی می‌گردد در این موارد بهتر است به طرق مختلف از سقوط بتن از ارتفاع زیاد جلوگیری کرد.

 

مثلاً‌ می‌توان یکی از اضلاع قالب ستون را تا نیمه کار گذاشته بعد از بتن ریزی تا سطح قالب را تکمیل نماید و یا بوسیله قیف و مجرای لوله‌ای بتن را به داخل انتقال داد به تدریج که بتن داخل قالب پر می‌نماید باید دقت شود که بتن تمام زوایای قالب و میله‌گردها را پر نماید تا بعد از قالب برداری بتن ریخته شده کرمو نگردد. برای این کار می‌توان با نواختن ضربه‌های ملایم به بدنه قالب می‌توان بتن را جابجا نمود.

 

با توجه به اینکه قسمت فوقانی آرماتورهای ستون آزاد می‌باشد در موقع بتن ریزی ستونها باید توجه نمود که قفسه آرماتورها درست در وسط قالب بوده و کلیه آرماتورهای طولی در بتن غرق شود و یا به عبارت دیگر ورقه نازکی از بتن روی تمام را به طور یکنواخت بپوشاند.

 

اگر برای جابجا کردن بتن از به نوسان درآوردن آرماتورها استفاده می‌شود باید این نوسان شدید نباشد که میلگردها در خاتمه بتن ریزی از شاقولی بودن خارج گردد. مقطع اغلب ستونها در ساختمان‌های معمولی مربع و مربع مستطیل می‌باشد گاهی نیز دایره یا چند ضلعی می‌باشد.

 

در هر حال عرض مقطع ستون نباید از 20 سانتی‌متر کمتر باشد و هم چنین سطح مقطع آن نباید از 600 سانتی‌متر مربع کمتر باشد. ناگفته نماند که بتن ریزی ستونها توسط تاور (جرثقیل و یا باکت) انجام می‌گردد طبق تصویر زیر بایستی که به اندازه کافی بتن را ویبره نمود.

 

بعد از بتن ریزی و تشکیل شکل هندسی ستون در مدتی که در فصول گذشته ذکر گردید می‌توان اقدام به قالب برداری از ستون نمود باید توجه داشت که قالب‌برداری به آهستگی و گام به گام صورت گیرد به طوریکه از صدمه زدن به بتن تازه ریخته شده جلوگیری شود.

 

برای قالب برداری باید ابتدا تیرهای ثابت نگهدارنده قالب برداشته شده و سیمهای بریده شده و میخ‌ها را دانه دانه کشیده وبعد اقدام به قالب برداری شود باید جدا از ضربه زدن به قالب برای جدا کردن آن از ستون جلوگیری به عمل آید بعد از باز کردن قالب و قبل از بستن آن برای ستون جدید باید کلیه قسمت‌های قالب کاملاً‌ بازدید شود و قطعات اضافی بتن و تراشه‌های چوب آنرا رنده نموده و آنگاه آنرا روغن مالی نموده و مجدداً‌ مورد استفاده قرار گیرد. در موقع رنده کردن قالب چوبی باید دقت گردد تا ضخامت چوب از حد مجاز مذکور در قسمتهای گذشته کمتر نباشد.

 

تیرها در ساختمان‌های بتنی:

 

تیرها قسمتی از ساختمان بتنی هستند که بار سقف را به ستون منتقل نموده و ستون به پی و بالاخره به زمین منتقل می‌نمایند بعد از اتمام بتن ریزی کلیه ستونها و ثالب برداری از آنها اقدام به قالب بندی تیرهای اصلی می‌نمایند در ساختمان‌هایی که سقف آن تیرچه بلوک بوده و یا دال بتنی ریخته شده در محل می‌باشد معمولاً‌ سقف و تیر را با هم یک پارچه بتن ریزی می‌کنند ولی در ساختمان‌هایی که از سقف ساخته استفاده می‌نمایند ابتدا تیرهای اصلی را آرماتور بندی نموده و سپس بتن ریزی می‌نمایند.

 

آنگاه سقف را روی آن قرار می دهند. تیرهای بتنی اغلب با مقطع مربع و مربع مستطیل می‌باشد در ساختمان‌های از تیر T شکل نیز استفاده می‌کنند. مقطع تیرها را در ساختمان‌های بتنی در تمام طول تیر تغییر نمی‌کند ولی گاهی برای صرفه جویی مقطع تیر را در طول تیر تغییر می‌دهند و یا به صورت ماهیچه در نزدیکی تکیه گاه سطح مقطع را اضافه می‌نمایند و لی در هر حال تغییر سطح مقطع باید به صورت تدریجی و نسبت افزایش ارتفاع و یا عرض در طول تیر از 1 به 3 تجاوز نکند.

 

گذاشتن یک ردیف آرماتور طولی در بالا و یک ردیف آرماتور طولی در پایین اجباری بوده و حداقل قطر این آرماتورها 10 میلی‌متر می‌باشد و این آرماتورها باید بوسیله تنگ به یکدیگر بسته شوند.

 

حداقل سطح مقطع آرماتورهای کششی در تیرها نباید از 25/0 درصد سطح مقطع بتن کمتر باشد و حداکثر آن با توجه به نوع فولاد و بتن مصرفی تعیین می‌شود. ولی حداکثر فولاد کششی به 3% مقطع بتن محدود می‌شود. حداقل فاصله آرماتورها از همدیگر 3 سانتی‌متر می‌باشد. اگر قرار دادن کلیه آرماتورها در تیر ممکن نباشد می‌توان جان تیر رابه صورت پاشنه رابه صورت پاشنه لی نباید بیش از    3/1سطح مقطع ارماتورهای کششی در پاشنه قرار گیرد. حداقل پوشش بتنی روی تنگها 5/1 سانتی‌متر می‌باشد این مقدار در صورتی است که تیر در معرض عوامل جوی قرار نداشته باشد. باید کلیه قفسه میلگردهای تیر را از سطح قالب چندسانتی متر که این مقدار در صورتی است که از سطح قالب چند سانتی متری بالا قرار گیرد تا کلیه میلگردها در بتن غرق شود برای این که باید قطعات ریز سنگ و یا بتن زیر قفسه آرماتور تیر قرار دارد و همچنین می‌توان قطعه‌ای میله‌گرد به کلفتی ضخامت بتن پوشش روی تیر در زیر تنگ خاموت قرار داد که با قرار گرفتن این میله‌گرد به روی سطح قالب کلیه قفسه آرماتور بندی باندازه ضخامت این میلگرد از سطح قالب بلندتر قرار می‌گیرد.

 

فاصله این میله‌گردها باید بر حسب قطر آرماتوربندی تیر باشد که کلیه قفسه میله گرد در یک سطح قرار می‌گیرد این فاصله در حدود 80 الی 90 سانتی متر کافی است. تمام آرماتورهای طولی باید در محل تلاقی به آرماتورهای عرضی بسته شوند و نیز آزاد بودن آرماتورهای طولی در هیچ شرایطی مجاز نمی‌باشد و آرماتورهای عرضی به صور مختلفی کار گذاشته می‌شود. استفاده از رکابی به شرطی مجاز می‌باشد که آرماتورهای دال از قسمت بالای تیر عبور کرده و انتهای رکابی در بتن محصور بین آرماتورها بخوبی مهار شده باشد.

 

استفاده از تنگ در تمام شرایط مجاز است و باید انتهای آن به خم 90 درجه ختم شده و حتی المقدور در منطقه فشاری بتن مهار گردد. اگر برای پوشش تیر یا سقفی در ساختمانی از سقف کاذب استفاده می‌شود در موقع ارماتور بندی و قبل از بتن ریزی میله‌گردهایی در آرماتوربندی پیش بینی کرد تا بعداً‌ سقف کاذب را به آنها متصل نماییم.

 

زخمی کردن بتن روی تیر و یا تیرچه برای جوش دادن میله‌گردهای سقف به هیچ وجه مجاز نمی‌باشد. اگر عرض تیر از 35 سانتی‌متر تجاوز نکرده و یا تعداد آرماتورهای طولی در منطقه کششی از 6 عدد بیشتر نباشد می‌توان از رکابی و یا تنگ استفاده کرد.

 

ولی اگر عرض تیر و تعداد میله‌گردها از مقادیر فوق تجاوز نماید باید از آرماتورهای عرضی سه شاخه و چهار شاخه استفاده نمود حداقل قطر آرماتور عرضی 6 میلی‌متر می‌باشد و اگر ارتفاع تیر از 60 سانتی‌متر تجاوز کند حداقل قطر آرماتور عرضی 10 میلی‌متر می‌باشد در هر حال نباید قطر آرماتور عرضاً‌ از 4/1 قطر بزرگترین آرماتور طولی کمتر باشد سطح مقطع کل آرماتورهای عرضی نباید از 15 ds کمتر شود که در آن d عرض تیر و s فاصله تنگها می‌باشد.

 

فاصله اولین تنگ از بر تکیه گاه نباید از 5 سانتی متر کمتر و از 2/5 بیشتر باشد در موقع بتن ریزی تیرها باید توجه نمود که مخصوصاً‌ بتن در زیر شبکه میلگرد رفته و کلیه آهنهای طولی ومخصوصاً‌ آهنهای عرضی در بتن غرق شده و حداقل تن 5/1 تا 2 سانتی متر روی آهنها را بپوشانند این کار با ویبره کردن آن براحتی میسر است.

 

چنانچه بعد از قالب برداری مشاهده نمودیم که بعضی از نقاط میله‌گردهای طولی و عرضی بوسیله بتن پوشیده نشده است باید این نقاط را بوسیله ملات ماسه سیمان بپوشانیم.

 

از پوشانیدن نقاط مزبور به وسیله گچ و خاک و یا گچ خودداری کرد. پوشانیدن نقاط مزبور به وسیله ملات ماسه سیمان حتماً‌ باید قبل از گچ کاری انجام شود. قبل از بستن صفحه قالب زری تیرهای اصلی باید ارتفاعات کلیه ستونها اندازه گرفته شود و با خط تراز گردیده شده از قبل مقایسه شده و دریک سطح واقع شود اگر اتفاقاً‌ تیر یا چند ستون بلندتر باشد باید این بلندی اصلاح شده بعد بتن ریزی اصلی شروع شود زیرا در غیر این صورت این چند سانتی متر بلندی در داخل تیر واقع شده و از یک پارچگی بودن بتن تیر ممانعت کرده و موجب ضعف تیر خواهد شد.

 

سقفهای تیرچه بلوک:

 

اجزاء تشکیل دهنده سقف تیرچه بلوک عبارتند از:

 

- تیرچه

 

- بلوک

 

- میله‌گردهای ممان منفی

 

- میله‌گردهای حرارتی

 

- کلاف عرضی

 

-  قلاب اتصال

 

-  بتن

 

تیرچه:

 

تیرچه‌های بتنی با قالب سفالی و یا بدون قالب سفالی تهیه و عرضه می‌شوند تیرچه‌های معمولی یا خرپا می باشند.

 

خرپا از سه قسمت تشکیل شده است:

 

1-میله‌ گردهای کف خرپا که از تعداد و قطر آن طبق محاسبه به دست می‌آید و باید از لحاظ تعداد و طول و نوع میلگرد (ساده یا آجدار) کاملاً‌ با نقشه باشد کلیه ممانهای مثبت تیرچه بوسیله همین میله گردها متحمل می‌شود با توجه به این که اغلب مهندسین محاسب برای صرفه جویی طول یک یا چند میله گرد را کوتاه‌تر تعیین می‌نمایند این میله‌گردها باید درست در وسط طول تیرچه (محل ممان مثبت بحرانی) قرار گیرد. برای این که این میلگردها در موقع بتن ریزی جابجا نشود بهتر است آنها را بوسیله یک یا چند میله گرد عرضی به هم دیگر جوش بدهیم.

 

2-میله گرد فوقانی خرپا که از میله گرد 8 یا 10 و یا 12 آجدار بوده و داخل بتن سقف و میله‌گردهای حرارتی قرار می‌گیرد.

 

3-میله گرد مارپیچ یا میله‌گردهای مهاری خرپا است که میله‌گرد کف را به میله‌گرد فوقانی متصل می‌کند. خرپای بعضی از تیرچه‌ها از ورق و یا تواما‌ً از ورق و میله‌گرد می‌باشد ولی متداولترین نوع خرپا از میله‌گرد ساخته می‌شود این خرپا را در داخل قالب فلزی و یا سفالی قرار می‌دهند. آنگاه بتنی با عیار 400 یا 450 کیلوگرم سیمان در متر مکعب و مصالح سنگی ریزدانه تهیه نموده و قالب را که در حدود 10 سانتی متر پهنا و 4 سانتی‌متر ارتفاع دارد از این بتن پر کرده و بوسیله میزلرزاننده آنرا ویبره می‌نمایند.

 

اگر قالب فلزی باشد بعد از سخت شدن بتن آنرا از قالب جدا کرده و چند روزی در حوضچه‌های آب قرار دادن آنگاه به بازار عرضه می‌نمایند ولی اگر قالب سفالی و چه فلزی باشد تیرچه باید چند روزی در حوضچه‌های آب قرار گیرد.

 

اگر از قالب سفالی استفاده می‌شود بهتر است قبل از بتن ریزی آنرا در حوضچه‌های آب قرار داده تا کاملاً‌ سیراب شوند زیرا در غیر این صورت آب بتن مجاور خود را مکیده و آنرا پوک می‌کند. در موقع بتن ریزی تیرچه بهتر است خرپا را قدری در محل خود جابه جا کنیم تا مطمئن شویم که کلیه ارماتورهای تحتانی آن داخل بتن واقع شده و کاملاً‌ غرق شده است.

 

نکته:

 

یکی از ایراداتی که در جوشکاری محل اتصال میله گردهای زیگزاکی به میله گردهای فوقانی توسط جوش صورت گرفته که این جوشکاری باعث نازک شدن و لاغر شدن میلگرد شده و ایجاد تمرکز تنش در نقطه‌ای که جوش داده می‌شود و احتمال شکستن و جدا شدن وجود دارد. در این تیرچه‌ها باید به جای جوش از سیم آرماتور بندی استفاده کنیم و یا این که از میلگردهای آماده تیرچه که توسط کارخانجات ساخته می‌شود استفاده نماییم. در میلگردهای تیرچه میلگردهای فوق به صورت زیگزاکی به میلگردهای فوقانی متصل شده است و یا در واقع پرس شده است.

 

حمل و نقل انبار کردن تیرچه‌ها: حمل و نقل کردن تیرچه‌ها باید به دقت انجام گردد زیرا در اثر کوچکترین بی احتیاطی در موقع حمل و نقل و یا انبار کردن آنها ممکن است تیرچه شکسته و یا ترک بخورد و در موقع نصب نیز ترکها مشاهده نشده و در دراز مدت موجب خسارت جبران ناپذیری بشود.

 

در موقع حمل و نقل بهتر است از میله گردهای فوقانی به عنوان دستگیره استفاده شود. و بهتر است که بوسیله دو کارگر دو سر تیرچه‌ها گرفته شود.

 

به طوری که اگر طول تیرچه را با a نمایش دهیم باید تیرچه از محل a/4 گرفته شود و به طوریکه قسمت د کارگر مساوی a/2 شود. در موقع انبار کردن تیرچه‌ها باید زیر آنها کاملاً‌ مسطح بوده و آنها را در کنار هم قرار داد و آنگاه روی تیرچه‌های ردیف اول را حداکثر بفاصله یک متر به یک متر چوب چهارتراش قرار داده و تیرچه ردیف بعد را روی آن قرار بدهیم.

 

باید دقت شود که کلیه چهارتراش‌های هر ردیف در یک محور واقع شود و فاصله تخته‌های کنار تا لب تیرچه بیش از 20 تا 50 سانتی متر نشود و بدین طریق می‌توان تا 6 حداکثر ردیف تیر چهار روی هم انبار نمود و بهتر است تیرچه‌های هم طول با هم انبار شود زیرا در این صورت در موقع استفاده از جابجایی بیهوده آن جلوگیری به عمل می‌آید.

 

بلوک:

 

بلوک‌های مورد استفاده در سقف‌های تیرچه بلوک معمولاً‌ بتن یا سفالی می‌باشد و هیچ گونه باری را تحمل نمی‌کند وفقط به عنوان قالب مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

بلوکهای سفالی از لحاظ وزن سبکتر از بلوکهای سیمانی بوده و بار کمتری را به ساختمان وارد می‌سازد عرض بلوکها معمولاً‌ 4 سانتی متر بوده و گاهی نیز آنها را تا 60 سانتی‌متر هم می‌سازند و ارتفاع آن تابع ضخامت سقف و بار سقف می‌باشد و بین 20 تا 25 سانتی متر است.

 

بلوک باید طوری طراحی شود که براحتی قابل حمل و نقل باشد و روی تیرچه قرار گیرد. اگر تیرچه با قالب سفالی استفاده شده است بهتر است از بلوک سفالی استفاده گردد زیرا به علت هم رنگ بودن مصالح بعد از سفید کاری روی سقف ایجاد سایه نمی‌نماید.

 

میله‌گردهای ممان منفی:

 

با فرض این که تکیه گاه گیردار فرض شود و محل تکیه گاه ممانی ایجاد می‌کند که می‌باید بوسیله میلگردی تحمل شود به این لحاظ اگر دو عدد تیرچه به یک تیر ختم شود میله گردهای فوقانی تیرچه‌ها را بوسیله قطعه میلردی به طول 2 تا 5/2 سانتی‌متر به همدیگر متصل می‌نمایند قطر این میلگردها بوسیله محاسبه تعیین می‌گردد و معمولاً‌ از میلگردهای به قطر 8 یا 10 یا 12 استفاده  می‌گردد.

 

در آخرین دهانه که تیرچه به یک تیر ختم می‌شود نیز میلگردی را به صورت گونیا خم نموده و قسمت کوتاه گونیا را داخل آهنهای تیر با میله گردهای تیر بتنی قرار داده و قسمت مستقیم را روی میل‌گرد فوقانی تیرچه گذاشته و چند جای دیگر آن را با سیم آرماتور بندی می‌بندند. به این قطعات میله گرد ممان منفی می‌گویند.

 

میله گرد حرارتی بعد از اتمام سقف و گذاشتن کلیه آهنها و میله گردها یکسری میله گرد درجهت عمود بر میله گردهای بالای تیرچه به فاصله تقریبی 25 الی 40 سانتی متر قرار می‌دهند قطر این میله‌گردها بوسیله محاسبه تعیین می‌شود معمولاً‌ میله گردهای با قطر 6، 8، یا 10 میلی متر می‌باشد به این آهنها میله گرد حرارتی می‌گویند.

 

این میله گردها بایستی به کلیه میلگردهای تیرچه با سیم آرماتور بسته شود.

 

کلاف عرضی:

 

از دهانه 2/4 متر به بالا در وسط دهانه بین بلوکها (عمود بر جهت تیر) فاصله در حدود حداقل 10 سانتی‌متر قرار می‌دهند. زیرا این فاصله را حداقل 2 میله گرد به قطر 10 میلی‌متر یکی بالا و یکی پایین را هم به آهنهای مارپیچ تیر متصل می‌کنند و این فضا بعد از آنکه بوسیله بتن پرشد مانند تیر عمود بر تیرچه‌ها قرار گرفته و در مقابل ممانهای وسط تیر مقاومت خواهد کرد و برای دهانه‌های بیشتر از 6 متر دو عدد کلاف عرضی با فاصله‌های مساوی در نظر می‌گیریم. برای اطمینان بیشتر کلاف عرضی را از دهانه 5/2 متر به بالا ایجاد نمائیم.

 

مراحل مختلف اجراء سقف تیرچه بلوک:

 

بعد از ایجاد تکیه گاههای موقت، تیرچه‌ها را روی تیر اصلی قرار می‌دهند. قبل از نصب تیرچه‌ روی تیرهای اصلی باید دقت نمود که ترک خوردگی و یا شکستگی نداشته بادش و کمر تیرچه را به فاصله‌های 5/1 متری بوسیله تیرهای چوبی نگاهمی‌دارند تا از شکم دادن آن جلوگیری به عمل آید و نیز بهتر است تیرهای چوبی را طوری قرار دهند تا وسط تیرچه تا حدود 2 تا 3 سانتی متر بلندتر از سطح تراز قرار گیرد.

 

تیرچه ها به فاصله تقریبی 50 سانتی‌متر از هم دیگر قرار می‌گیرند. بعد از کار گذاشتن هر تیرچه فاصله آنها را تا تیرچه بعدی بوسیله گذاشتن یک عدد بلوک در ابتدا و یک عدد در انتهای آن تنظیم می‌نمایند.

 

از دهانه 20/4 به بالا کار گذاشتن میله گردهای کلاف عرضی اجباری است این میله‌گردها که به صورت تیری عمود بر تیرچه‌ها بوده و در وسط دهانه قرار می‌گیرند حداقل باید 2 عدد میله‌گرد 10 یکی در پایین و یکی در بالا مجهز باشد و بهتر است این میله گردها بالای تیرچه و میل گرد هفت و هشت تیرچه ها بسته شود.

 

برای عبور کانالهای تاسیساتی (کانال کولر- کانال تهویه مطبوع- کانالهای فاضلاب و غیره) باید حتی المقدور سعی شود که عرض کانالها از یک بلوک تجاوز نکند ولی چنانچه به عرض بیشتری احتیاج پیدا کردیم باید با قطع تیرچه در آن محل و مهار کردن میله گردهای تیرچه در آرماتورهای عرضی محل عبور کانال را فراهم نمود و با توجه به اینکه بار تیرچه قطع شده را تیرچه‌های اطراف تحمل می‌نمایند میله گردهای آرماتورهای عرضی باید دقیقاً‌ محاسبه شود و طبق نقشه اجرا گردد. بعد از تیرچه ریزی نوبت به بلوک چینی می‌رسد بلوک چینی به این ترتیب است که لبه بلوک روی تیرچه قرار می‌گیرد نحوه بلوک چینی و همچنین تیرچه ریزی در شکل زیر نمایش داده شده است.

 

بعد از بلوک چینی باید میله گردهای ممان منفی گذاشته شده و این میلگردها که دو تیرچه مقابل را بهم وصل می‌کنند باید به میله گرد فوقانی تیرچه بسته شود حداقل طول این میله گرد طبق نقشه محاسباتی به دست می‌آید. چنانچه تیرها اجباراً‌ مقابل یکدیگر واقع نشوند باید برای هر تیرچه میله گرد ممان منفی جداکانه در نظر گرفت بطوریکه نیی از این میله گرد روی تیرچه و نیم دیگر آن داخل بتن سقف قرار گیرد.

 

برای عبور لوله‌های تاسیساتی مخصوصاً‌ لوله‌های فاضلاب مشکلی دچار نشود بهتر است تیرچه‌ها در طبقات مختلف درست مقابل همدیگر قرار گیرند برای این کار بهتر است حتماً‌ در طبقات تیرچه ریزی از یک سمت شروع شود. در مواردی که احتیاج به طره می‌باشد بهتر است که طول کنسول بیش از 4/1 دهانه سقف مجاور آن نباشد وبار آن و قطر میله گیرد ممان منفی حتماً‌ بوسیله محاسبه تعیین شود. زیرا کلیه بار این قسمت از سقف بوسیله همین میله گردهای ممان منفی تامین می‌گردد.

 

میلگردهای حرارتی :

 

بعد از کار گذاشتن میله گردهای ممان منفی می‌باید میله گردهای حرارتی کار گذاشته شود. این میله گردها معمولاً در جهت عمود بر تیرچه به فاصله حدود 30 سانتی متر از هم کار گذاشته شود.

 

میله گردهای حرارتی برای توزیع و جلوگیری از ترک خوردن بتن سقف در اثر تغییر حجم بتن ناشی از تغییر درجه حرارت مورد استفاده قرار می‌گیردو این میله گردها که معمولاً‌ از میله‌گردهای نمرات 6 یا 8 و یا 10 سانتی‌متر استفاده می‌شود باید صاف و بدون انحنای موضعی باشد این میله‌گردهای حرارتی در واقع برای یکپارچه کردن سقف بکار می‌رود. بعد از گذاشتن میله گردهای حرارتی بایددور سقف بوسیله قالب فلزی بسته شده و اقدام به بتن ریزی نمایند.

 

حداقل قطر روی بلوک 5 سانتی متر می‌باشد. قبل از بتن ریزی روی بلوک‌ها را آب پاشی می‌کنند تا سیراب شود (زنجاب) و آب بتن مجاور خود را نمکیده و موجب فساد بتن نشود.

 

قبل از باید یک بار دیگر کلیه آرماتورهای سقف کنترل شود و مخصوصاً‌ فاصله آنها از یکدیگر و اتصال به همدیگر بازدید شود و در صورت بی عیب بودن کار اقدام به بتن ریزی نمائیم.

 

بهتر است برنامه ریزی طوری انجام شود که کلیه بتن سقف در یک روز ریخته شود و اگر به عللی اینکار ممکن نباشد باید محل قطع بتن با نظر مهندس محاسب باشد محل قطع بتن بهتر است روی بلوک‌ها باشد نه روی تیرها و شاهتیرها.

 

در موقع بتن ریزی تیرهای اصلی و فرعی باید حتماً‌ از ویبراتورها استفاده شود باید دقت شود که فاصله بین بلوکها که تیرچه قرار دارد از بتن کاملاً‌ پر شود کلفتی بتن روی سقف باید یکنواخت بوده و باید در ضمن بتن ریزی و قبل از آنکه بتن کاملاً‌ سخت شود روی آن را ماله کشی تخت کرد.

 

حداقل ضخامت بتن روی بلوک 5 سانتی‌متر است برای سهولت کار در حین ماله کشی این ضخامت را بوسیله یک قطعه آجر که کلفتی آن 5 سانتی متر است کنترل می‌کنند.

 

پله و ارتفاع پله:

 

پله وسیله ارتباط سطوح مختلف ساختمان به یکدیگر می‌باشد بعبارت دیگر پله طبقات مختلف ساختمان را به یکدیگر مربوط می‌سازد بطور کلی پله از لحاظ ارتباط طبقات یکی از مهمترین قسمتهای ساختمان محسوب می‌شود. ولی به علت آنکه این فضا به نسبت فضاهای دیگر ساختمان از لحاظ زمان توقف کمتر استفاده می‌شود همیشه سعی می‌گردد که حداقل فضای ممکن برای پله در نظر بگیرند و حتی المقدور مکان‌های روشن و آفتابگیر ساختمان را برای پله اختصاص نمی‌دهند.

 

ارتفاع پله:

 

به طور کلی هر قدر ارتفاع پله زیاد باشد تعداد پله مورد نیاز برای عبور از طبقه‌ای به طبقه دیگر کمتر خواهد بود. در نتیجه قفسه پله یا فضای لازم برای ایجاد پله کمتر است. ولی ارتفاع پله کاملاً‌ بستگی به محل استفاده و اشخاص استفاده کننده از آنرا دارد. مثلاً‌ ارتفاع پله برای طبقات آپارتمانهای مسکونی در حدود 16 الی 20 سانتی متر در نظر گرفته می‌شود زیرا 80 درصد استفاده کنندگان در سنینی قرار دارند که براحتی می‌توانند از پله‌ها بالا روند (اشخاص مسن‌تر و کودکان خردسال بیشتر وقت خود را در خانه می‌گذرانند) و هم چنین ارتفاع پله موتورخانه و یا انبار را در حدود 20 الی 25 حتی 50 سانتی متر در نظر می‌گیرند زیرا 99 درصد استفاده کنندگان این قسمت از ساختمان را اشخاص جوان تشکیل می‌دهند.

 

کف پله:

 

1-طول کف پا

 

2-طول قدم: طول کف پای یک آدم در حدود 30 سانتی متر است در این صورت برای اینکه عبور و مرور از روی یک پله اسان باشد کف پله را باید در حدود 30 سانتی‌متر در نظر گرفت که با توجه به 2 سانتی‌متر دماغه پله جمعاً‌ کف پله 32 سانتی‌متر خواهد شد.

 

اگر تعداد پله‌هایی که پشت سرهم قرار دارند در حدود 8 الی 12 پله باشند (مانند پله‌هایی که دو طبقه را در هر گردش به هم مرتبط می‌سازند) کف پله نمی‌تواند از 32 الی 33 سانتی‌متر بیشتر باشد زیرا اگر کف پله‌ها از این مقدار پهن‌تر باشد استفاده کننده از آن در موقع بالا رفتن با توجه به آنکه طول قدم انسان در حدود 63 سانتی‌متر است ناخودآگاه هر قدم خود را روی پله بعدی قدری عقب تر گذاشته و روی پله هشتم یا نهم پای او روی لبه پله قرار گرفته ممکن است تعادل خود را از دست بدهد و به جلو خم شود ولی در مورد پله‌های جلوی ساختمان که معمولاً‌ تعداد آن در حدود 3 الی 4 پله می‌باشد از کف پله پهن‌تر نیز استفاده نمود.

 

عرض پله:

 

حداقل عرض پله ساختمانهایی که زیاد بزرگ نبوده و از روی آن عبور و مرور دو طرفهانجام می‌شود در حدود 100 سانتی‌متر می‌باشد زیرا بطوریکه می‌دانیم عرض شانه یک نفر مرد در حدود 60 سانتی‌متر است (عرض شانه خانمها کمتر است) و با توجه به این که اگر دو نفر بخواهند از نزدیک هم عبور کنند ناخود آگاه قدری شانه خود را بسمت داخل کج می‌نمایند عرض 100 سانتی متر و یا بیشتر در نظر گرفته می‌شود.

 

ولی برای آپارتمانهای چند طبقه که شدت رفت و آمد زیادتر است عرض پله را در حدود120 سانتی‌متر در نظر می‌گیرند. در مورد پله‌هایی که رفت و آمد در آن کمتر است مانند پله‌های بام از آنها برای سرکشی به بام جهت برف روبی از آن استفاده می‌شود.

 

محل پله:

 

پله باید در محلی باشد که از هر نقطه ساختمان بخوبی قابل رویت باشد و شخص تازه وارد بتواند راه خود را به راحتی پیدا کند. این موضوع مخصوصاً‌ در ساختمانهای بزرگ عمومی دارای اهمیت زیادی می‌باشد. حداکثر فاصله پله از دورترین نقطه ساختمان نباید بیش از 25 متر باشد زیرا در موقع بروز حریق این فاصله حداکثر مسافتی است که یک نفر می‌تواند طی کند و خود را به پله برساند در این صورت چنانچه عرض ساختمانی بیش از 50 متر باشد ناچار باید دو سری پله در ساختمان در نظر گرفت در هر حال فاصله دو پله از همدیگر از 55 الی 60 سانتی متر تجاوز نماید بهتر است در وسط ساختمان ایجاد شود بطوریکه فاصله نقاط مختلف ساختمان از پله حداکثر از نصف عرض ساختمان تجاوز نکند.

 

 

 

 

 

 

 

چشم پله یا چاه پله:

 

در پله‌هایی که با دو دور گردش و با یک پاگرد اجرا می‌شود گردشهای پله باید با فاصله‌ای حداقل در حدود 20 سانتی‌متر از یکدیگر واقع شوند. این فاصله که به آن چشم پله یا چاه پله نیز می‌گویند اجرا نرده پله را آسانتر می‌سازد. البته اگر فضای پله دارای عرض کافی باشد می‌توان از این فاصله صرفنظر کرد. در این صورت نرده در پاگرد تا آخرین پله ادامه می‌یابد و از پله ماقبل آخر تغییر جهت می‌دهد.

 

تعداد پله:

 

در پله‌هایی که به تعداد زیاد در پشت سرهم قرار گرفته‌اند برای آنکه در موقع استفاده از پله مخصوصاً‌ در موقع پایین آمدن در استفاده کننده ایجاد وحشت نکند تعداد پله‌ها باید محدود باشد بدین لحاظ حداکثر پله‌هایی که پشت سرهم قرار می‌گیرند نباید از 10 الی 12 پله بیشتر باشد و بعد از هر پله 10 الی 12 پله یک سطح مستقیم بنام پاگرد در نظر گرفته شود.

 

پاگرد:

 

عرض پاگرد در پله‌های U شکلی خود به خود دوبرابر عرض می‌شود و طول آن حداقل باید به اندازه یک پله باشد.

 

نرده پله:

 

برای ایجاد ایمنی در کنار پله به سمت پرتگاه حتماً‌ باید نرده گذاشته شود در مورد پله‌هایی که از دو طرف باز می‌شود بایستی که از هر طرف نرده گذاشته شود نرده با مصالح نظیر چوب و یا فلز و یا سنگ و یا مصالح بنایی ساخته می‌شود. در هر حال نرده باید محکم و باندازه کافی بلند باشد تا در استفاده کننده ایجاد ایمنی لازم را بکند. ارتفاع نرده در حدود 75 الی 80 سانتیمتر می‌باشد.

 

طاق پله

 

سقف بالایی پله باید با پله آنچنان فاصله داشته باشد که یک نفر آدم بتواند با قد معمولی بدون احساس ناخوشایندی به راحتی بالا رود و تصادم سر با طاق پله نداشته باشد و نیز ارتفاع آن بایستی حداقل 195 سانتی متر باشد و تا ارتفاع 180 سانتی متر ممکن است سرگیر نباشد ولی چشم ترس است.

 

شیب کف پله:

 

در موقع نصب کف پله معمولاً‌ در حدود 2 یا 3 میلی‌متر به آن شیب شستشوی پله اضافه میکنند تا نظافت را راحت‌تر ‌کند.

 

دیوار:

 

به دیوارهایی که برای جداسازی قسمت‌های مختلف بکار می‌رود دیوارهای پارتیشن یا جداکننده و یا تیغه می‌گویند. تیغه‌ها معمولاً‌ به پهنای 5 تا 10 و یا 20 سانتی‌متر ساخته می‌شود و تیغه‌های دیواری به پهنای 5 تا 10 سانتی‌متر را نمی‌توان در ارتفاع زیاد نصب و کار کرد چون که ایستا نمی‌باشد و منجر به  لرزش بیش از اندازه می‌کند و اگر بخواهیم با شرایط گفته شده دیوار را تیغه کنیم بایستی در هر 5/1 تا 2 متر از نبشی استفاده نماییم.

 

در غیر این صورت دیوار با کوچکترین حرکت جانبی فرو خواهد ریخت و در مقابل زلزله هیچ مقاومتی از خود نشان نخواهد داد.

 

برای دیوارهای سفالی که دیوارهای خارجی را تشکیل می‌دهند ضخامت 10 سانتی‌متر ویا 20 سانتی‌متر را انتخاب می‌کنند و برای دیوارهای جدا کننده داخلی از پانلهای گچی که بصورت پیش ساخته می‌باشد استفاده می‌شود.

 

بدین ترتیب که پانلهای گچی را به ترتیب روی هم گذاشته ودرز بیان آنها را با گچ پر می‌کنند و به هم می‌چسبانند. مصالح به کار رفته در این پانل‌ها از مصالح نظیر گچ و پانل سیمانی که مخلوطی از سیمان و پلاستوفوم (پوکه صنعتی) است می‌باشد.

 

پانلهای گچی و سیمانی:

 

پانلهای سیمانی در سرویس بهداشتی ساختمان بکار می‌رود دلیل استفاده از پانلهای سیمانی در سرویسهای بهداشتی این است که اگر از پانلهای گچی استفاده کنند چون گچ در اثر رطوبت افزایش حجم پیدا می‌کند و از بین می‌رود بنابراین از پانلهای سیمانی که در برابر رطوبت افزایش حجم پیدا نمی‌کنند استفاده می‌شود پلاستوفوم موجود در سیمان برای سبک بودن آن می‌باشد در تصویر زیر پلاستوم به همراه سیمان (پانل سیمانی کار گذاشته شده در قسمت پایین سرویس بهداشتی مشاهده می‌شود چون در قسمت پایین که امکان شستشو وجود دارد رطوبت بیشتر نفوذ می‌کند و هم چنین شناژ پانلهای گچی که برای جدا کردن قسمتهای مختلف ساختمان به کار می‌رود مشاهده می‌شود.) که این شناژها دارای مقاومتی کم بوده و فقط برای صاف بودن سطح زیرین پانلها بکار می‌رود و ارزش مقاومتی ندارد در ضمن پانلهای گچی سبک بوده و وزنی را روی این شناژها وارد نمی‌آورند. وهمچنین که کانالی برای عبور لوله‌ها و تاسیسات مشاهده می‌شود.

 

نحوه کار گذاشتن نعل در گاهها:

 

نعل درگاه پنجره انواع مختلفی دارد فلزی – بتنی ولی ما در اینجا از نعل درگاه بتنی که خود در کارگاه ساخته می‌شود استفاده می‌کنیم. در کل دلیل کار گذاشتن نعل درگاه در انی است که بتوان بعد از چیدن چهار چوب پنجره و درب بتوان دیوار بالای آنرا چید در اصل یک تکیه گاه برای دیوار بالای پنجره می باشد تصویر زیر نعل درگاه را نمایش می‌دهد.

 

30سانتی متر از دو طرف نعل درگاه سفال چیده می‌شود یعنی پنجره 2 متری بایستی 6/2 نعل درگاه می‌خورد. گاهی مواقع برای پنجره‌هایی که در پاگرد پله در ساختمانهای اسکلت بتنی وجود دارد پیچ و مهره بکار میبرند چون برای جوش دادن پنجره باید جایی باشد و چون اسکلت هم بتنی دیگر آنرا نمی‌توان به اسکلت جوش داد بنابر این بلتهایی که در چهار چوب است به کف پاگرد پیچ و مهره شده تا بتوان پنجره را به آن متصل نمود .

 

موزائیک:

 

 در ایران موزائیک به قطعه سیمانی گفته می‌شود که به ابعاد 10×10 و 20×20 و 25×25 و 30×30 و 40×40 و 50×50 یافت می‌شود و کف اطاقها را با آن فرش می‌کنند. این قطعه را معمولاً‌ در دو لایه آستر و رویه می‌زنند و بعد آنرا با دستگاه‌های مخصوص پرس می‌کنند و چند روزی آنرا در هوای آزاد گذاشته و آب پاشی می‌نمایند تا در مجاورت رطوبت سیمان سخت گشته وقابل استفاده باشد.

 

آستر موزائیک را کم سیمان‌تر و رویه آنرا پرسیمان تر می‌گیرند. قسمت رویه گاهی ساده و گاهی نقش‌دار تهیه می‌شود انتخاب نوع موزاییک وطریقه نصب آن بر حسب کف پوش روی آن متفاوت می‌باشد.

 

چنانچه فرش موزائیک آخرین لایه کف سازی باشد موزائیک را از نوع مرغوب‌تر انتخاب می‌نمایند و اگر بخواهیم روی موزائیک را با موکت و یا پارکت و یا مصالح دیگر فرش نماییم از موزاییک ارزان قیمت و یا حتی کاشی ساده سیمانی استفاده می‌نماییم اگر کف پوش آخر پارکت باشد خطوط فرش موزائیک در امتداد یکدیگر واقع شود مانند شکل دیوار برای موزائیک کردن کف اتاقها ابتدا در زیر این موزائیکها برای عایق صوتی و هم چنین برای صاف کردن سطح زیر موزائیک از پوکه معدنی که به رنگ قهوه‌ای مایل به سیاه می‌باشد نمایش داده شده است.

 

خط تراز:

 

یکی از مهمترین مطالب خط چاکلانی می باشد که روی دیوار زده می‌شود. معنی فارسی آن خط گچ است و در زبان کارگران و اوستاها به ریسمان رنگی معروف است. استفاده از این وسیله به این ترتیب است که یک قرقره داخل قابی است که با جمع کردن قرقره ریسمان به داخل قاب رفته و با کشیدن ریسمان به وسیله دست نیز از داخل قاب بیرون می‌آید و در روی قاب یک محفظه‌ای است که بوسیله آن درون قاب را پر رنگ از رنگ می‌کنند چون دیوارها گچی است از این رنگ که رنگ قرمز دارد استفاده می‌شود.

 

نحوه استفاده از چاک لاین و شیلنگ تراز:

 

خط تراز که بر روی دیوار در ساختمان زده می‌شود خیلی مهم است و برای کلیدها و پریزهای برق کاری و هم چنین برای کف سازی و موزائیک و یا سرامیک و یا کاشی استفاده می‌کنند و هم چنین در ساختمان‌هایی که از پانلهای گچی برای دیوارهای جدا کننده و یا برای دیوار جدا کننده استفاده می‌کنند.

 

زدن چاک لاین بدین صورت است که از خطر مرکزی ستون که قبلاً‌ بتن ریزی ستون زده شده است 20 سانتی‌متر پایین می‌آییم و یک علامت می‌زنیم سپس بوسیله شیلنگ تراز این نقطه و علامت را به جاهای دیگر در روی دیوار انتقال داده و سپس بوسیله دستگاه ریسمان رنگی یا چاک لاین دو طرف دیوار را علامت زده بدین ترتیب که ریسمان رنگی را باز کرده و خوب کشیده و وسط آنرا بلند کرده و ضربه می‌زنیم و یک خط  روی دیوار نمایان می‌شود.

 

درز انبساط:

 

با توجه به اینکه خاک و نوع رگه‌ها و نوع قرار گرفتن دانه‌ها در یک قطعه زمین وسیع یکسان نیست و هم چنین سطح آبهای زیرزمینی در یک منطقه وسیع متفاوت است در نتیجه نشست زمین در یک ساختمان بزرگ یکسان نیست و ممکن است در اثر تفاوت نشست در ساختمانها ترکها و خرابی‌هایی ایجاد شود برای جلوگیری از این موضوع در ساختمان‌های بزرگ که ابعاد آن بیش از 30 متر است و یا دیوار سازی‌های بزرگ که طول آن از چند صد متر تجاوز می‌کند برای اینکه نشست‌های متفاوت به این ساختمان آسیب نرساند در سراسر آن اقدام به ایجاد ژوئن می‌نمایند فاصله ژوئن‌ها از یکدیگر بستگی به نوع زمین دارد و در حدود هر 20 الی 30 متر می‌باشد و آن بدین طریق است که بریدگی سراسری در تمام قسمت دیوار و یا هر سازه دیگر ایجاد می‌نمایند باید توجه نمود که این بریدگی باید در کلیه قسمت‌های ساختمان نیز اجرا شود. حتی در موقع بتن ریزی شناژ و یا بتن ریزی پی بهتر است از به هم آمیختن ژوئن در دو طرف جلوگیری نمود.

 

 

بتن آرمه

• مصالح ساختمانی گوناگونی از دیرباز توسط انسان مورد استفاده قرار گرفته است. در این میان شاید بتوان از چوب، سنگ، فولاد و بتن به عنوان پرمصرف ترین مصالح ساختمانی نام برد. بتن که در حقیقت یک نوع سنگ ساخته  دست بشر است، از مقاومت فشاری قابل قبول و مقاومت کششی بسیار پایین (در حدود 10% مقاومت فشاری) برخوردار است. از طرفی در بسیاری از قطعات سازه ای، کشش مستقیم ویا کشش ناشی از خمش ایجاد می شود. به همین جهت برای جبران ضعف مقاومت کششی بتن، ایده ی بتن مسلح ابداع شده است. در این روش، در هر قسمت که قطعه ی سازه ای تحت کشش (کشش مستقیم یا کشش ناشی از خمش) قرار گیرد، از فولاد به عنوان یک ماده ی مقاوم در مقابل کشش ایجاد شده، استفاده میگردد.ک

• اگرچه ایده ی اولیه در ابداع بتن مسلح، اگذاری نقش مقاومت در مقابل تنش های کششی به فولاد بوده است؛ با این وجود فولاد می تواند به عنوان یک عنصر کمکی در تحمل فشار نیز در کنار بتن قرار گیرد. به همین دلیل میلگردهای مسلح کننده در قطعات فشاری نظیر ستون ها و یا حتی در ناحیه فشاری تیرها به عنوان فولاد فشاری نیز به کار رود.

• توجه شود که در یک مقطع بتن آرمه، ممکن است ترک های کششی در ناحیه کششی بتن و در جهت متعامد نسبت به جهت تنش های کششی ایجاد شوند. این ترک ها ممکن است از میلگردهای کششی نیز عبور کرده و تا نزدیکی های تار خنثی بالا روند. با این وجود، معمولا عرض این ترک ها بسیار محدود بوده (کوچکتر از 3/0 میلی متر) و در عملکرد قطعه بتن مسلح دخالت نمی کنند.

 

 

 

• سازگاری بتن و فولاد

• بتن و فولاد سازگاری قابل توجهی برای تشکیل یک جسم مرکب دارند که در این میان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• الف- ضریب انبساط حرارتی بتن و فولاد بسیار به هم نزدیک است؛ به همین دلیل تحت تاثیر تغییرات دمای متداول، تنش های قابل توجهی بین آنها ایجاد نمی شود.

• ب- بتن و فولاد چسبندگی بسیار خوبی با یکدیگر داشته و بین آن دو معمولا لغزش اتفاق نمی افتد؛ بنابراین می توانند عملکرد مرکبی با یکدیگر داشته باشند و همانند یک جسم واحد عمل کنند. چسبندگی بسار خوب بین بتن و فولاد، ناشی از چسبندگی شیمیایی بین دو ماده، و نیز ناصافی های سطحی و برآمدگی های آج میلگرد می باشد.

• ج-فولاد ماده ای است که به راحتی در معرض خوردگی شیمیایی قرار می گیرد؛ در حالی که بتن معمولا نفوذ ناپذیری قابل قبولی دارد و می تواند فولاد مسلح کننده را در مقابل خوردگی محافظت نماید.

• د- مقاومت فولاد در مقابل دمای آتش بسیار پایین است؛ در حالی که پوشش بتن که روی میلگرد ها قرار گرفته است، مقاومت بسیار خوبی در مقابل

• اتش سوزی ایجاد می کند.

• پیشینه تاریخی بتن آرمه

• اگر چه گفته می شود سیمان از دیرباز توسط ایرانیان و رومانیان به عنوان یک ماده ساختمانی به کار گرفته می شده است، اما سابقا ثبت سیمان پرتلند به جوزف آسپیدین انگلیسی در سال 1824 بر می گردد. از آن پس بتن غیر مسلح برای سالها به عنوان یک مصالح ساختمانی خوب، تولید شد.

• سابقه استفاده از بتن مسلح به سال 1850 بر می گردد که جوزف لامبوت فرانسوی یک قایق بتنی را که با شبکه ای از سیم های موازی مسلح شده بود، تولید کرد. با این حال اختراع بتن آرمه معمولا به جوزف مونیر فرانسوی نسبت داده می شود. وی در سال 1867، ابداع ساخت حوضچه ها و مخازن بتنی مسلح به شبکه ای از سیم آهنی را برای خود ثبت نمود. از آن به بعد مونیر تا سال 1881،موارد متعددی از کاربرد بتن مسلح را از جمله در ساخت لوله ها و تانک ها، صفحات و دال های مسطح، پل های عابر پیاده، قوس ها، ساختمان ها و اجزاء رابط خطوط آهن به نام خود به ثبت رساند. با این وجود گفته می شود که وی دانش مربوط به رفتار  بتن آرمه و یا روش مناسب جهت محاسبات طراحی را نداشته است.

• در آمریکا ویلیام وارد نخستین ساختمان بتن آرمه را در سال 1875 در نیویورک بنا نمود. همچنین تادیوس هیات که در ابتدا یک وکیل بود، در دهه 1850 تجربیاتی را در مورد تیر بتن آرمه انجام داد. وی میله های آهنی را در ناحیه کششی تیر قرار داد و در نزدیکی تکیه گاه آن را به طرف بالا خم کرده و در ناحیه فشاری محار نمود. او همچنین میله های قائمی را در نزدیکی تکیه گاه ها برای تحمل برش به کار برد. هیات در سال 1877 یک کتاب 28 صفحه ای در ارتباط با موضوع تحقیقات خود منتشر کرد.

• همچنین رانسام در دهه 1870 در شهر سانفرانسیسکو مواردی از استفاده از بتن آرمه تجربه نمود. وی در سال 1884، استفاده از میله های آجدار را با پیچاندن میله هایی با سطح مقطع مربعی و به منظور فراهم نمودن چسبندگی بهتر بین فولاد و بتن، به نام خود ثبت کرد. همچنین وی در سال 1890، ساختمان یک موزه دو طبقه به طول 95 متر را به صورت بتن آرمه بنا نمود. این ساختمان در زلزله سال 1906 سانفرانسیسکو و نیز در آتش سوزی متعاقب این زلزله، آسیب جزئی دید که این عملکرد و نیز عملکرد مناسب سایر ساختمان های بتن آرمه در آن زلزله و آتش سوزی متعاقب، منجر به اقبال عمومی به این سیستم جدید ساختمان سازی گردید.

• در سال 1903، تشکیل یک کمیته مشترک از نمایندگان سازمان های علاقه مند در زمینه بتن آرمه در آمریکا، نقطه شروعی برای همگانی کردن دانش طراحی بتن آرمه بود. از آن به بعد در دهه اول قرن بیستم، آزماشات متعددی توسط دانشمندان در آمریکا و اروپا جهت تعیین مقاومت فشاری بتن، و مدول الاستیسیته بتن انجام گرفت. از سال 1916 تا 1935، بیشتر تحقیقات بر ستون های بتن آرمه با بار خارج از محور، شالوده بتن آرمه و نیز مقاومت نهایی تیرها بیشتر مورد توجه محققین قرار گرفت.

• از آن به بعد و تاکنون تحقیقات بسیار زیادی در زمینه رفتار قطعات و سازه های بتن آرمه انجام گرفته است. هزاران رساله کارشناسی ارشد و دکترا در این زمینه در دهه های اخیر به رشته تحریر در آمده است. با این وجود به اعتقاد نگارنده، هنوز ناشناخته های فراوانی در زمینه رفتار اجزاء بتن آرمه وجود دارد. از همین رو در حال حاضر نیز بسیاری از تحقیقات زنده ی دانشگاه های معتبر و مراکز تحقیقاتی دنیا در زمینه اجزاء و قطعات بتن آرمه معطوف می کردد.

• مزایا و معایب بتن آرمه

• مصالح مختلفی مثل فولاد، چوب، مصالح بنایی و بتن ممکن است به عنوان گزینه هایی برای ساخت یک بنا مطرح باشند. این گزینه ها برای بسیاری از سازه های متداول وجود دارند؛ اگر چه در ساخت اسکلت سازه های بلند، ممکن است به فولاد و بتن محدود گردند. با این وجود امروزه بتن آرمه به عنوان یک گزینه قابل اعتماد برای ساخت بسیاری از سازه های کوچک و بزرگ محسوب می گردد؛ به طوری که شاید بتوان از آن به عنوان مهم ترین ماده ساختمانی موجود با کاربردی فراگیر در تمام دنیا نام برد.

• امروزه بسیاری از ساختمان های کوچک و بزرگ، پل ها، سد ها، تونل ها، کانال ها، مخازن و تانک ها، دیوارهای حائل، لوله ها و روسازی ها از بتن آرمه ساخته می شود. موفقیت قابل توجه بتن آرمه نسبت به سایر مصالح ساختمانی و به خصوص فولاد در کاربرد فراگیر آن را می توان مرهون موارد زیر دانست:

1. بتن مقاومت فشاری قابل قبولی در مقایسه با بسیاری از مصالح ساختمانی دیگر دارد.

2. تمامی اجزاء تشکیل دهنده بتن(به جز سیمان) به عنوان مصالح محلیو ارزان قیمت محسوب می شوند. تقریبا در همه جا می توان آب، ماسه و شن را از فواصل نزدیک به محل بتن ریزی حمل نمود که این مساله منجر به سهولت و رغبت بیشتر به بتن، و ارزانتر تمام شدن آن خواهد شد.

3. بتن را می توان به سهولت به هر شکل دلخواه در آورد. با ساختن قالب مناسب، تقریبا هر گونه مقطع سازه ای و شکل معماری را می توان از بتن آرمه تولید نمود. در مقابل، مقاطع فولادی در ابعاد مشخص و در کارخانه تولید می شوند و تولید مقطع خاص از مصالح فولادی گاه مشکل و یا غیر ممکن خواهد بود.

4. بتن مقاومت بسیار خوبی در مقابل آتش دارد.یک ساختمان بتن آرمه می تواند ساعت ها در مقابل آتش سوزی های مهیب مقاومت کند، بدون آنکه فرو ریزد. این مساله فرصت کافی برای مهار آتش و نیز تخلیه ساختمان از نفرات و اموال را فراهم میکند. در مقابل یک ساختمان فولادی در برابر آتش سوزی کاملا ضعیف خواهد بود. فروریزی برج های دوقلوی نیویورک که در واقعه 11 سپتامبر سال 2001 مورد حمله قرار گرفتند، به دلیل اسکلت فولادی آنها بود. چنانچه این برج ها از مصالح بتن آرمه ساخته شده بودند، جان هزاران انسان و نیز میلیون ها دلار ثروت موجود در آنها حفظ می شد.

5. بتن همچنین مقاومت خوبی در مقابل رطوبت و آب دارد. اگر آب در تماس با بتن، حاوی بعضی از یون ها از قبیل یون سولفات و یا یون کلرور نباشد، برای بتن و حتی میلگرد های موجود در بتن، مشکلی ایجاد نمی کند.

6. اجزاء بتن آرمه از صلبیت بالایی برخوردار هستند. به همین دلیل معمولا ساکنان یک ساختمان بتن آرمه در هنگام وزش شدید باد و یا تحرک زیاد همسایگان، لرزه ای را احساس نمی کنند و آرامش آنها حفظ می شود.

7. اجزاء بتنی در مقایسه با سازه فولادی به صورت ذاتی به محافظت و نگهداری کمتری نیاز دارند. به خصوص اگر بتن ریزی به صورت متراکم انجام گرفته باشد و در قسمت های در تماس با هوا از بتن هوادار استفاده شده باشد، پس از شروع بهره برداری از سازه ی بتن آرمه تقریبا نیاز به مراقبت جدی ندارد.

8. بتن در مقایسه با سایر مصالح ساختمانی، عمر بهره دهی بسیار طولانی دارد. تحت شرایط مشخص، یک سازه بتن آرمه می تواند برای همیشه بدون کاهش در ظرفیت باربری مورد استفاده قرار گیرد.این مساله مبتنی بر این واقعیت است که بتن در طول زمان نه تنها کاهش مقاومت ندارد، بلکه با گذشت طولانی زمان با تحکیم بیشتر سیمان، افزایش مقاومت نیز داشت. با این وجود، تاثیر عوامل مخرب محیطی و یون های مهاجم ممکن است دوام بتن را در طول زمان به مخاطره بیندازد.

9. بتن در بعضی از اجزاء سازه ای نظیر پی ها، دیواره های زیر زمین و شمع ها، به عنوان تنها گزینه اقتصادی محسوب می شود.

10. اجرای بتن و سازه ی بتن آرمه در مقایسه با سایر مصالح نظیر فولاد و یا حتی چوب، نیاز به نیروهای اجرایی و کارگران با مهارت بالا ندارد.

اصول و قوائد ساخت و ساز

اصول و قوائد ساخت و ساز

تاریخ : جمعه ٢٠ بهمن ۱۳٩۱ | ٧:٢٤ ‎ب.ظ | نویسنده : مهدی محمدی

۱- فضای حیاط باقیمانده کمتر از ۴۰ درصد کل زمین نباشد .
۲- ارتفاع واحد مذکور از پای کار تا لبه دست انداز بام به هیچ وجه از ۳.۵ متر تجاوز ننماید ( ارتفاع از کف تا زیر سقف بیشتر از ۲.۷۰ نباشد )
۳- چنانچه واحد مورد نظر در بر گذر قرار گیرد باعث جلوگیری از ورود ماشین به حیاط یا پارکینگ مربوطه نگردد .
۴- از واحد مورد نظر هر گونه استفاده تجاری به استثناء مواردی نظیر دفتر مهندسی و مطب و … که قانون شهرداری صریحا ذکر نموده است ممنوع می باشد .

 


پیش بینی سرویس های بهداشتی و آشپزخانه در زیرزمین املاک کمتر از ۱۲۰متر مربع
پیش بینی سرویس های بهداشتی و آشپزخانه در زیرزمین ، در زمین های کمتر از ۱۲۰ متر مربع مساحت ، به شرطی که حالت تفکیکی نداشته باشد بلامانع است .
نحوه اقدام در خصوص باقیمانده املاک واقع در طرح های اجرائی شهرداری
چون از باقیمانده بعضی از املاک واقع در طرح های اجرائی شهرداری که به اداره کل املاک ابلاغ گردیده ، به علت کمی متراژ در صورت رعایت ضابطه ۶۰% زیربنا به منظور ایجاد واحد مسکونی ، مناسب نمی باشد ، لذا برای اینگونه املاک و همچنین باقیمانده املاکی که مقدار جزء گذر را مجانا و بلا عوض بشهرداری واگذار می نمایند ، در صورتیکه از ۷۰ متر مربع بیشتر نباشد ، با توجه به موقعیت محل و با رعایت کامل قاعده لا ضرر و مراعات حقوق مجاورین از ۶۰% تا ۱۰۰% پروانه ساختمانی صادر می گردد .
شرط افزایش سطح اشغال در املاک با مساحت کمتر از ۱۲۰ متر مربع
سطح زیربنای ۶۰% در طبقه همکف ، برای کلیه پلاک های واقع در مناطق مسکونی که مساحت شش دانگ آن ها حداکثر ۱۲۰ متر مربع می باشد و در محدوده ۵ ساله خدمات شهری و مناطق آزاد شده قرار دارند ، در صورت عدم مزاحمت برای مجاورین ، حداکثرتا ۸۰% مساحت زمین افزایش داده شده است . ضمنا اراضی دارای مشخصات بالا که قبلا در آن ها تا حد ۶۰% احداث بنا شده نیز مشمول مفاد این مصوبه خواهند بود .
موارد لزوم عدم رعایت بر اصلاحی
در مواردیکه مالکین عمارات به منظور تعویض سقف یا تعمیرات ضروری مشابه و یا اضافه اشکوب در حد فقط یک طبقه جهت ساختمان که مشرف بر کوچه ها یا خیابان هایی است که حداکثر عرض اصلاحی از دوازده متر تجاوز ننماید و دارای بر اصلاحی می باشد ، در خواست پروانه ساختمانی نمایند ، در صورتیکه این عملیات ساختمانی منجر به نوسازی کلی نشود ، بدون رعایت بر اصلاحی بلامانع است . مفاد فوق منحصرا مربوط به ابعادی که ساختمان مربوطه در بر تمام یا قسمتی از آن قرار دارد بوده و در مورد سایر ابعاد زمین در صورت داشتن بر اصلاحی باید عقب نشینی لازم رعایت گردد . مگر این که دیوار موجود اساسی باشد .
نحوه احداث بنا دراملاک دارای اصلاحی
احداث ساختمان در املاکی که با طرح های تعریضی برخورد دارند با رعایت ۶۰% طول و مساحت سند قبل از اصلاحی درباقیمانده زمین و در حد تراکم مجاز بلامانع می باشد و پیش آمدگی بیش از ۶۰% طول تحت زاویه ۴۵درجه ، با رعایت ۶۰% مساحت سند ( قبل از اصلاحی ) به شرط واگذاری رایگان مقدار جزء گذر بشهرداری بلامانع است .
نحوه پیش آمدگی ارتفاع معابر
حداکثر پیش آمدگی مجاز در قسمت پخ ساختمان هایی که در تقاطع معابر قرار گرفته اند ، به میزان ۱۵۰ سانتی متر عمود بر پخ می باشد .
احداث بنا در حد ۶۰ درصد به علاوه دو متر و چگونگی اجرای پخ ۴۵ درجه ارائه نقشه های معماری ساختمان که با پیش آمدگی ۶۰% طول زمین به علاوه ۲ متر و بدون رعایت زاویه ۴۵ درجه به شرط ارائه رضایت نامه محضری از مالکین پلاک های مجاور نمی باشد .
نحوه احداث بنا در حد ۶۰% به علاوه ۲ متر و عدم رعایت پخ ۴۵ درجه در مجاورت گذر
احداث ساختمان در املاکی که با طرح های تعریضی و یا احداثی معابر شبکه برخورد دارند ، با رعایت ۶۰% طول و مساحت سند ، قبل از اصلاحی در باقیمانده زمین و در حد تراکم مجاز بلامانع بوده و پیش آمدگی بیش از ۶۰ % طول تحت زاویه ۴۵درجه با رعایت ۶۰% مساحت ( قبل از اصلاحی ) مجاز می باشد . بدیهی است مالکین املاکی که بازاء مساحت اصلاحی از شهرداری غرامت دریافت نموده اند ، می بایست پس از اصلاح سند ،با رعایت ابعاد سند جدید عمل نمایند .
رعایت پخ ۴۵ درجه در املاکی که مجاوز گذر واقع می شوند الزامی نیست .
بدیهی است محدوده تعریف شده فوق محدوده احداث بنا بوده و طراحی ساختمان ترجیحا باید بدون پخ و یا ارائه راه حل های ابتکاری انجام گیرد .
نحوه کاهش سطح اشغال و استفاده از ارتفاع
به منظور ایجاد تسهیلات بیشتر در طراحی ساختمان ها و همچنین ایجاد فضای باز بیشتر و استفاده مطلوبتر از تراکم های ساختمانی مجاز در صورت کاهش سطح اشغال ، استفاده از تراکم مجاز طرح های تفصیلی در ارتفاع ، بدون پرداخت عوارض ناشی از ازدیاد ارتفاع بر خیابان های ۱۲ متر و بیشتر بلامانع است . ضمنا احداث زیر زمین با حداکثر سطح مجاز ( ملاک عمل فعلی ) به منظور تامین پارکینگ تاسیسات انباری و فضاهای مشاع و عمومی بلامانع خواهد بود .
اعمال تسهیلات فوق در مورد املاکی که در معرض تعریض معابر با عرض بیشتر از ۱۲ متر قرار می گیرند ، چنانچه مساحت باقیمانده آن ها کمتر از ۶۰% مساحت کل ملک باشد نیز بلامانع است .
ارتفاع مجاز در تراکم ۱۲۰ درصد
در اراضی با تراکم ۱۲۰% احداث سه طبقه بنای مسکونی روی زیرزمین و یا دو طبقه روی پیلوت و زیر زمین ضمن رعایت سایر ضوابط و مقررات بلامانع می باشد .
ضوابط بالکن ها
۱- احداث پیش آمدگی در خیابان های ۱۲ متر تا ۲۰ متر به عمق ۸۰ سانتی متر و برای خیابان ۲۰ متر به بالا به عرض ۱۲۰سانتی متر مجاز می باشد .
۲- ارتفاع پیش آمدگی نسبت به کف پیاده رو ، نباید از ۳.۵ متر کمتر باشد و سطح آن مطابق ضوابط مربوطه جزء تراکم محسوب خواهد شد .
۳- پیش آمدگی ساختمان در همکف و طبقات ، در خارج از ۶۰% طول مجاز و در داخل زاویه ۴۵درجه ، حداکثر به میزان ۲ متر بلا مانع است ( رعایت ۶۰% مساحت الزامی است ).
۴- پیش آمدگی روی پخ دو گذر در محدوده سند مالکیت ، به میزان حداکثر ۱.۵ متر عمود بر پخ و به شرط رعایت ۳.۵ متر ارتفاع از کف پیاده رو بلامانع است .
۵- طریقه محاسبه زیربنا و تراکم پیش آمدگی ها در داخل فضای باز به قرار زیر است :
الف- پیش آمدگی آخرین سقف ساختمان ، به عنوان باران گیر ، جزء زیربنا محسوب نمی گردد .
ب- بالکن ها و تراس های مسقف ، تا عمق ۳ متر ، چنانچه سه طرف آن باز باشد ، یک دوم مساحت آن جزء زیربنا محسوب می گردد ، بدیهی است مازاد بر عمق ۳ متر تماما زیربنا محسوب می گردد .
ج- در صورتیکه پیش آمدگی سه طرف بسته باشد ، دو سوم مساحت آن جزء زیر بنا محاسبه می گردد .
نصاب ارتفاع و طبقات جهت نصب آسانسور
مالکین ساختمان های بیشتر از چهار طبقه و ساختمان هایی که ارتفاع آن ها بیشتر از ۱۵ متر باشد ، ملزم به احداث آسانسور می باشند ، دراین زمینه کف ورودی ساختمان ملاک عمل بوده و کف طبقه همکف می تواند با حفظ مشخصات طبقه زیرزمین ، حداکثر ۱/۲۰ متر بالاتر از کف ورودی منظور گردد .
تقاضای افزایش تراکم و مواقعی که تعبیه آسانسور میسر نمی باشد .
در مواردیکه مالکین پلاک های ساخته شده و یا در حال احداث که تقاضای افزایش تراکم ، به منظور احداث یک طبقه می نمایند و امکان تعبیه آسانسور در بنای احداثی با تشخیص معاون شهرسازی و معماری شهرداری منطقه میسر نمی باشد ، در صورت توافق کمیسیون های منتخب با افزایش تراکم مورد درخواست ، صدور پروانه ساختمانی تا چهار طبقه روی پیلوت و یا پنج طبقه روی زیرزمین ، بدون تعبیه آسانسور بلامانع خواهد بود .
لزوم پیش بینی پله فرار
در کلیه ساختمان های شش طبقه و بیشتر علاوه بر پله های ورودی ، پیش بینی پله فرار که مستقیما به فضای باز ساختمان ارتباط داشته باشد الزامی است.

 

آرماتوربندی

  آرماتوربندی:

   برای ایجاد مقاومت در مقابل نیروهای کششی دربتن داخل شناژبتنی چند ردیف در بالاوپایین میلگردهای طولی قرار میدهند واین میلگردهای طولی  را بوسیله میلگردهای عرضی که به آن خاموت میگویند به همدیگر متصل  میکنند.

 میلگردهای طولی وعرضی را از قبل در گارگاه آرماتوربندی میبافند وبعد در داخل قالب بندی شناژ قرار میدهند.

  باید توجه داشت که پهنای این قفسه بافته شده  باید در حدود 5 سانتیمتر کوچکتر از پهنای قالب شناژ باشد یعنی از هر طرف 5/2 سانتیمتر بطوریکه این میلگردها کاملا دربتن غرق شده وآنرا از خورندگی در مقابل عوامل جوی محفوظ نگه دارد. این 5/2 سانتیمتر در مناطق مختلف اب و هوایی وهمچنین محل قرار گرفتن قطعه بتن وهمچنین میزان سولفاته بودن ابهای مجاور ان  

  متفاوت است که میزان ان بوسیله موسسه استاندارد وتحقیقات صنعتی ایران  تعیین شده است.

 

هدف از بکار بردن فولاد در قطعات بتنی:

  بتن جسمی شکننده است که در مقابل نیروهای فشاری  مقاومتی قابل توجه دارد اما مقاومت ان در برابر نیروهای کششی ناچیز است.

  به همین دلیل در محاسبات بتن آرمه این مقاومت در نظر گرفته نمیشود.

  مقاومت بتن در برابر نیروهای کششی تقریبا 10/1مقاومت فشاری آن در نظرگرفته میشود.

 با توجه به اینکه قطعات بتنی مدام تحت تاثیر انواع نیروهای فشاری و برشی وکششی قرار میگیرند لازم است  قطعات بتن برای مقاومت کافی در مقابل این   نیروها با عنصر مناسبی مسلح گردند. که بهترین عناصر فلزاتی هستند که بنام آرماتور معروف هستند.

  انواع ارماتور استفاده شده در شناژ عبارتند از ارماتور طولی و عرضی.

  وظایف ارماتور طولی عبارتنداز تقویت ستون در مقابل بارهای فشاری و خمشی است.

  اما ارماتورهای عرضی وظیفه نگه داشتن ارماتورهای طولی در جای خود و جلوگیری از کمانه کردن ارماتورهای طولی در هنگام وارد شدن نیروهای  فشاری را برعهده دارند.

   تقویت ستون در جهت عرض ودر مقابل بارهای جانبی از وظایف دیگر

  ارماتورهای عرضی میباشد. ارماتور عرضی را خاموت میگویند.

  بسته به نوع شکل هندسی ستون از خاموتهای مختلف الشکلی استفاده میشود.

  اگر ستونها استوانه ای یا دایره ای شکل باشند ویا برای ساخت شمعها از

  خاموتهایی دایره ای شکل به نام دورپیچ یا اسپیرال استفاده میکنند .

   دورپیچها علاوه بر داشتن عملکرد تنگها باعث محصور شدن هسته داخلی ستون وافزایش مقاومت آن میشوند و همچنین در حین زلزله رفتار شکل پذیر

تری- دارند یعنی بدون ترک خوردن تغییر شکلهای خوبی نشان میدهند.

 

    بستن میلگردها به یکدیگر:

   میلگردهای فولادی باید قبل از بتن ریزی براساس طرح ومحاسبه به

   یکدیگربسته ویکپارچه شوند تا از جابجا شدن آنها طی عملیات بتن ریزی  تا گیرش بتن جلوگیری شود.

  بستن میلگردها به یکدیگراز نظر زمان ومکان بستگی به وضعیت کارگاه و نوع قطعه دارد که تصمیم گیری در مورد چگونگی آن به عهده تکنسین  ساختمان میباشد تا حداکثر کارایی حاصل شود.

گاهی تمام یا قسمتی ازمیلگردها را خارج از قالب میبندند و یک شبکه را تشکیل  میدهند وسپس انرا در قالب میگذارند مانند شبکه کف فونداسیون تکی وگاهی نیزمیلگردها را در روی قالب به یکدیگر میبندند مانند میلگردهای سقف بتنی.

   برای بستن دو میلگرد به یکدیگراز مفتول فلزی نرم با قطر 5/1تا2میلیمتر استفاده میکنند که اصطلاحا به این عمل گره زدن میگویند.

 

نحوه خم کردن میلگردها:

   با توجه به سنگینی نسبی کار میلگرد خم کنی و فشارهای نسبی زیادی که در  هنگام خم کردن میلگرد بر دستها وکمر وبعضا تمامی اعضای بدن وارد  میشود بهتر است برای کاهش این فشارها ازمیز میلگرد خم کنی استفاده میشود.

   ارتفاع این میز معمولا 80 سانتیمترو عرض ان یک متر است وطول ان با توجه به طول میلگردها و امکانات کارگاه میتواند بین 3تا9متر درنظر گرفته شود. بر روی این میز صفحه خم کن میلگرد قرار دارد.

   این صفحه عبارت است از صفحه فولادی مربع یا مستطیلی که برروی آن تعدادی خار فولادی تعبیه شده است واین خارها از حرکت میلگرد در بعضی از جهات جلوگیری میکند.

  صفحه خم کن میلگرد را از طریق پیچهایی بر روی میز ثابت کرده وبا  

  استفاده از اچار F یا اچار گوساله میلگردها را را به شکلهای مورد نظر خم میکنند. 

  برای ایجاد قلابها و خمهای استاندارد قطر خار که میلگرد به دور ان میچرخد وخم مورد نظر را بوجود میاورد باید متناسب با قطر میلگرد مورد خم باشد.

  با توجه به اینکه وظیفه اصلی میلگردها در بتن تحمل نیروهای کششی است باید میلگردهای مصرفی در بتن صاف باشد .

  با وارد شدن نیرو به میلگرد مقطع ان باید در مقابل نیروی وارده مقاومت کند.

 در میلگردهای ناصاف قبل از اینکه مقطع میلگرد مقاومتی بروز دهد به دلیل طول اضافی ناشی ازناصافی میلگرد فاصله بین دونقطه ای که بر انها نیروهای عمل وعکس العمل وارد میشوند میتواند زیاد شود  که این امر در قطعات  بتنی جایز نیست بنابراین میلگردهای مصرفی در بتن باید حتما صاف وعاری    

  از خمیدگی باشند.

  درکارگاههای ساختمانی میلگردهای خم شده را از طریق کشیدن بوسیله دستگاههای کشش برقی صاف میکنند امادر کارگاههای کوچک که فاقد این دستگاهها هستند برای صاف کردن میلگردها از پتک یا سندان استفاده میشود.

 در این صورت باید وزن پتک انتخابی با توجه به قطر میلگرد سنگین نباشد.

  چنانچه ضربات پتک سنگین باشد امکان ایجاد تنش در میلگرد وجود دارد یا ممکن است در بعضی از قسمتهای میلگرد لهیدگی ایجاد شود وسطح مقطع  از مقدار محاسبه شده کمتر گردد.

 

 

    برش میلگردها:

  برش میلگردها به دو روش سرد وگرم انجام میشود که برش سرد از مزایای بیشتری برخوردار است.

  اما معمولا برش گرم ممنوع است واستفاده از ان تنها با اجازه دستگاه نظارتی امکان پذیر میباشد. ساده ترین وسیله برای برش سرد قیچی دستی ساده است.

  این قیچیها در اندازه متفاوت وبا قدرت برش مختلف  ساخته میشود.

  نوع دیگری از قیچیهای دستی برروی پایه قرار دارند .

  این قیچیها دارای ظرفیت برش بالاتری میباشند و میتوان با انها میلگردهای قطور رانیز برید. البته ماشینهای برقی برش میلگرد که به گیوتین معروف  هستند نیز وجود دارند که باعث سرعت بخشیدن در برش بدون نیازبه نیروی کارگر میشود.

 

 

   آچارخم کن میلگرد یا آچار F:

  ساده ترین وسیله دستی برای خم کردن مناسب میلگردها ی نازک اچاری است  به شکل F که اصطلاحا به ان اچار گوساله نیز میگویند که قسمت سر اچار از فولاد سخت ساخته میشود تا در اثر نیروهایی که هنگام خم کردن میلگرد به ان وارد میشود فشرده و له نشود.

 

 

نحوه ساخت شناژهای افقی وعمودی:

   نحوه ساخت شناژهای افقی وعمودی بدین صورت بود که دو نفر کارگر

  برای درست کردن خاموتها ابتدا میلگردهای آج دار نمره 8 را به اندازه  مشخص شده قطع میکردند وانرا روی میز میلگرد خم کنی میگذاشتند وبا چند حرکت انرا بصورت مربع یا مستطیل خم میکردند واین کار را با اچارF یا یک لوله که میلگرد را توی ان میگذاشتندانجام میدادند ودر انتها به خاموت خم غیر 90 درجه میدادند که این کار برای خاموتهای شناژهای افقی به  تعداد مشخص شده  انجام شد.

  اما برای میلگردهای طولی از میلگرد شماره 14 استفاده شد بطوری که 4عدد میلگرد را به طول پی بعلاوه طول خم(قلاب) میبریدند که مجموعا برای یک  قسمت پی 4 عدد میلگرد را با خاموت به فاصله 25 سانتیمتر با سیم ارماتوربندی و وسیله ای بنام سیم چین میبستند . به این قفسه ارماتوری شناژ میگویند.

 بعد از ان شناژها را روی پی سنگی گذاشتند ودر جاههای عمود بر هم  

  شناژها را با سیم به هم محکم میبستند.

 بعد از اینکه شناژهای افقی تمام شد وهمه را در جای خود گذاشتند دوباره   میلگردهایی به قطر 8 میلیمتر را به اندازه طولی طبق نقشه بریدند وانها را  به شکل خاموت در اوردند. سپس میلگردهای به قطر 20میلیمتر را با توجه به اندازه های موجود در نقشه بریدند وچهار میلگرد را در گوشه های خاموتها میگذاشتند وخاموتها را بفاصله 25سانتیمتر از همدیگر قرار دادند وبا سیم ارماتوربندی محکم میبستند.

    این کار را برای تمام شناژهای عمودی انجام دادند وبعد از اماده شدن شناژها انها را در جای خود قرار دادند .     

    قالب بندی شناژهای افقی وعمودی:

    پس از آماده شدن شناژها قبل از انکه انها را در جای خود قرار دهند ابتدا با اب سطح پی سنگی را تمیز کردند وبه فاصله معین قطعات بتنی کوچکی بنام فاصله نگهدار یا لقمه را در زیرشناژها  قرار دادند.

    قطر این قطعات در حدود 5/2تا3 سانتیمتر بود که در زیر شناژهای افقی کار گذاشته شد تا اینکه سطح زیر شناژها به اصطلاح کارگری بتن خور داشته  باشد.

   البته علت اصلی استفاده از فاصله نگهدار ایجاد فاصله مناسب با سطح پی  میباشد تا این فضای ایجاد شده توسط بتن پر شود و میلگردها عملا در بتن  غرق شوند.

   بعد از اینکه شناژها در جای خود مستقر شدند  کار قالب بندی شروع شد که  سه روز تمام کارگران ارماتوربند مشغول این کار بودند اما نحوه کار قالب بندی به این گونه بود که ابتدا چند تخته نسبتا طویل را کنار همدیگر قرار میدادند  سپس بوسیله تخته های زخیم تری که عمود بر تخته های اول 

  بودند و انها را پشت بند میگفتند  تخته های طویل را میخ میکردند.

  بدین طریق یک صفحه قالب چوبی ساخته میشد. تعداد وابعاد پشت بندهای لازم برای یک صفحه قالب با توجه به ابعاد قالب ونیروهای وارد بران تعیین میشد.

 بعد از اینکه این صفحات به اندازه کافی ساخته شد انها را در دوطرف یک شناژ قرار دادند وابتدا با تیرهای چوبی به اسم مهاری نگه داشته شدند.

 نحوه قرار گرفتن این تیرها بدین شکل است که  یک سر انها را به بدنه قالب تکیه میدهند و سر دیگر را بر روی زمین مهار میکنند .

  برای مهار کردن این قسمت از سر تیرک ان را بوسیله گچ بر روی زمین 

  محکم کردند.

  برای حفظ فاصله مناسب بین صفحات قالب بر روی سر این صفحات تخته هایی با فاصله های مناسب در نظر گرفته شد و بوسیله میخ محکم کردند.

 

  البته برای محکم کاری بیشتر دو صفحه قالب را به همدیگر بوسیله سیم  

  ارماتوربندی محکم بستند . با اتمام این کار قالب اماده بتن ریزی شد.        

    فاصله نگهدار یا لقمه:

   برای ایجاد پوشش یکنواخت بتن روی میلگردها از قطعاتی بنام فاصله نگه دار  یا لقمه استفاده میشود.این قطعات قبل از بتن ریزی در فواصل مناسب به شبکه میلگرد متصل میشوند.

   در صورت عدم استفاده از فاصله نگه دار ممکن است هنگام بتن ریزی  

   بخصوص هنگام ویبره کردن بتن  میلگردها تغییر مکان دهند و در نتیجه  پوشش بتن کم وزیاد شود.

   گاهی این تغییر مکان انقدر زیاد است که میلگرد به صفحات قالب میچسبد و در نتیجه هیچ گونه پوششی ایجاد نمیشود.

  فاصله نگهدارها را معمولا از بتن وبه اشکال مناسب میسازند.

  فاصله نگهدار ها باید از جنس ونوع پایا باشند تا موجب خوردگی میلگرد و  قلوه کن شدن پوشش بتن نشوند.

  بهتر است مخلوطی که در ساخت لقمه ها بکار میرود از نظر مقاومت و پایایی وتخلخل با بتن اصلی یکسان باشد.

   اما در انجام این پروژه برای ساخت لقمه از قالبهای کوچک پلاستیکی استفاده شد.بدین صورت که ابتدا ملات ماسه سیمان اماده شد سپس درون قالبهای پلاستیکی ریخته شد پس ازطی زمان گیرش و سخت شدن و گذشت یک روز لقمه ها را از قالب پلاستیکی بیرون اوردند  وبرای یک روز تمام در حوضچه اب قرار دادند.

   با گذشت این مراحل لقمه ساخته شده اماده استفاده میباشد. 

 

      قلاب انتهای میلگرد واندازه استاندارد آن:

   برای افزایش چسبندگی بین میلگردها و بتن باید در انتهای میلگردهای فولادی قلاب ایجاد کرد.

   این قلابها درمواقعی که  قطعه بتنی به کشش می افتد باعث  جلوگیری از  هم گسیختگی قطعه میشود .

   قلابها انواع مختلف و اشکال متفاوتی دارند از قبیل چنگک و گونیا و قلاب 180 درجه .

   ایجاد هر یک از قلابهای فوق در انتهای میلگردها الزامی میباشد.

 

ارسی ترکیب گره سازی است و شیشه بری و قواره بری ....

ارسی ترکیب  گره سازی است و شیشه بری و قواره بری ....

طرحی روی کاغذ رسم می شود و برای هر قسمت تعیین رنگ می شود و شماره گذاری و تعیین جهت متناسب با بافت شیشه خام  و با رعایت فاصله بین شیشه ها که لحیم قلعی آن را پر میکند طرح روی شیشه رنگی چسبانده می شود و با قلم الماسه می برند و با چرخ سنباده لبه ها صاف می شود و دور لبه ها با نوار مسی قاب شده و کنار هم بر اساس الگوی اولیه چیده شده و با نوار لحیم و هویه داغ شیشه ها به هم وصل می شوند .

 طرحها بیشتر هندسی هستند . گره های چینی و طرحهای  اسلیمی .بعضی گمان دارند که این  صنعت از روسیه به ایران وارد شده حال آنکه بر اساس  شواهد در بناها و نقاشیهای به جا مانده از قبل از صفویه ارسی سازی در ایران رواج داشته و استاد  "  اکبر حلی "  که معمار سنتی هستند نیز اعتقاد دارند که در کاشان و اصفهان به کفش راحتی ارسی می گویند و چون دربهای ارسی به راحتی بالا و پایین می رفته این نام به آنها اطلاق شده است .

 و همچنین در فرهنگ عمید آمده است که ارسی به معنای در اتاقی است که رو به حیاط باز می شود  .

در قرن هشتم هجری نمونه های فراوانی از رسم عناصر هندسی و گل و بته روی لوازم چوبی مانند منبر و دربهای امامزاده ها و صندوق مزار و رحل قرآن انجام شده و از اوایل قرن نهم هجری صنعتگران از مشبک و گره چینی در ساخت پنجره های منازل و کاخها استفاده کردند و بعد از صفویه شیشه های رنگی در میان چوبهای مشبک قرار گرفت .

 و علاوه بر پنجره دربهای بالا رونده ای ساخته شد که با چارچوبهای مخصوص در مقابل منبع نور قرار می گیرند.

استاد " اکبر حلی " ،  ارسی را  از تزئینات ارزشمند بنا دانسته که هم در زیبا سازی ساختمان نقش مهمی دارد و هم به دلیل ویژگی کاربردی از جمله سهولت در بالا و پایین رفتن به صورت تمام تنه و نیم تنه و حالت تاشو نسبت به دربهای دیگر کمتر تاب بر می دارد و وقتی ارسی بین دو جداره قرار می گیرد کاملا جزب شده و مانع از ورود گرما و سرما می شود .

 رنگهای به کار رفته در شیشه های ارسی علاوه بر زیبائی خیره کننده و تلالو خاصی که در فضای اتاق ایجاد می کنند بوسیله شکستن خط تابش نور خورشید نقش بسزائی در کاهش دما دارند و  رنگ قرمزش برانگیزاننده و سبزش نشاط آور و آبی اش آرامش دهنده و زردش باعث دفع حشرات و پشه ها است  . البته آقای " طاها محمد " مرمتگر ارسی ساز سنندجی معتقد است که ارسی نیاز به فضائی وسیع دارد و شاید به همین علت در بناهای کوچک امروزی  امکان استفاده اش نیست و  ساختش نیز به زمان و هزیته بالائی احتیاج دارد .

 در اتاق های تابستان نشین ارسی ها که بالای درب اتاق ها نصب می شد نقش بادخور را ایفا می کرد. در ساخت این پنجره های چوبی از میخ استفاده نمی شود و اگر هم استفاده شده میخ ها چوبی بوده است. برای محکم کردن ارسی ها که تکه هایی چوب آن را تشکیل داده اند چفت و بست یا همان زبانه نر و مادگی استفاده می شد و با اینکه هیچ وسیله وصل کننده دیگری مانند چسب هم به قطعات ارسی ها زده نمی شد اما بسیار محکم ساخته شده اند.  هنوز نشانه هایی از استاد کاران این رشته در سنندج و کاشان و اصفهان هستند ولی آنقدر کم که گمان است شاید بزودی این صنعت زیبا و تاریخی به بوته فراموشی سپرده شود . یکی از بزرگترین ارسی های ایران در منزل مشیر دیوان و موزه سنندج است که  از 42 هزار گره یا قطعه چوب و شیشه  تشکیل شده است .

گره چینی
 در اصطلاح هنری گره چینی عبارت است از مجموعه ای از ‏شکلهای هندسی که با نظم و ترتیب هماهنگ وقرینه در ‏کنار هم چیده شده اند. ودر تعریف دیگر گره چینی ‏عبارت است از یک ترکیب هماهنگ از شکلهای هندسی به هم ‏پیچیده وموزون که با استفاده از خطهای راست شکل ‏گرفته است، یاگره اسلوب بسیار منظم از نقوش هندسی، ‏با مجموعه ای خاص از عناصر قابل تعریف ریاضی است. ‏اصل موضوع نوع خاص هندسه است که در گره به کار می ‏رود.‏ کاربرد هنر گره نامحدود و متنوع است و اساتید از این ‏هنر در زیبا سازی بنائی ودرودگری بهره بسیار گرفته و ‏از این نظر به اوج کمال رسیده اند نقشهایی که در ‏هنرهای سنتی به کار می روند گره تزئینی و نقشهایی که ‏در معماری کاربرد داردبه گره بنایی و نقشهایی که ‏روی چوب زده می شود به گره درودگری معروف است که از ‏گره درودگری در زینت بخشی دروپنجره های چوبی استفاده ‏می شود.‏

 گره چینی آلت و لقط (توپر): نوعی گره چینی است که در آن ‏بین آلتها قطعات چوبی موسوم به لقط نصب می شود و ‏کاربرد بیشتر آن در درهای چوبی است.                                                                                                               
 ‏ آلت‏ لقط گره چینی مشبک: در حالتی که هوا و نور از بین آلتها ‏عبور نماید گره چینی مشبک ‏ می گویند.                                                                                                                                                      

         

         

                        

                      
ارسی: هنری است متشکل از هنرهای مهم نجاری( ‏درودگری ) گره سازی ، شیشه بری ، طراحی سنتی ، ‏قواره بری و غیره.      
-‏ در نوع زیر بین آلتها شیشه رنگی نصب می شودکه به ‏آن گره چینی شیشه دار نیز می گویند.‏‎                        

         

دروپنجره های ارسی با شیشه های رنگی در عین حال که ‏حفاظ مناسبی برای آفتاب گرم تابان ایران به حساب ‏می آید نور را نیز در رنگهای متعدد و متنوع منعکس ‏می کندو خود این تنوع جلوه ای خاص به تزئینات بنا ‏می دهدو فضایی آرام ودلنشین را برای کار و استراحت ‏به وجود می آورد و اشعه آفتاب را به خوبی کنترل می ‏کرد وهمچنین مانع دید ناشناسان از محیط محارم می شد.‏ و نیز شیشه های رنگی پنجره های ارسی با ایجاد ‏نورهای رنگارنگ باعث دورشدن حشرات مزاحم از ‏اتاقها بود.‏ ‏-‏ بیشتر رنگهای استفاده شده در شیشه های ارسی ‏رنگهای لاجوردی،قرمز،سبزوزردهستند که هرکدام به ‏تنهایی یک تاثیر روانشناختی مجزایی دارند.‏                                            

          عناصر تشکیل دهنده گره:
‏1-‏ آلت: آلت درگره بیشتر عامل ایستایی گره است و ‏آن خود به دلیل داشتن کم و زبانه ای است که‎ ‎باعث ‏اتصال قطعات آلت به لقط یا آلت به آلت درگره می ‏شود.
‏2-‏ لقط: نقوش یا اشکال به وجود آمده از کنار هم ‏چیدن آلتها را لقط می گویند و لقطهای موجود در ‏گره سازی همان طور که گفته شد می توانند از چوب ‏یا شیشه باشند.

روش تولید: بطورکلی گره چینی با چوب بادوشیوه به کار ‏گرفته می شود: گره مشبک و گره آلت و لقط مراحل ساخت در هردو شیوه تقریبا یکسان و بدین ‏ترتیب است‎ ‎‏:
1-تعیین اندازه کار
2-طراحی و رسم گره مورد نظر بر اساس اندازه ‏کار.
3-الگوبرداری از قسمتهای مورد نیاز گره رسم ‏شده.
4-ساخت چارچوب مورد نظر
5-برش چوب آلتها براساس ضخامت بند رسم شده
6-ابزار زنی آلتها
7- برش لقطها و پخ زدن آنها (درگره چینی توپر)‏
8- چیدن گره و درگیر نمودن اتصالات.
                       

                      
انواع اتصالات درگره چینی:‏
‏1-‏ اتصال کم و زبانه: که در این اتصال با ساختن کم ‏در کلاف و زبانه در آلت انجام می گیرد. برای ‏استحکام اتصال،کم وزبانه رابه چسب مناسب آغشته ‏کرده وبه یکدیگراتصال میدهند.                                           
‏2-‏ اتصال کند: در این اتصال یک طرف قید آلت به ‏اندازه چند میلی متر زبانه شده در کلاف نیز به ‏همان اندازه سادگی ( فرورفتگی) در می آورند و پس ‏از آغشته کردن سادگی و زبانه به چسب هردو را ‏سوار و جفت می کنند سپس در همان محل اتصال آن را ‏پیچ می کنند این نوع اتصال از استحکام کمتری ‏نسبت با اتصال کم و زبانه برخوردار است اما ‏انتخاب نوع اتصال بستگی کامل به نوع و شرایط ‏استفاده از کار را دارد.                                                              

                                                                          

         
3-‏ اتصال نیم و نیم: ساده ترین نوع اتصال گونه ای ‏است که در آن هرقید دارای یک فاق است و ارتفاع ‏فاقها نصف ضخامت تخته می باشد که در ساخت قاب ‏کاربرد زیادی دارد.

 
‏4-‏ اتصال قلیف و کنشکاف: این نوع اتصال بیشتر در ‏کارهایی انجام می شود که خواسته باشند از پهلو ‏چوبها را به هم بچسبانند ودرطول چوبها شکافی ‏ایجادکرده وزبانه مورد نظر نیز جداگانه تهیه می ‏شود و داخل هردو چوب قرار می گیردوبا گیره(پیچ ‏دست) و چسب آنها را به هم می چسبانند.‏ ‏ در اتصال گوشه ای نیز می توان سر هر قید یاآلت را ‏فاق یا کم زد و زبانه ای جداگانه از همان گونه به ‏طور مشترک بین آنها قرار داد و زمانی کاربرد دارد که ‏چند آلت در یک نقطه به هم می رسند.

                                                  

          ‏5-‏ اتصال دوبل: برای ایجاد این نوع اتصال هردو چوب ‏مورد نظر سوراخ می شود بطوریکه دوسوراخ دقیقا ‏روبروی هم قرار می گیرندوبین آنها میخ چوبی یا ‏دوبل جاسازی می شود طول دوبل باید تقریبا به ‏میزان دوبرابر ضخامت وقطر آن 3/2 یا 5/3 ضخامت ‏چوب باشد.

 

6- اتصال انگشتی
 

                                                                    

         
‏7-‏ اتصال دم چلچله

                                                                                            

 

 

کارکردارسی

سطح مشبک پنجره های ارسی چندین کارکرد دارد :

1 – تامین نور فضای درونی

هر فضای ساخته شده توسط عناصری مانند دیوار ، سقف وپنجره از فضای باز وطبیعی متمایز وجدا می شود وحد واندازه این تمایز ومحصور بودن ، همیشه به یک مقدار نیست . از این لحاظ می توان انواع فضاهای ساخته شده را به سه گروه تقسیم بندی کرد :

فضاهای بسته،فضاهای نیمه بسته وفضاهای نیمه باز :

فضای نیمه بسته نوعی از فضاهایی هستند که به طور متوسط یک جعبه از آنها توسط ردیفی از درها ، پنجره ها با فضای باز مرتبط هستند وگشوده شدن آنها در مواقع مناسب می تواند ارتباط نسبتا ً گسترده ای بین فضای ساخته شده وفضای باز پدید آورد . در برخی از انواع فضاهای ساخته شده که بازشوهایی بازتر است .این فضا ها که غالبا در کنار فضای باز طراحی وساخته می شود متناسب با موفقیت وکارکردشان از نور کافی برخوردار می شدند .

2 – در معرض دید قرار دادن فضای بیرونی

فراهم آوردن امکان بهره گیری از منظره یا منظره های مصنوعی وطبیعی واقع در بیرون فضاهای بسته را می توان به عنوان یکی دیگر از کارکرده های مهم پنجره ارسی مورد توجه قرار داد .زندگی در فضای بسته ای که مسئله نور وتهویه آن به نحوی حل شده باشد اما فاقد دید ومنظره مناسب باشد ناخوشایند بوده وزیستن در آن برای مدت طولانی بسیار دشوار ومشکل آفرین خواهد بود،به همین سبب همواره در بنای درون گرا که حیاط ، منظره بنا را شکل می داده است ، آن را به بهترین شکل طراحی واحداث می کردند تا یک چشم انداز مناسب نیز کارکرد داشته باشد . همچنین در بناهای درون گرا غالبا ً مهم ترین بخش از فضای باز در انواع واحد های معماری را که منظره بنا را تشکیل می داده با انواع پنجره های ارسی به گونه ای دلپذیر می آراستند . از این خاصیت نیز در طراحی باغ ها، بسیار استفاده می شده است

3 – کاهش شدت تابش نور آفتاب وگرما

پهنه وسیع دید حیاط از لابه لای تکه بندی های چوبی وشیشه های رنگی، منظره بدیع گیاهان از پس شیشه های رنگی وتجزیه نور خورشید به رنگ های گوناگون بر روی سطوح اتاق منظره منحصر به فرد را به اتاق ارسی می دهد،نفوذ نور خورشید به قلب اتاق در زمستان وشکست نور خورشید به وسیله تکه بندی های چوبی وایجاد سایه در فصل تابستان ، خاصیت ویژه ای به اتاقهای ارسی داده است که بتواند در ضلع های مختلف حیاط قرار بگیرد به همین دلیل انواع واقسام اتاقها از جمله تالار وبادگیر در بسیاری از مواقع با نمای ارسی آراسته شده است .

4 – ایجاد زیبایی در نمای ساختمان

کارکرد دیگر پنجره ارسی ایجاد زیبایی در نمای ساختمان می باشد .پنجره ارسی تنها برای تامین عوامل ذکر شده مورد توجه قرار نداشت ، بلکه مانند بسیاری از عناصر معماری نقشی مهم در تزئین وزیباسازی بنا ایفا می کرد به نحوی که در بسیاری از انواع فضاهای معماری، کاخ ها ، باغ ها وخانه های ثروتمندان به صورت مهم ترین عامل در طراحی وتزئین نمای درونی وبیرونی به کار می رفت به همین سبب ، شکل ، اندازه ، رنگ بندی ، موقعیت ، وسازماندهی آن در نما با دقت مورد توجه قرار داشت .

5 – حفظ حریم ومحرمیت فضای بیرونی

یکی دیگر از کارکردهای مهم این نوع پنجره ها حفظ حریم ومحرمیت فضای درون اتاقها وتالارها نسبت به فضای بیرونی است زیرا شبکه ریز این پنجره ها غالبا ًموجب می شد که کسی به سادگی نتواند از بیرون، فضای درونی را ببیند . از این کارکرد در فضای درونی خانه نیز استفاده می شد.

6 – دور کردن حشرات مزاحم

بر اثر تجربه گذشتگان وکسانی که از پنجره ارسی در خانه هایشان استفاده می کردند، ثابت شده که شیشه های رنگی پنجره های ارسی با ایجاد نورهای رنگارنگ باعث درو شدن وخارج شدن حشرات مزاحم از فضای درونی اتاق های دارای پنجره های ارسی می شدند که این مورد می توانست یکی از مهم ترین خاصیت های این نوع پنجره ها در فضای معماری ایرانی باشد .

اثرات ودلایل استفاده از پنجره های ارسی

الف) نور: همانطور که در بخش کارکردهای پنجره ها ارسی ذکر شد، این نوع پنجره ها باعث می شوند نورخورشید به اندازه کافی وارد فضای اتاق شود ، نه خیلی زیاد ونه خیلی کم .نور خوشید به جهان ما حیات بخشده وباعث تندرستی انسان است. کمبود آن (نبود ویتامین D)  باعث نرمی استخوان در کودکان می شود، همچنین طبق تجربیات پزشکی باعث درمان افسردگی (نور درمانی ) در این نوع بیماران می شود . بود ونبود نور بر هر دقیقه از زندگی ما اثر می گذارد . نحوه رشد وتکامل ما، تندرستی ، خوابیدن وغذا خوردن ، روابط، حتی خوی وعادات ما وبالاخره طول عمر ما همه زیر نفوذ مقدار نوری هستند که دریافت می کنیم . البته باید ذکر کنم که زیادی این نور نیز مضراتی مانند سرطان پوست وکم شدن آب بدن وغیره دارد، که در معماری سنتی ایران به همه این سود وزیان ها توجه شده وبا ایجاد واستفاده از این نوع پنجره ها مقدار مناسب نور ورودی به فضای درونی را کنترل می کرد.نور خورشید از رنگین کمان رنگ ها تشکیل شده است و همین پنجره هابه وسیله شیشه های رنگارنگ خود نور خورشید را درفضای درونی اتاق دوباره به رنگ های مختلفی مانند رنگین کمان تبدیل کرده ومنظره زیبا ودل انگیزی را بوجود می آورد .

ب ) روانشناسی رنگ ها

بیشتر رنگ های استفاده شده در شیشه های ارسی رنگ های لاجوردی، قرمر ، سبز وزرد هستند وهر کدام به تنهایی، تاثیر روان شناختی مجزایی دارند.

-  رنگ لاجوردی (آبی تیره )یک نیاز بیولوژیکی برای انسان است ، از نظر روانشناسی به معنای آرمش است واز دیدگاه فیزیولوژیکی معنای خوشنودی را می دهد، یعنی خشنودی از وضعیت وآرامش همراه با لذت بردن از آن، ایجاد تقدس وپاکی،احساس ثبات، یکپارچگی وامنیت ، نمایانگر حقیقت واعتماد ، عشق وایثار وفداکاری، مظهر ابدیت ، بی انتها ونشانه سنت وارزش های پایدار بوده لذا به ابدی کردن گذشته تمایل دارد .

-  رنگ سبز دارای صفات روحی، اراده در انجام کار ، پشت کار ،استقامت، ایجاد نورزایی وجوانی وسرزندگی ورشد ومحتوای عاطفی آن همراه با ایجاد غرور است .

- رنگ قرمز بیانگر نیروی حیاتی،فعالیت عصبی وغددی بوده ،لذا معنای آرزو وتمام اشکال میل واشتیاق را دارد. قرمز یعنی لزوم بدست آوردن نتایج مورد نظر وکسب کامیابی،قرمز نشانگر آرزو برای تمام چیزهایی است که شدت زندگی وکمال تجربه را در پوشش خود دارد،رنگ قرمز انگیزه ای است برای فعالیت شدید ، ورزش ، پیکار ، رقابت . قرمز یعنی تاثیر اراده یا قدرت اراده در حالی که رنگ سبز مظهر انعطاف پذیری اراده می باشد واینها در کنار هم یکدیگر را تعدیل می کنند .

-  رنگ زرد باعث روشنی وشادمانی می شود،صفات آن عبارتند از روشنی، بازتاب ، کیفیت درخشان وشادمانی زودگذر،زرد نمایانگر توسعه طلبی بلامانع ، سهل گرفتن یا تسکین خاطر است، از سوی دیگر رنگ زرد سبک تر وغلظت کمتری در مقایسه با رنگ قرمز دارد لذا به جای اینکه محرک باشد بیشتر جنبه تلفیقی دارد .

ج ) زیبایی

سطح پنجره های ارسی رابا استفاده از انواع نقش های گوناگون گره سازی وبا شیشه های رنگی وساده می آراستند وترکیب بدیعی پدید می آوردند و اینگونه هماهنگی بین این شبکه های هندسی ونورهای رنگی باعث ایجاد زیبایی دلپذیری می شد. تناسب نظم هندسی و رنگ به قول ابن هیثم دو عنصر از سه عنصر ممتازی هستند که بیشترین قابلیت را در ایجاد زیبایی بصری دارند ، سخت به عنصر سوم یعنی نور وابسته اند و نور منبع نهایی زیبایی بصری ولازمه دیدن است . وقتی طرحها و شیشه های رنگی با توجه به تناسب سامان یابد ، ارزش زیبایی افزایش چشمگیری پیدا می کند،زیرا طرحها ورنگ های درخشان وناب وقتی که نظمی یک دست داشته باشند نیکوترند تا آن که فاقد نظم باشند و این زیبایی ونظم با همان گره چینی های هندسی به تکامل می رسند .

د) نقش هندسی در ارسی

ناپسند دانستن تقلید از نقش ها وصورت های انسانی وحیوانی در نقاشی وسایر هنرهای تصویری وتجسمی به تدریج موجب شد که تقلید از طبیعت در فرهنگ بسیاری از هنرهای اسلامی چندان مورد توجه قرار نگیرد وجایگاه والایی نیابد، به همین جهت هنرمندان به ترکیب های هندسی وانتزاعی توجه بسیار کردند. یکی از ویژگیهای ترکیبهای انتزاعی وبه خصوص ترکیبهای هندسی، امکان خلق آثار بی شمار و گوناگون است که سبک، شیوه وحوزه فرهنگی آن غالبأ نه تنها به هنرمندی خاص یا ناحیه ای مشخص، محدود ومنحصر نمی شد بلکه به زمان ودوره خاصی نیز تعلق ندارد واز این لحاظ امکان خلق آثار ماندگار در این گستره یافت می شود .

ازهندسه در ساده ترین شکل برای طراحی وساخت انواع پنجره ها استفاده می شد . اما در برخی از انواع پنجره ها به ویژه پنجره های ارسی، کاربرد آن را در بهترین حالت ممکن می توان مشاهده کرد، برای بدست آوردن نقش های هندسی بطور معمول نخست از ساده ترین شکل های هندسی مانند مربع ، دایره ومثلث استفاده می شد . ویژگیهای هندسی هر یک از اشکال ، نقش موثری در کاربرد آن داشت .

مربع : یکی از اشکالی بوده که کاربرد فراوان در هنرهای انتزاعی داشت، وجود چهار ضلع وزاویه مساوی وقابلیت تقسیم هر مربع به شمار زیادی مربع دیگر به سادگی وسهولت ونیز امکان محیط یا محیط کردن دایره در آن ومانند آن سبب شد که از آن هم به عنوان یک شکل خاص و هم در ترکیب در سایر شکل ها و نیز به عنوان شکل زمینه وپایه در طرح استفاده کنند .

دایره : دایره نیز از جمله شکلهایی بود که اهمیت فراوانی در طراحی انواع نقش های هندسی داشت وافزون بر کاربرد آن به تنهایی به عنوان یک شکل نهایی یا در ترکیب با سایر شکل ها از آن به عنوان یک نقش زمینه برای طراحی وترکیب انواع طرح ها استفاده های بی شماری می شد . بسیار ی از ویژگیهای هندسی دایره موجب شد در بیشتر نقش های مبنا وپایه شرکت داشته باشد،سهولت ترسیم آن با کمک یک ریسمان ونیز سادگی آن به شش قسمت از طریق شعاع آن وهمچنین تقسیم آن به بخشهای مساوی کوچک تر با استفاده از نقاط هندسی موجب شد که از آن به عنوان یکی از مهمترین شکلهای هندسی استفاده کنند. امکان استفاده از شعاع دایره برای تقسیم محیط آن به 24 ، 12 ، 6 موجب اهمیت یافتن بعضی از این اعداد در طبقه وتقسیم بندی بعضی از پدیده های طبیعی واجتماعی شد،چنان که تقسیم سال به دوازده ماه یا شمارش برخی از کالاها یا واحد جین یا دو جین وغیره را می توان از نمونه های آن به شمار آورد. غالبأ برای هر گونه نوآوری در طرح های  هندسی، نخست سطح مورد نظر به تعدادی شکل هندسی پایه یا مبنا تقسیم می شد، برای دستیابی به این منظور نیز بیشتر از شکل دایره ومربع استفاده می شد ، سپس با بهره برداری از نقاط مهم هندسی آنها ،شکل های اصلی یا شکل های مطلوب به دست می آمد.

به این ترتیب در ساده ترین حالت، ترکیبی از شکلهای هندسی پدید می آید که در هنرهای گوناگون با توجه به امکانات متنوع در دسترس ، از جمله به کارگیری مصالح مختلف، رنگ های گوناگون و سایر روش ها بر غنا وارزش هنری ترکیبهای پدید آمده افزوده می شد.

در حال حاضر ارسی و گره چینی که یادگاری از زمان قدیم است در اغلب نقاط کشور مشاهده می شود و نمایی منحصر به فرد و متفاوت برای خانه های قدیمی ساخته است. تقارن کامل در شکل، فرم و رنگ که از طرح های اسلیمی نشأت گرفته و با تکه های کوچک چوب به شکل ستاره های چندپر پیاده شده، ویژگی مشترک پنجره های مشبک گره چینی در سرتاسر ایران زمین به شمار می آید که در ارسی ها شیشه های رنگی به رنگ های زرد، سبز، قرمز و آبی به آن اضافه شده است. در شمال ایران نیز ساخت ارسی مانند دیگر نقاط کشور مرسوم بوده ، با این تفاوت که به دلیل رطوب هوای شمال از چوب درخت آزاد یا ازدار که دوام بیشتری دارد استفاده می شد ولی در مقابل در مناطق خشک جنوبی و مرکزی کشور از چوب چنار برای کار گره چینی استفاده می کردند.

ارتینگ و صاعقه گیر در ساختمانها و اهمیت آن در سازه

ارتینگ و صاعقه گیر در ساختمانها و اهمیت آن در سازه

 

فلسفه و تاریخچه ارت

 بین سالهای  تا  خطوط انتقال و توزیع برق بدون اینکه نقطه نوترال یا نول زمین شده داشته باشند احداث می شدند و هیچ نقطه ای از شبکه و تجهیزات ارت نمیشدند و اساسآ مفهومی به نام ارت وجود نداشت.

مشکلات برق گرفتگی و آتش سوزی در منازل و اماکن عمومی و صنعتی وجود داشت بدون اینکه فیوزهای حفاظتی نصب شده در شبکه عیوب راتشخیص بدهند .

مشکلات ادارات بیمه جهت جبران خسارت بیشتر و بیشتر میشد و به طور موازی تحقیقاتی جهت کاهش این خطرات به عمل میآمد.

در سال  انجمن مهندسان برق  در انگلستان اتصال بدنه فلزی وسائل برقی به زمین یا همان ارت کردن را اجباری نمود هر چند اینکار ساده نبود و مشکلات فراوانی داشت.

در سال  فرانسه نیز در استانداردهای ملی کشورش  ارت کردن بدنه تجهیزات برقی را الزامی نمود.

در سال  فرانسه بحث ارت کردن نقطه نول ترانسفورماتورها را نیز تصویب نمود.

در سال  استانداردهای جامع حفاظت اشخاص و تجهیزات تدوین و اجرائی شد و از آن سالها به بعد ارتینگ همگانی شد.

فلسفه ارت کردن:

با دقت در شکلهای ساده زیر میتوان به فلسفه ارت پی برد.

1. در این مدار ساده تکفاز که نول عمداً به زمین متصل نشده صرفاً وقوع اتصالی مستقیم فاز به نول میتواند فیوز را بسوزاند و جلوی خطرات بعدی را بگیرد .

در صورت اتصالی فاز به زمین و نول به زمین (هر یک به تنهائی) فیوز نخواهد سوخت و عیب ممکن است روزها وجود داشته باشد که منجر به آسیب به تجهیزات به خاطر تغییر در ولتاژ تغذیه آنها و یا آسیب به شبکه برق گردد.

در این حالت اگر دست انسان به یک فاز یا نول بخورد خطری نخواهد داشت و فقط اتصال همزمان به فاز و نول باعث برق گرفتگی خواهد شد.

خلاصه:

خطرات انسانی: کمتر

آسیب به تجهیزات و شبکه برق: زیاد

 

2. همانطور که در تاریخچه نیز اشاره شد به خاطر حفظ پایداری شبکه برق و مسائل دیگر که در ادامه خواهد آمد در سال به بعد اتصال نول به زمین اجباری شد که در اینحا لت وضعیت به صورت زیر قابل بیان است :

اتصال فاز به زمین میتواند فیوز را سوزانده و مدار و تجهیزات را محا فظت کند.

اتصال نول به زمین خطری برای شبکه و تجهیزات ندارد.

اتصال بدن انسان به یک فاز( تنها) بسیار خطرناک است

این وضعیت دو حالت دارد :

v    اگر بدنه دستگاه به زمین که همان نول است وصل شده باشد

(یعنی همان سیستم زمین حفاظتی )که در اینحالت فیوز سریعا سوخته و از عبور طولانی جریان به بدن جلوگیری میکند

v    اگر بدنه دستگاه به زمین که همان نول است وصل نشده باشد

یعنی سیستم ارت نداشته باشیم که در این حالت بعید است فیوز بسوزد لذا جریان برق تا زمانیکه شخص به خود آمده و خود را رها کند و یا کسی به کمک او بیاید از بدن عبور خواهد کرد و این فاجعه است.

خلاصه این حالت:

در صورت عدم نصب ارت مناسب.

خطرات انسانی: بسیار زیاد

آسیب به تجهیزات و شبکه برق: زیاد

در صورت نصب سیستم ارت مناسب.

خطرات انسانی: کمتر

آسیب به تجهیزات و شبکه برق: کمتر

به عبارتی در حالتی که سیستم ارت نصب شده باشد جریان خطا سه مسیر جهت عبور جریان خطا و برگشت به منبع دارد و سهم کمی از جریان خطا ممکن است از بدن شخصی که با دست دستگاه را لمس میکند عبور کند خصوصا اگر مقاومت زمین دستگاه نیز خیلی کم باشد

انواع زمین کردن

زمین کردن به طور کلی به دو بخش تقسیم میشود:

1. زمین کردن الکتریکی یا زمین کردن نوترال یا نول کردن یا گراندینگ سیستم

به طور کلی منظور از زمین کردن نوترال رسیدن به اهداف زیر است :

v    کاهش تنش الکتریکی ناشی از اثرات کلیدزنی و صاعقه

v    تامین و کنترل جریان اتصالی در حد قابل قبول

v    کاهش عدم تعادل ولتاژ

v    محدود کردن ولتاژ نقطه

2. زمین حفاظتی یا ایمنی

از این نوع سیستم حفاظتی در ایجاد ایمنی برای افرادی که بنا به وظیفه شغلی در تماس با تجهیزات سیستم های الکتریکی و نیز برای افراد جامعه که مصرف کننده نهایی انرژی برق میباشند ،استفاده میشود.هدف دیگر از این نوع سیستم زمین ، محدود کردن خطر آتش سوزی از راه قطع سریع مدار معیوب به کمک وصل بدنه های فلزی به هادی خنثی یا زمین است.

در برخی موارد تفکیک دو نوع اتصال زمین برای دو هدف بالا ممکن نیست و به  همین دلیل ایجاد یک اتصال زمین برای هر دو منظور کافی است.ولی در بعضی شرایط تفکیک دو سیستم زمین لازم وضروری است و گاهی مسائل مربوط به زمین های دیگر مثل زمین صاعقه و زمین ابزار دقیق موضوع را پیچیده تر میکند.

انواع زمین الکتریکی :

روشهای مختلف زمین کردن نوترال عبارتند از :

v    زمین کردن به شکل مستقیم

v    زمین کردن از طریق مقاومت

v    زمین کردن از طریق راکتانس

v    زمین کردن از طریق ترانسفورماتور

زمین کردن ایزوله یا زمین کردن از طریق ارستر

هر یک از این روشها ویژگی خاصی دارد که موضوع بحث این جزوه نمیباشد و اطلاعات کامل را دراستاندارد

 میتوان یافت.

انواع زمین حفاظتی:

سیستم زمین حفاظتی دراستانداردها و مدارک جدید از جهات گوناگون مورد طبقه بندی قرار گرفته که کاملترین و جدیدترین آنرا میتوان به صورت زیر بیان نمود:

1. گراند تجهیزات

2. گراند صاعقه گیر

3. گراند بارهای ساکن

4. گراند ایزوله

5. گراند منفرد یا مستقل

6. گراند سیگنال مرجع

  1.  گراند تجهیزات :

عبارت است از اتصال تمام قسمتهای فلزی یک دستگاه

که در حالت عادی جریانی از آنها عبور نمیکند به زمین

مثل اتصال بدنه لوازم برقی ،موتورها و غیره به زمین این

نوع سیستم از معمول ترین و اصلی ترین نوع گراند است.

به این ترتیب در حالت عادی سیم گراند نقشی ندارد و جریانی از آن عبور نمیکند. ولی در حالتی که بنا به دلایلی مثلآ به خاطر خراب شدن پوشش و عایق، سیم فاز به بدنه فلزی دستگاه بخورد (اتصالی کند) این امر باعث قطع سریع فیوزی که این دستگاه از آن تغذیه میکند خواهد شد و لذا پیش از وقوع هر خطری دستگاه معیوب بی برق میشود و از کار می افتد.

نکات قابل ذکر در این سیستم :

v بهتر است سیم گراند روکش دار باشد و داخل لوله و یا کانالهای فلزی و هادی عبور داده شود.

v    سیم گراند بایستی درون همان سینی ،کانال و یا لوله ( ترجیحآ فلزی ) کشیده شود و از لوله مجزا استفاده نشود ،زیرا این لوله به عنوان شیلد عمل میکند و از سوار شدن نویز روی سیم های تغذیه تجهیزات الکترونیکی حساس جلوگیری میکند.

  1. گراند صاعقه گیر(برق گیر):

ایجاد یک مسیر ایمن و غیر مخرب برای عبور جریان ناشی از صاعقه که مستقیمآ روی ساختمان یا تجهیزات فلزی در محوطه تخلیه میشود را از بام تا زمین گراند صاعقه گیر گویند.

در صورتی که صاعقه به طور مستقیم به ساختمان یا تجهیزات فلزی روی بام یا  کنار ساختمان بخورد و ساختمان سیستم گراند برق گیر نداشته باشد و یا این سیستم درست طراحی و اجرا نشده باشد جریان صاعقه به جای عبور از مسیر امن گراند از طریق دیگر تجهیزات فلزی مثل مخزن آب ،آنتن ،دود کش ،ناودانی، راه پله فلزی و غیره به زمین میرسد و این تخلیه جریان که در بعضی اوقات در حد کیلوآمپر است میتواند خطرات زیادی را برای افراد و تجهیزات داشته باشد.

گراند صاعقه گیر شامل  بخش به شرح زیر میباشد:

1. هادیهای برقگیر(صاعقه گیر

2. هم بندی بام

3. هادیهای نزولی

4. رینگ پائین

                                 

5. سیستم زمین چاهی یا میله ای( ارتینگ)

این سیستم به خاطر شکل ظاهرش به برقگیر قفس فاراده نیز معروف است.

  1. گراند بارهای ساکن

بارهای ساکن، ناشی از اضافه یا کمبود الکترون در اتم های اجسام می باشند و جسمی که بازاء هر  اتم خود، یک الکترون کم یا زیاد داشته باشد باردار قوی محسوب می باشد.

ولتاژی که بر اثر بارهای ساکن ایجاد می شود با مقدار بار ذخیره شده در آن جسم و ظرفیت جسم نسبت به محیط اطراف خود بوسیله رابطه  ارتباط پیدا می کند.

اگر روند تولید بارهای ساکن در یک جسم بیشتر از نرخ نشت آن باشد ولتاژ جسم، رفته رفته افزایش می یابد به حدی که بالاخره سبب یک تخلیه ناگهانی انرژی  به بخشی از محیط اطراف میشود که این تخلیه ناگهانی در پاره ای از موارد خطر آفرین خواهد بود.

افزایش ولتاژ قبل از تخلیه می تواند به چندین هزار ولت برسد اما چون بارها ساکن بوده و جاری نیستند احتمال تبدیل فرآیند تخلیه بارها به فرآیند جرقه در یک محیط معمولی خیلی کم است.

الکتریسیته ساکن در صنایع معمولاً درموارد ذیل تولید می گردند:

1. عبور مواد پودر شده از روی نقاله های بادی

2. چرخش تسمه ها و کمربندهای انتقال قدرت غیر هادی

3. جاری شدن هوا، گاز یا بخار مواد، از مجراها و دریچه ها

4. حرکت هایی که سبب تغییر موقعیت سطوح تماس مواد غیر مشابه مایع یا جامد میگردد که  حداقل یکی از اینها هادی الکتریسیته خوبی نباشد.

 

5. بدن انسان، در محیط های خشک و کم رطوبت بر اثر تماس کفش با کف ساختمانها، بار ساکن تا چند هزار ولت تولید می کند.

همچنین تولید بار در بدن انسان می تواند براثر کارکردن نزدیک عوامل تولید الکتریسیته ساکن مثل موارد  تا  فوق و یا براثر نزدیک شدن به خودروهایی که دارای بار ساکن هستند بوجود آید.

روشهای کنترل بارهای الکترواستاتیک

جلوی تولید الکتریسیته ساکن را نمی توان گرفت، اما می توان با تجهیزاتی آن را کم اثر یا بی اثر نمود و یا با سرعتی بیشتر از سرعت تولید این بارها آنها را در مسیر سالمی تخلیه نمود تا ولتاژ به مرحله تخلیه یا جرقه نرسد.

روشهای کنترل بارهای ساکن به شرح ذیل  می باشند :

  1. هم بندی و زمین کردن

b. کنترل رطوبت

  1. یونیزاسیون

d. اجرای کف های هادی

  1. تمهیدات مخصوص نصب و نگهداری

از ترکیب روشهای بالا نیز در مواردی جهت کنترل موثرتر می توان استفاده نمود.

  1. هم بندی و زمین کردن

در این روش بخش های مختلف تجهیزات و ماشین آلات به هم متصل شده و تماماً به زمین وصل می شوند. این روش می تواند پاره ای از مشکلات بارهای ساکن را مرتفع نماید.

برای تجهیزات و ماشین آلات متحرک از سیستم های جاروبک های ذغالی یا اتصالات برنجی جهت اتصال زمین استفاده می شود.

روش هم بندی و اتصال زمین در فرآیندهایی که تجهیزات استفاده شده دارای قطعات غیر هادی بزرگی هستند و امکان اتصال زمین آنها وجود ندارد مثل صنایع کاغذ سازی، لاستیک و پارچه عملی نمی باشد.

در صنایع نفت و پالایشگاهها که بارهای ساکن روی مایعات با هدایت کم جمع می شوند نیز این روش قابل استفاده نمی باشد و باید از روشهای دیگر استفاده نمود.

هم بندی  و اتصال به زمین  دو جسم که احتمال تجمع وتخلیه بارهای ساکن بین آنها وجود دارد روش موثری جهت از بین بردن اثرات سوء بارهای ساکن است. در این روش بخش های مختلف تجهیزات و ماشین آلات به هم متصل شده و تماماً به زمین وصل می شوند. این روش می تواند پاره ای از مشکلات بارهای ساکن را مرتفع نماید. این نوع گراند را گراند بارهای ساکن میگویند.

همانطور که در شکل زیر مشخص است در حالت A جسم غیر هادی سمت راست باردار است بنابر این نسبت به جسم سمت چپ و زمین اختلاف پتانسیل دارد که ممکن است در بعضی مواقع تخلیه آن  سبب خطراتی از جمله خطر آتش سوزی گردد.

در حالت B دو جسم توسط سیم هادی به هم وصل شده اند بنا بر این بین دو جسم سمت راست وچپ اختلاف پتانسیلی وجود ندارد ولی بین این دو با زمین اختلاف پتانسیل وجود دارد.

در حالتC  پس از وصل دو جسم به زمین دیگر هیچگونه اختلاف پتانسیلی بین اجسام و زمین وجود ندارد و خطر به کلی رفع شده است.

 

در شکل های زیر چند نمونه باندینگ و ارتینگ جهت اطفای بارهای ساکن نشان داده شده است.

 

b. روش کنترل رطوبت

بعضی مواد عایق، نظیر پارچه، چوب، کاغذ یا بتن خود دارای یک مقدار رطوبت در تعادل با محیط می باشند، و هر چه رطوبت ذاتی یا مصنوعی روی سطح این مواد بیشتر باشد هدایت آنها بیشتر شده و احتمال جمع شدن بارهای ساکن روی آنها کمتر است. در بعضی حالتها، مرطوب کردن موضعی تجهیزات بوسیله تزریق بخار نتایج رضایت بخشی خواهد داد و رطوبت عمومی محیط را هم بالا نخواهد برد. عملاً ثابت شده، مه در محیط های بسته اگر رطوبت نسبی در دمای معمولی در محدوده  درصد نگه داشته شود، انباشتگی بارهای ساکن هیچگاه به موقعیت و مرحله خطر نخواهد رسید.

  1. یونیزاسیون

در این روش هوای محیط پیرامون جسمی که احتمال جمع شدن بارهای ساکن روی آن می باشد را یونیزه می کنند به این ترتیب هوای یونیزه شده بارهای ساکن تولیدی را جذب کرده و به هوای خنثی تبدیل می شود. یا می توان از طریق هوای یونیزه شده که یک مسیر هادی است بارهای ساکن انباشته شده روی جسم را به زمین هدایت نمود. یونیزه کردن هوا می تواند بوسیله شانه های استاتیک یا خنثی سازهای القایی یا خنثی سازهای الکتریکی انجام شود.

d. کف های کاذب هادی

در نواحی قابل انفجار که تخلیه بارهای ساکن سبب تولید جرقه می شود از کف های هادی یا کف پوش های هادی استفاده میکنند .این کف پوش ها می توانند بارهای ساکن را که از طریق انسان یا تجهیزات تولید می شود به زمین متصل نماید. این کف های کاذب باید از موادی تشکیل شوند که امکان تخلیه بار روی آنها وجود نداشته باشد مثل کف پوش های لاستیکی ضد الکترواستاتیک، سربی یا دیگر ترکیبات هادی.

  1. تمهیدات مخصوص نصب ونگهداری

افرادی که به سایت های دارای کف کاذب هادی وارد می شوند یا در آنجا کار می کنند باید کفش های هادی بپوشند. تجهیزات متحرک باید مستقیماً یا از طریق چرخک هایی به کف هادی متصل شوند.اپراتورها لباس هایی از جنس پشم و ابریشم که تولید کننده بارهای ساکن هستند نپوشند.

از کف های لاستیکی هادی موضعی برای جاهائیکه بطور کامل دارای کف هادی نمی باشد استفاده گردد.

 

  1. گراند ایزوله

تاثیر نویزهای ایجاد شده توسط منبع تغذیه برروی بارهای حساس را گاهی اوقات میتوان با ایجاد یک زمین ایزوله برای آن بهبود بخشید .اینکار با استفاده از پریز های زمین ایزوله انجام میگیرد.

در این نوع سیستم ، سیم گراند تجهیزات خاصی مثل تجهیزات الکترونیکی حساس به نویز را بدون اینکه در مسیر تغذیه تا دستگاه به بخش های فلزی و تابلو های فرعی و سوکت ها وصل کنیم به طور ایزوله برای آن دستگاه مورد نظر می کشیم و سیم زمین ایزوله تنها در فیدر تغذیه ورود به ارت متصل میشود. به این ترتیب تاثیر نویزهای ایجاد شده توسط منبع تغذیه بر روی بارهای حساس الکترونیکی را کاهش داده ایم.

هادی مربوط به زمین ایزوله ممکن است از کلیه تابلوها عبور کرده و به زمین محلی متصل نشود تا در انتها در ورودی سرویس زمین شود.حالتی خاص از زمین های ایزوله برای تعدادی ازتجهیزات بیمارستانی بکار میرود.

5. گراند منفرد

یک سیستم منفرد دارای زمین مرجعی است که مستقل از دیگر سیستم ها میباشد.مثال مرسوم در این زمینه استفاده از یک ترانسفورماتور با نسبت تبدیل یک به یک و از نوع مثلث ستاره میباشد. (رجوع به شکل های زیر).

نقطه گره ثانویه به زمین محلی جدیدی متصل میشود تا زمین مرجع جدیدی بسازد که از سیستم اصلی مستقل است.سیستم های منفرد یک مرجع زمین محلی برای بارهای حساس ایجاد میکنند.در این حالت مقدار نویز در دستگاههای متصل به این سیستم زمین به طور قابل ملاحظه ای کاهش مییابد .مزیت دیگر ای روش کاهش دامنه جریان نوترال در سیستم توزیع اصلی است.

 

6. گراند شبکه ای سیگنال مرجع

از مهم ترین سیستم های گراند می باشد که در دهه های اخیر و بیشتر به خاطر کاربرد سوم سیستم زمین یعنی کاهش نویز در سیستم های کنترل و مخابرات و تله متری استفاده میشود.

با گسترش فن آوری تبادل اطلاعات بین کامپیوترها از طریق ماهواره یا سرورمحلی (اینترنت، اینترانت و …) که گاهی سرور مایل ها از کامپیوترهای فرعی دور بود بحث نویز هم جدی شد. به این ترتیب که کامپیوترهای دور از هم دارای  تغذیه های جداگانه ودور از هم هستند و در اینصورت امکان هم بندی  سیستم هایی که با هم در حال تبادل داده هستند عملاً غیر ممکن بود، دراینصورت بر اثر عبور جریانهای سرگردان و اضافی در زمین، بین کامپیوترهای در حال تبادل داده اختلاف ولتاژ ایجاد میشد، این اختلاف ولتاژ گذرا ممکن است دارای فرکانس شبکه برق (هرتز،  هرتز) یا فرکانس های بالاتر باشد.

بنابراین در صورتی که کامپیوترهای اصلی و فرعی دور از هم به همراه سیستم زمین قدرت به شبکه زمین ساختمان خود وصل شده باشند اختلاف پتانسیل قابل توجهی درحد چندولت بین دو کامپیوتر تولید می شود که می تواند روی سیگنال های معمولی ارتباطی بین کامپیوترها اثر سوء داشته باشد.

درصورتیکه سیستمهای سنتی یعنی اتصال کامپیوترها از طریق پریز برق به ارت و سپس اتصال به نول استفاده شده باشد مسیر برگشت نول، جریان غیرقابل کنترلی روی سیستم زمین جاری می کند.

در هر نقطه که نول به زمین متصل شده و مسیرهای موازی وجود دارد جریان به نسبت عکس امپدانس ها طبق قانون اهم تقسیم می شود.

17.jpg

بر اثر این جریان غیرقابل کنترل که روی سیستم زمین اعمال می شود و روی سیستم برق شهر هم تاثیر سوء  می گذارد. (چون نول برق شهر به ارت متصل شده) اصطلاحاً شبکه برق با زمین نویزییا کثیف خواهیم داشت. (شکل فوق)

در اینصورت کامپیوترهایی که از این شبکه برق شهر با ارت نویزی برق می گیرند دچار اخلال خواهند شد.

توجه: در این مبحث به طور کلی به همه تجهیزات حساس به جریانهای ناخواسته تجهیزات الکترونیکی حساس یا کامپیوتر گفته می شود.

تمامی اجزاء.یک سیستم اتوماسیون صنعتی که شامل زیر سیستم های زیر است نیز تجهیزات الکترونیکی حساس گفته می شود:

v    PLC

v    Industrial computers

v    Operator interface terminals

v    Display devices

v    Communication network

جریانهای سرگردان الکترومغناطیسی   پدیده ناخواسته ای است که می تواند روی تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی حساس مثل کامپیوترها، دستگاههای تلفن مرکزی، سیستم های کنترل میکروپروسسوری، اینورترها و تمامی تجهیزات دیجیتال تاثیر سوء داشته باشد.

در ابتدا این پدیده و راههای کنترل آن صرفاً در سیستم های نظامی و هوافضا مورد توجه قرار داشت. ولی در زندگی روزمره کنونی که اطراف محل زندگی و کار و تفریح ما چندین دستگاه حساس الکترونیکی و میکروپروسسوری وجود دارد بی اعتنائی وعدم نگاه جدی به این پدیده نوعی سهل انگاری و بی تفاوتی محسوب می گردد.

در ابتدا آمریکا و سپس اروپا  مرامنامه و دستورالعملی به شماره  صادر نموده و کشورهای عضو ملزم به اجرای مفاد این مرامنامه می باشند و هدف آن مقابله با آثار سوء و مخرب EMI  می باشد.

آثار سوء EMI  در درجه اول ایجاد نویزهای مزاحم و اخلال در کیفیت تبادل داده و اطلاعات می باشد که در عصر انفجار اطلاعات یاIT  بسیار پررنگتر ظاهر گردیده است و دوم ایمنی تجهیزات و اشخاص در مقابل آثار زیانبار EMI  خواهد بود.

تقسیم بندی سیستم های فشار ضعیف از نظر روش زمین کردن ( سیستم ارت )

در فشار ضعیف سه نوع سیستم ارت (سیستم زمین) معمول میباشد.

1. سیستم TN  که خود به سه گونه مختلف میباشدکه عبارتند از :

v    TN-C-S

v    TN-C

v    TN-S

2. سیستم TT

3. سیستم IT

حرف اول از سمت چپ مشخص کننده رابطه نول  سیستم با زمین است به این صورت که:

T یعنی نقطه نول مستقیماً به زمین وصل است.

I یعنی نقطه نول از طریق یک امپدانس به زمین متصل است یا نسبت به زمین ایزوله است.

 

حرف دوم از سمت چپ مشخص کننده رابطه بدنه های هادی تاسیسات با زمین است به این صورت که:

 Nیعنی بدنه های فلزی تجهیزات از نظر الکتریکی مستقیماْ به نقطه زمین شده ترانس اصلی متصل شده اند.

T یعنی بدنه های فلزی مستقل از اتصال زمین سیستم نیرو به زمین وصل میشوند.

علاوه بر این در مورد سیستم  TN از حروف اضافی دیگری برای مشخص کردن نحوه به کار گیری هادیهای حفاظتی PE و خنثی N استفاده میشود.

TN-C  یعنی در سراسر سیستم بدنه های فلزی به سیم مشترک حفاظتی و خنثیPEN  متصل اند.

TN-S  یعنی در سراسر سیستم بدنه های فلزی از طریق یک هادی مجزاPE  به نقطه خنثی در مبدا سیستم وصل میشوند.

 

 

TN-C-S  یعنی بخشی از سیستم از مبدا تا نقطه تفکیک دارای هادی توام حفاظتی و خنثیPEN بوده و از آن نقطه به بعد دو هادی حفاظتی و خنثیN از هم جدا میشوند.

 

سه سیستم ارت TN، IT، TT و زیر سیستم های آنها به طور کامل در استاندارد

 IEC- تعریف و تبیین شده اند.

شکل های زیر نیز میتواند به تشخیص و تفکیک این سیستم ها از هم کمک کند.

 

 

مرور نکات مهم هر یک از سیستم ها ی ذکر شده

سیستم IT

در این سیستم در حالت عادی و سالم ولتاژ نقطه خنثا (نول ) نسبت به زمین برابر صفر است و در این هنگام ولتاژهای موجود هیچ تنش اضافی را بر روی عایق بندی هادی خنثی و هادیهای فازها در سرتاسر سیستم، بوجود نخواهند آورد.

                        

اما اگر به سبب سانحه ای در سیستم، یکی از فازها (L3 در شکل زیر ) به زمین وصل شود، وضعیت ولتاژهای سیستم به قرار زیراست

پس ولتاژ نول نسبت به زمین در سیستمی که یک فاز آن به زمین وصل شده است دیگر برابر صفر نبوده بلکه برابر Uo  میشود . در این هنگام ولتاژهای موجود تنشی را بر عایق بندی هادی خنثی و هادیهای فازها در سرتاسر سیستم به وجود خواهند آورد.

در سیستمIT  اولین اتصال به بدنه در سیستم سبب قطع برق تجهیزاتی که اتصالی در آن واقع شده است نمیشود و در همان حال تماس با بدنه تجهیزات سبب برق گرفتگی نمیگردد، این سیستم در بسیاری از کاربردهای حساس بی همتا است. بعضی از مواردی که استفاده ازسیستمIT  در آنها توصیه میشود عبارتند از:

-  اتاق های عمل ICU وCCU

-  معادن روباز و زیر زمینی

- سیستم های تولیدی که قطع برق در آنها ممکن است  سبب خساراتی شود مثل:

v    شیشه سازی

v    کوره های مواد مذاب

v    صنایع شیمیائی و مهمات سازی

v    تغذیه کامپیوترها

در سیستمIT  پس از اولین اتصالی و در هنگامی که هنوز فرصت رفع عیب و ترمیم سیستم پیدا نشده است، اگر دومین اتصالی اتفاق بیفتد جریان اتصال کوتاه در اینحالت بالا رفته و شبیه سیستم TN  خواهد شد در اینحالت ولتاژ تماس بین بدنه هادی که فازها به آن اتصال شده با زمین بالا خواهد رفت و خطرات زیا دی خواهد داشت.

سیستم TN

در این سیستم با توجه به اینکه اتصال هر فازبه زمین به مثابه وصل مستقیم فاز به نول است حتمآ جریان اتصال کوتاه شدیدی از مدار و فاز معیوب عبور کرده و فیوز به تنهائی نیز میتواند مدار معیوب را سریعا قطع نماید و نیاز به رله های جریان باقیمانده یا RCD   نیز ندارد ولی مشکل اصلی در این سیسستم را می توان دو عامل دانست :

a. عبور جریان اتصالی بسیار شدید ودر حد  کیلو آمپر در لحظات بسیار کوتاه قبل ازقطع فیوز میتواند موجبات جرقه ،آتش سوزی و یا انفجار فیوز ها و کلیدهای حفاظتی را شامل شود.

b. ملاحظات تجربی و تئوری نشان می دهد که مهم ترین اتفاق خطرناکی که در یک سیستم TN  هم از نظر جانی و هم از نظر اقتصادی بشر را تهدید میکند پارگی هادی خنثیN ،حفاظتیPE  و یا حفاظتی/ خنثیPEN  است.

مخصوصآ در سیستمTN-C  پارگی هادیPEN بزرگترین خطر در یک سیستم میباشد. پارگی هادیPEN  دو نوع خطر ایجاد میکند.

1. ولتاژ بدنه های هادی ممکن است به مدتی طولانی بیش از مقدار مجاز شود و خطر برق گرفتگی به وجود آورد.

2. به علت مواج شدن و متغیر بودن بیش از حد هادی  PEN  ولتاژهای بین هر فاز و هادی PENممکن است به شدت تغییر کند و سبب شکست عایق بندی و سوختن لوازم شود.

البته در این سیستم یک مشکل دیگر نیز وجود دارد وآن این است که بعضی ازتجهیزات سیستم را به یک الکترود زمین انفرادی وصل میکنند بدون اینکه آن الکترود به هادی حفاظتیPE  و یا حفاظتی/خنثیPEN  هم وصل شده باشد .در این حالت و در بعضی مواقع نادر که مقاومت الکترود انفرادی از مقاومت کل سیستم کوچکتر باشد اگر یک اتصالی بین هریک از فازها و بدنه هادی اتفاق افتد ،ولتاژ همه بدنه های هادی سیستم ممکن است به مقدار خیلی بیشتر از مقدار مجاز برسد.

سیستم TT

در سیستم های با اتصال مستقیم و مستقل بدنه ها به زمین، تامین مقاومت کم برای الکترود اتصال به زمین طبق جدول زیر به منظور استفاده از فیوز یا کلید خودکار برای تامین ایمنی بسیار مشکل است و بنابر این لازم است چاره جوئی دیگری به عمل آید .

In (A)

6

10

16

20

25

36

50

63

Ra(ohm)

2.38

1.43

0.89

0.71

0.57

0.39

0.28

0.22

راه حل استفاده از کلیدهای جریان تفاضلی یا RCD  است

کلیدهای جریان تفاضلی کلیدهائی هستند که اگر جمع برداری جریانهای خروجی از کلید با جمع جریانهای ورودی به آن برابر نباشد یعنی بخشی از جریان هر چند کوچک ،به جای برگشتن ازطریق هادیهای مدار از راه دیگری مانند زمین به منبع برگردد واکنش نسان داده و کلید را قطع میکند ،ساختن RCD  با حساسیت زیاد ( چند میلی آمپر )  امکان پذیر است و برای همین در کاربرد آنها میتوان بر خلاف شرائطی که در استفاده از فیوز وجود دارد از شبکه های زمین با مقاومت زیاد هم استفاده کرد . جدول زیر حداکثر مقاو.مت هائی را نشان میدهد که برای کلیدهای جریان تفاضلی با جریانهای عامل مختلف قابل استفاده میباشند.

In (mA)

30

300

650

1000

2000

10000

Re(ohm)

1666

166

77

50

25

5

کلیدهای RCD  مانند فیوزها در دو نوع سه فاز و تک فاز ارائه میشوند که فرق اصولی با یکدیگر ندارند و در نوع تکفاز فاز و نول به آن میروند و فاز و نول از آن خارج میشوند.

شکل زیر به طور ساده اساس کار این کلیدها را نشان میدهد.

 

بنابر این در سیستم TT علاوه بر فیوز های خودکار یا معمولی بایستی از کلید فیوزهای   RCD نیز استفاده شود.

 

جدول زیر به طور خلاصه ویژگیهای هریک از این سیستم ها را جهت  ویژگی مهم یعنی ایمنی   قابلیت اطمینان نویز و اغتشاش در دسترس بودن  و نیاز به تعمیرات کمتر

 مقایسه میکند.

علامت ” + ” یعنی مناسب است و توصیه میشود و ” – ” یعنی مناسب نمیباشد وتوصیه نمی شود. علامت  ” ++ ” یعنی خیلی خوب و علامت ” – - ” یعنی خیلی بد.

با مرور جدول مزبور به سادگی میتوان پی برد که سیستم TT از تمامی جهات سیستم کاملی است و قطعآ در آینده نیز در اکثر کشورها از این سیستم استفاده خواهد شد.هر چند اجرای این سیستم از بقیه آنها گرانتر میباشد.از لحاظ میزان جریان اتصال کوتاه که پارامتر بسیار مهمی است نیز این سیستم ها قابل مقایسه هستند ضمن اینکه باید بدانیم هر چقدر این جریان کمتر باشدسیستم از لحاظ  مسائل ایمنی و نویز و اغتشاش بر خواهد بود.

مقایسه جریانهای فوق نیز بر مناسب بودن سیستم  TTصحه خواهد گذاشت زیرا گر چه  IT  جریان اتصال اول یا یک فاز به زمین بسیار کمی دارد ولی جریان اتصالی دو فاز به زمین آن بسیاربالاو درحد سیستم TNخواهد بود.اثر قطر سیم ارت و مقاومت زمین روی ولتاژهای تماس در سیستم های توزیع مختلف جریان اتصال کوتاه و ولتاژ ناخواسته تماس که به انسان در لحظه وقوع خطا در سیستمهای الکتریکی رخ میدهد به طور خلاصه در جدول زیر درج شده است

 


 

کاربرد درزهای ساخت (درزهای اجرایی)

کاربرد درزهای ساخت (درزهای اجرایی)

 

در هر توقف عملیات بتن‌ریزی که موجب سخت شدن بتن می‌گردد، درز ساخت (درز اجرایی) به وجود می‌آید. به طور کلی هرگاه زمان قطع بتن‌ریزی از 30 دقیقه تجاوز کند، باید آن نقطه را یک درز اجرایی به حساب آورد، مگر آنکه حالت خمیری بتن با تدابیری به آن بازگردانده شود. درز ساخت ممکن است دارای وضعیتهای مختلفی باشد، ولی معمولاً قائم یا افقی است. معمولاً سعی می‌شود محل درز ساخت به محل یکی دیگر از انواع درزها منطبق گردد. در تیرها و شاه‌تیرها درزهای ساخت، باید تقریباً عمود بر محور این اعضا بوده و هیچگاه با محور عضو موازی نباشد.

درز ساخت می‌تواند در اعضا و قطعات بتن‌آرمه در محل لنگر خمشی ماکزیمم قرار گیرد، زیرا در این اعضا تنشهای کششی توسط فولادهای کششی تحمل می‌شوند. درزهای اجرایی نباید در محلی که قرار است بتن تحمل برش نماید، قرار گیرند. بنابراین در ساخت اعضای خمشی اگر قرار است بتن‌ریزی در بیش از یک مرحله صورت گیرد، باید ترتیبی اتخاذ شود که قطع بتن‌ریزی در مجاورت تکیه‌گاه نبوده، بلکه در نزدیکی وسط دهانه باشد.

تیرها، شاه‌تیرها، دالها، سرستونها و مانند آنها همگی قسمتهایی از یک کف به حساب می‌آیند که باید در یک مرحله بتن‌ریزی شوند، بتن‌ریزی ستونها اجباراً در تراز هر طبقه در محل سرستون یا تیر متوقف می‌شود. درزهای ساخت عموماً در ساختمانهای بتنی کاربرد دارند. درزهای ساخت باید در محلهای مناسب و زیر نظر دستگاه نظارت تعبیه شوند.

کاربرد درزهای حرکتی

1 درزهای انقباضی

این درزها معمولاً به منظور جلوگیری از بروز ترکهای ناشی از جمع شدن بتن تعبیه می‌شوند. اگر در فواصل معین درز انقباض در نظر گرفته نشود، روی سطوح پیاده‌روها یا دیوارهای بتنی ترکهایی پدید خواهد آمد. آرماتورها غالباً می‌توانند محل بروز ترکها را کنترل نمایند، همچنین، وجود درزهای انقباضی که محلشان به طور صحیح انتخاب شده باشد، می‌توانند مانع بروز ترک شوند. عملکرد این درزها به صورتی است که انقباض طرفین درز در محل درز متمرکز می‌گردد. در حقیقت این درزها دارای نوعی عدم پیوستگی عمومی هستند، لیکن شکاف اولیه‌ای بین بتن دو طرف درز وجود ندارد. در روسازیها جایی که دارای عرض بیش از 75/3 متر نباشد، درزهای ساختمانی بین نوارهای مجاور جوابگوی نیاز برای جمع‌شدگی طولی خواهند بود. برای سنگدانه‌های گرانیتی و آهکی فاصله درزهای روسازی معمولاً بین 6 تا 9 متر است. برای مصالح سنگی سیلیسی و روباره‌ها، این فاصله 8/4 تا 6 متر است. در صورت تردید باید فاصله درزها کمتر اختیار شود. در فاصله حدود 30 متر از انتهای آزاد روسازی و 18 متر از هر درز انبساط، در محلهایی که قفل و بست دانه‌ها کم باشد، درزهای انقباض پدید خواهند آمد، در این نقاط باید زبانه‌هایی (که یک طرف آنها به بتن پیوستگی کامل دارد و طرف دیگر در غلافی بدون اصطکاک حرکت می‌کند، یا هر وسیله دیگری که قابلیت انتقال بار در جهت عمود بر زبانه را داشته باشد) تعبیه شود.

درزهای انقباضی در پیاده‌روها و دالهای کف که به صورت موزائیکی ساخته می‌شوند، به طور معمول در فواصل 2/1 تا 8/1 متر و در جان‌پناهها و نرده‌ها در فواصل 3 تا 6 متر در نظر گرفته می‌شوند.

اگر اعضا و قطعات پیش‌ساخته و یا به صورت واحدهای مجزا و مستقل کار گذارده شوند و بدین لحاظ در آنها درز انبساط تعبیه نشده باشد، باید شرایط نصب چنان باشد که اعضا و قطعات مجاور هنگام انبساط مزاحمتی برای یکدیگر ایجاد ننماید.

2 درزهای انبساط

این درزها برای جلوگیری از خراب شدن روسازیها در اثر فشار بیش از حد، فراهم ساختن امکان تعمیر قسمتی از جدولهای بتنی پیاده‌روها و نظایر آن تعبیه می‌شوند. به طور کلی این درزها برای تأمین امکان انقباض و انبساط ناشی از تغییرات درجه حرارت، به طوری که در نقاط مختلف ساختمان ترک‌خوردگی و در مقاطع سازه تلاشهای ثانوی زیاد، ایجاد نشوند، تعبیه می‌گردند.

عملکرد این درزها باید به گونه‌ای باشد که انبساط و انقباض طرفین درز کاملاً همساز شوند، لازمه چنین درزهایی این است که هیچگونه پیوستگی در طرفین درز برقرار نباشد، چنین درزهایی باید با کمترین مقاومت در مقابل انقباض و انبساط قادر به باز یا بسته شدن باشند. عموماً این درزها در تمام قسمتهای سازه به طور پیوسته قرار گرفته و از کف تا سقف ادامه می‌یابند، برای حصول اطمینان از جدایی کامل دو قسمت مجاور رعایت این مسئله ضروریست.

3 درزهای کنترل

انبساط و انقباض بتن در اثر تغییرات رطوبت و حرارت در آن تنشهایی را به وجود می‌آورند که گاه از مقاومت بتن بیشتر بوده و به ترک‌خوردگی منجر می‌شود. برای حل این مشکل از درزهای کنترل که حرکت نسبی دال یا دیوار در صفحه خود را امکانپذیر می‌سازد، استفاده می‌شود.

برای جدا کردن واحدهای عظیم مولد برق از قسمتهای مجاور، به منظور جلوگیری از انتقال ارتعاش، منطقه‌ای کردن و محدود ساختن احتمال خرابی در قسمتهایی از ساختمان، جلوگیری از بروز ترک به علت تمرکز تنش در محلهایی که تغییر مقطع قابل توجهی حادث شده است (نظیر بازشو دیوارها)، جداسازی قسمتهای مختلف یک شالوده به علت تفاوت باربری آنها، جدا ساختن بازوهای مختلف سازه‌هایی که شکل پلان آنها U,H,T,L,+ می‌باشد، از درز کنترل استفاده می‌شود. محل درزهای کنترل به ملاحظات معماری و مهندسی بستگی دارد. با تکیه بر تجربیات به دست آمده بهتر است ساختمانهای بتنی بزرگ، مستقل و بدون درز با طول بیش از 18 متر ساخته نشوند.

4 درزهای نشست

این درزها برای جلوگیری از نشستهای نامساوی دو ساختمان مجاور که دارای دو نوع مصالح، دو نوع پی یا دو ارتفاع متفاوت هستند، مورد استفاده قرار می‌گیرند.

5 درزهای لغزشی

درزهایی هستند که امکان لغزش دو قسمت مجاور درز بدون انتقال نیروی برشی را فراهم می‌کنند. این درزها غالباً در مخازن، به ویژه در مواردی که تغییرات درجه حرارت محیط زیاد است، مورد استفاده قرار می‌گیرند.

6 سایر درزها

مشخصات درزهای جدا کننده، مفصلی و … که کاربردهای ویژه دارند، طبق مندرجات مشخصات فنی خصوصی خواهد بود.

مصالح مصرفی در درزهای ساختمانی

برای اجرای درزهای ساختمانی معمولاً مصالح زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 1مصالح پرکننده درز (فیلر)

این مواد ممکن است در بر دارنده الیاف گیاهی، لاستیک، ترکیبات آسفالتی، چوب‌پنبه و مانند آنها باشند. مواد به کار رفته به عنوان پرکننده، باید دارای ویژگیهای زیر بوده و در هر صورت از مشخصات مندرج در فصل مصالح تبعیت نماید. اهم ویژگیهای مصالح پرکننده عبارتند از:

الف:  برخورداری از دوام زیاد

ب:   جاگیری و شکل‌گیری در درزها

ج:    قابلیت ارتجاع و عدم ایجاد اتصال محکم با درز

2مصالح آب‌بندی

مصالح آب‌بندی به منظور نفوذناپذیری در مقابل باد و باران و رطوبت به کار می‌روند.

مصالح آب‌بندی باید طبق نقشه‌ها و مشخصات خصوصی و با تأیید دستگاه نظارت به کار گرفته شود. مصالح آب‌بندی باید از نوعی باشد که به درز آسیب وارد نیاورده و سبب کم و زیاد شدن ابعاد آن نشود. برای آب‌بندی انواع مختلف مصالح فلزی، لاستیکی و یا پلاستیکی به کار می‌رود.

3 مصالح پوشش

مصالح مورد استفاده در پوشش غالباً از نوع مسی، برنزی، آلومینیومی، چوبی، لاستیکی و مانند اینهاست. مشخصات مصالح باید مطابق مندرجات فصل مصالح و مشخصات فنی خصوصی باشد. این پوششها باید طوری نصب شوند که بتوانند جدا از اسکلت فلزی یا بتنی و مصالح دیگر منبسط و منقبض گردند.

اجرای درزهای ساختمانی

درزها در تمام سطوح باید مطابق نقشه‌ها و مشخصات و با عرض مناسب ایجاد شوند، باید دقت شود که درزها در حین اجرا با مصالح بنایی، ملات و مانند اینها پر نشده و اجزای ساختمانهای مجاور به هیچ عنوان در هیچ نقطه‌ای به یکدیگر مربوط نشوند و کاملاً از یکدیگر جدا باشند.

1 اجرای درزهای ساخت

این درزها در ساختمانهای بتنی کاربرد دارند و آن هنگامی است که بتن‌ریزی دو قسمت مجاور و چسبیده به هم، در دو زمان مختلف صورت گیرد. به سطح بتن خمیری جدید و بتن سفت قدیمی، سطح واریز یا درز اجرایی گفته می‌شود. موقعیت و شکل درز، باید از قبل پیش‌بینی شده باشد. تعیین محل درز نباید به تصادف و پیشرفت کار بتن‌ریزی واگذار شود، بلکه باید قبل از شروع کار و در هنگام تهیه برنامه زمانبندی بتن‌ریزی، تدابیر لازم در مورد درز اجرایی اتخاذ شده باشد.

دستیابی به پیوستگی کامل بین دو سطح بتنی در یک درز ساختمانی ضروری است. از این رو در درزهای ساختمانی معمولاً سعی می‌شود در حالی که بتن ریخته شده یک طرف درز نارس است، یک لایه سطحی از آن برداشته شود، به صورتی که دانه‌ها نمایان شده و سطحی ناصاف و غیرمنظم حاصل گردد، این وضع را می‌توان با پاشیدن آب یا مخلوط آب و هوا، با فشار لازم و استفاده از برس سیمی ایجاد نمود. تا زمانی که قرار است بتن طرف دیگر درز اجرا شود، باید سطح بتن اولیه مرطوب نگه داشته شود، به جز سطح خود درز که باید چند ساعت قبل از عملیات مراقبت از آن قطع گردد، به صورتی که نوعی خشکی سطحی و کم‌عمق در سطح درز پدید آید.

در بتن‌ریزیهای حجیم باید از سطوح واریز خیلی بزرگ اجتناب شود، این سطوح باید به صورت پلکانی یا شکسته احداث شوند. ایجاد سطوح واریز قائم، باید به وسیله قالب موقت صورت پذیرد. بدین منظور می‌توان از توری با چشمه ریز که به وسیله یک شبکه محکم نگهداری می‌شود، استفاده نمود. توری در توده بتن باقی مانده و یا بموقع کنده می‌شود. به این ترتیب سطح خشنی به دست می‌آید. برای بتن‌ریزی وجه دوم درز باید سطح واریز کاملاً آماده شود. سطح واریز باید عاری از آلودگی، روغن، گریس، رنگ و نظایر آن باشد. تمیز کردن سطح، بتن تا آنجا ضرورت دارد که دانه‌های ماسه مشخص گردد. بهترین روش برای تمیز کردن سطح، ماسه‌پاشی مرطوب با استفاده از آبفشان است، البته روشهای دیگری نظیر اسیدشویی، استفاده از آبفشان و یا استفاده از ابزار دستی، هر کدام بسته به موقعیت درز کاربرد دارند. برای تأمین پیوستگی بتن جدید و قدیم پس از زخمی کردن سطح واریز، باید آن را به مدت طولانی خیس نگاه داشته و قبل از شروع بتن‌ریزی مجدد به کمک هوای فشرده، آب سطحی را از روی بتن زدود. برای تأمین پیوستگی بیشتر می‌توان با نظر دستگاه نظارت بر مقدار کارایی بتن افزود. این کار از طریق افزایش اسلامپ، افزایش ماسه و یا کاهش مقداری از درشت‌دانه‌ها صورت می‌گیرد. برای حصول کامل پیوستگی بهتر است قسمتهای اولیه بتن جدید به خوبی و با دقت کامل مرتعش گردد.

2 اجرای درزهای حرکتی

درزهای حرکتی در تمام سطوح باید برابر نقشه‌ها و مشخصات و با عرض مناسب ایجاد گردند. باید دقت شود که درزها در حین اجرا با مصالح بنایی و ملات پر نشده و اجزای ساختمانهای مجاور در حین اجرا به هم مربوط نشوند و کاملاً از یکدیگر جدا باشند.

1 درزهای حرکتی در ساختمانهای بتن‌آرمه یکپارچه

در این حالت درزها باید با بریدن سقف، دیوارها و کف طبقات به طور کامل انجام شود. فاصله درزهای حرکتی در ساختمانهای بتن‌آرمه به کمک محاسبه تعیین می‌شود. این فاصله معمولاً بین 30 تا 60 متر است. با به کار بردن آرماتورهای طولی، می‌توان فاصله درزها را تا 90 متر افزایش داد. عرض درزها معمولاً بین 13 تا 37 میلیمتر است که از طریق محاسبه تعیین می‌شود.

2 درزهای حرکتی در ساختمانهای فولادی

در ساختمانهای فولادی باید درز انبساط، ساختمان را کاملاً به دو قسمت تقسیم نماید. اجرای درزها در ساختمانهای فلزی بسته به اینکه سقف بتنی یا فلزی باشد، طبق نقشه‌ها و مشخصات خواهد بود. فاصله درزها از یکدیگر بیش از 60 متر نخواهد بود که در هر حال طبق نقشه‌ها و مشخصات و در محلهای تعیین شده اجرا خواهند شد.

3 درزهای حرکتی در ساختمانهای ساخته شده از مصالح بنایی

در ساختمانهای ساخته شده از مصالح بنایی باید درزها در نقاط زیر تعبیه شوند:

الف:  در خط باریک شدن عرض ساختمان

ب:   در تقاطع دو دیوار در ساختمانهایی که به شکل H,U,T,L,+ یا ترکیبی از این شکلها باشند.

پ:   در دیوارهای طویل بسته به موقعیت دیوار و درجه حرارت محیط

ت:   در مواردی که دیوارهای ساختمانهای جدید به ساختمانهای موجود متصل می‌گردند.

ث:   در تقاطع چند ساختمان که به هم ارتباط دارند.

همچنین برای جلوگیری و کاهش خسارت و خرابی ناشی از ضربه ساختمانهای مجاور به یکدیگر، باید ساختمانهایی که دارای ارتفاع بیش از 12 متر و یا دارای بیش از 4 طبقه هستند، به وسیله درز انقطاع از ساختمانهای مجاور جدا شوند. حداقل عرض درز انقطاع در تراز هر طبقه 1/100 ارتفاع آن تراز از روی شالوده می‌باشد، این فاصله را می‌توان با مصالح کم مقاومت که در هنگام زلزله به آسانی خرد می‌شوند، پر کرد.

اجرای درزهای حرکتی در ساختمانهای خاص نیاز به مشخصات فنی خصوصی خواهد داشت. به طوری که عرض و فاصله درزها متناسب با مقدار انبساط و انقباض باشند.

 

اجرای ساختمان



6-1- مقدمه

هدف از کف سازی بوجود آوردن سطحی است که بتواند خواسته های استفاده کنندگان را از آن به نحو مطلوب برآورد. با توجه به کاربری کف، جنس و شکل آن متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال نحوه ساخت کف حمام در طبقات بالای ساختمان با نحوه ساخت زیرزمین تفاوت دارد. کف ها را باید از مصالحی ساخت تا قادر به تحمل وزن خود، وزن اشخاص، و وسایل وارده باشند. کف ها باید در مقابل ساییدگی محکم و مقاوم بوده و زیبایی نیز داشته باشند، همچنین حرکت بر روی آن ها راحت و تا حد امکان بی صدا بوده و به راحتی بتوان آن ها را نظافت نمود.

6-2- کف سازی در زیرزمین ها

اگر زمین طبیعی کاملاً خشک باشد، برای کف سازی، یک لایه بتن با عیار 200 کیلوگرم سیمان در متر مکعب با ضخامت 10 سانتی متر بر روی زمین ریخته می شود که پس از متراکم نمودن آن، با استفاده از تخته ماله آن را صاف می کنند. پوشش نهایی می تواند ملات ماسه و سیمان، سنگ فرش، موزاییک فرش و... باشد.

************************

کف سازی در زمین های کاملاً خشک

در زمین هایی که رطوبت کمی دارند، برای جلوگیری از نفوذ رطوبت به کف زیرزمین باید اعمال زیر به ترتیب انجام داده شود:

- خاک زیرین کاملاً کوبیده شود و روی آن قلوه سنگ درشت به ضخامت حداقل 25 سانتی متر پخش گردد. برای بوجود آوردن سطحی تقریباً صاف و پر شدن فواصل خالی بین قلوه سنگها، شن ریز روی تمام سطح ریخته شود تا حدود یک سانتی متر بر روی قلوه سنگها پوشانده شود. پس از کوبیدن شن و مسطح کردن آن از بتن با عیار 200 کیلوگرم سیمان در متر مکعب به ضخامت 7 تا 10 سانتی متر استفاده گردد و بتن با تخته ماله صاف گردد.

***********

کف سازی در زمین های نیمه خشک

- اگر زمین دارای رطوبت زیاد باشد و قلوه سنگها نتوانند مانع از نفوذ رطوبت شوند، باید از عایق رطوبتی مانند قیروگونی استفاده نمود.

برای این منظور پس از چیدن قلوه سنگ، ریختن شن ریز و بتن ریزی بر روی بتن، یک لایه قیرگونی کشیده می شود. برای جلوگیری از وارد شدن صدمه به عایق، روی آن را یک قشر ملات ماسه و سیمان می کشند و بعد پوشش نهایی را انجام می دهند.

6-3- کف سازی در طبقه همکف ساختمان (بدون زیرزمین)

برای جلوگیری از ورود آب باران به طبقه همکف ساختمان های بدون زیرزمین معمولاً ساختمان را بر روی کرسی چینی اجرا می نمایند. اجرای کف بستگی به نوع زمین دارد.

اگر زمین از گیاه پوشیده شده باشد، باید آن قدر خاکبرداری نمود تا کلیه ریشه های درون خاک جمع آوری گردد، سپس به ارتفاع مورد نیاز خاکریزی انجام می دهند و آن را می کوبند تا تراکم آن به 85 تا 90 درصد برسد، سپس آن را تسطیح می کنند. در صورت زیاد بودن ارتفاع خاکریزی، باید بصورت لایه لایه و در ضخامت های 30 سانتی متری کوبیده شود. اگر زمین طبیعی خشک باشد و امکان نفوذ رطوبت به سمت بالا وجود نداشته باشد می توان یک قشر بتن با عیار 200 کیلوگرم سیمان در متر مکعب بر روی خاک کوبیده شده ریخت که پس از آن برای فرش کف از پوشش مناسب استفاده می شود. در صورتی که امکان نفوذ رطوبت به مقدار زیاد نباشد بر روی خاک کوبیده شده، به ضخامت حداقل 25 سانتی متر قلوه سنگ می ریزند و بر روی آن شن و ماسه نرم پخش می کنند. پس از این که حدود یک سانتی متر قلوه سنگها را پوشاند بتن با عیار 200 کیلوگرم سیمان در متر مکعب به قطر 7 تا 10 سانتی متر بر روی شن و ماسه نرم می ریزند. پس از خشک شدن بتن، آن را با پوشش مورد نظر فرش می کنند.

اگر مقدار آب و نفوذ آن به کف زیاد باشد، یک لایه قیروگونی برای تمام سطح ساختمان استفاده می شود. قیروگونی را بر روی بتن کف پهن می کنند و بر روی آن، ماسه نرم پخش نموده و برای فرش کف از پوشش مناسب استفاده می کنند.

6-4- کف سازی طبقات

پس از اجرای سقف یک لایه بتن سبک بر روی آن می ریزند و آن را صاف می کنند.

پس از خشک شدن بتن پوکه، پوشش نهایی کف را انجام می دهند. بتن پوکه سبک وزن است، همچنین به دلیل داشتن منافذ ریز، عایق حرارتی بسیار خوبی است از این رو در کف سازی ها مورد استفاده قرار می گیرد.

6-5- کفپوش ها در ساختمان

استفاده از کفپوش ها در ساختمان جهت زیبای و مسطح بودن زیرپا می باشد که در سه حالت مورد استفاده قرار می گیرند:

1- کفپوش هایی که فرش می شوند. شامل انواع سنگ های پلاک و موزاییک های گوناگون می باشد.

2- کفپوش هایی که درجا ریخته می شوند.

3- کفپوش هایی که چسبانده می شوند، مثل پارکت

7                                                                                            دیوار

7-1 مقدمه

دیوار به عنوان یکی از مهمترین اجزای ساختمان محسوب می شود که از مجموعة مصالح پرکننده که به وسیله ملات به هم متصل می شوند، تشکیل شده است.

دیوار به عنوان یکی از مهمترین اعضای هر ساختمان محسوب می گردد که اغلب برای تحمل فشار، تقسیم فضاهای داخل ساختمان، جلوگیری از نفوذ عوامل جوّی و همچنین جلوگیری از انتقال سروصدا و نگهداری خاکریزها و خاکبرداری ها مورد استفاده قرار می گیرند.

معمولاً دیوارها به دو صورت نامیده می شوند:

1- از نظر نوع مواد و مصالح مصرف شده در آن

2- علت احداث آن ها چه بوده و یا در چه محلی قرار می گیرند.

دیوار آجری مهمترین دیواری است که در کشور ما به صورت چشم گیر مورد استفاده قرار می گیرد.

بر حسب ابعاد آجر (cm5 . 5/10 . 22) دیوارهای آجری نسبت به ضخامت آن گروه بندی می گرد ند مانند دیوارهای تیغه (5 سانتی)- دیوارهای نیم آجره (5/10 سانتی)- دیوارهای یک آجره (22 سانتی)- دیوارهای یک و نیم آجره (35 سانتی) – دیوارهای دو آجره (45 سانتی)

7-8- انواع دیوارها

دیوارها را بر حسب وظیفه ای که به عهده دارند می توان به دیوارهای باربر و غیرباربر تقسیم بندی نمود، همچنین می توان از نظر مصالح مصرفی آن ها را به دیوارهای آجری، بلوکی، سنگی، بتنی، چوبی، فلزی و گلی تقسیم بندی نمود.

7-10- ملات مصرفی

ملات های مورد مصرف برای ساختن دیوارهای آجری عبارتند از: گل آهک، ماسه آهک، باتارد و ملات ماسه سیمان.

7-10-1- ملات گل آهک

مخلوطی از خاک سرند شده و 150 تا 250 کیلوگرم پودر آهک و یا خمیر آهک در متر مکعب خاک است که آن را با آب مخلوط می کنند و برای دیوارهای با اهمیت کم در ساختمان های کوچک مورد استفاده قرار می گیرد.

7-10-2- ملات ماسه آهک

مخلوطی از ماسه شسته و پودر و یا خمیر آهک است که آن را با آب مخلوط می کنند. این نوع ملات سنبت به ملات گل آهک بهتر و مقاومتر می باشد و در ساختمان های کوچک به کار می رود.

7-10-3- ملات باتارد

مخلوطی است از ماسه و سیمان و آهک به نسبت 100 تا 150 کیلوگرم سیمان و 150 تا 200 کیلوگرم آهک شکفته در متر مکعب ماسه که با مقدار مورد نیاز آب تهیه می شود. این نوع ملات مناسب برای دیوارچینی می باشد.

7-11- ضخامت دیوارهای آجری

دیوارهای آجری باربر 35 سانتی یا 5/1 آجره برای ساختمان های تا دو طبقه و دیوارهای آجری باربر 45 سانتی متری یا 2 آجره برای ساختمان های 2 تا 4 طبقه مورد استفاده قرار می گیرد. برای ساختمان های بیش از 4 طبقه از دیوار آجری استفاده نمی شود همچنین از نظر اقتصادی مقرون به صرفه هم نمی باشد. در برخی مواقع دیوارهای باربر را با ضخامت 22 سانتی متر یعنی یک آجره می سازند که این نوع دیوارها فقط برای دهانه های کمتر از 3 متر با بار بسیار کم و ارتفاع حداکثر 3 متر مورد استفاده قرار می گیرد. از دیوارهای 55 سانتی متری برای کرسی چینی زیر دیوارهای باربر 5/1 تا 2 آجره و از دیوارهای 3 آجره یا بیشتر برای دیوارهای پی ساختمان استفاده می شود.

7-12- ارتفاع دیوارهای آجری

عبارت است از فاصله عمودی بین کف تا زیر سقف هر طبقه که به آن طول آزاد دیوار نیز می گویند. ارتفاع دیوار با ضخامت آن رابطه مستقیم دارد یعنی هرچه دیوار دارای ارتفاع کمتر باشد، ضخامت آن هم باید کمتر باشد. در ساختمان هایی که همه طبقات آن دارای ارتفاع یکسان می باشد برای هر دو طبقه که ساختمان مرتفع تر می شود، می توان به اندازه یک نیمه ضخامت آن را کاهش داد. به عنوان مثال در یک ساختمان آجری 4 طبقه، اگر ضخامت دیوارهای طبقات اول و دوم 5/2 آجره باشد می توان ضخامت طبقات سوم و چهارم را 2 آجره در نظر گرفت. لازم به ذکر است که ارتفاع دیوار آجری حدود 18 تا 20 برابر ضخامت آن باید باشد. یعنی ارتفاع یک دیوار یک آجره حداکثر می تواند برابر cm440=22. 20  باشد.

در موقع اجرای دیوارهای آجری باید به موارد زیر دقت نمود:

1- حداقل مقاومت فشاری آجر مورد مصرف باید برابر 40 کیلوگرم بر سانتی متر مربع باشد. سالم بوده و کناره های تیز و بدون آلودگی و مواد خارجی داشته باشد. از مصرف آجرهای شکسته باید خودداری نمود زیرا موجب می شود که ملات بیشتری استفاده گردد در نتیجه از مقاومت دیوار کاسته می شود.

2- آجرها را باید قبل از مصرف زنجاب نمود یعنی از آب اشباع شوند، از این رو یا آجرها را درون بشکه آب فرو می برند و یا با شلنگ بر روی آن ها آب می پاشند، سپس آن ها را مورد مصرف قرار می دهند. در صورتی که آجر به صورت خشک مورد استفاده قرار گیرد، به سرعت آب ملات را می مکد که در این صورت از اتصال آجر با ملات جلوگیری می شود. در هوای گرم پس از آجرکاری باید بر روی آن آب پاشی نمود، همچنین در هوای کمتر از 5 درجه سانتی گراد باید از انجام عملیات آجرچینی خودداری نمود.

3- در هر ردیف، سطح آجرکاری باید کاملاً بصورت افقی باشد و موجدار نباشد زیرا پخش بار در سطوح افقی بصورت یکنواخت صورت می گیرد.

4- در موقع آجرچینی، حداکثر اختلاف ارتفاع آجرکاری هر قسمت از ساختمان باید نسبت به سایر قسمت ها برابر یک متر باشد.

5- در گوشه ها و محل های تقاطع، دیوارها باید بصورت یک رج در میان قفل و بست کامل باشند و گوشه های بیرونی دیوارها نیز باید در هر رج دارای قفل و بست کامل باشند، از این رو نباید دیوارچینی گوشه ها را در امتداد قائم متوقف نمود، همچنین درزهای قائم دیوار نباید بر روی هم قرار گیرند. به عبارت دیگر فاصله درزهای قائم از یکدیگر در دو ردیف متوالی باید به اندازه  طول آجر تا حداقل  باشد.

کاری می گردد تا از نفوذ رطوبت جلوگیری شود. پس از انجام عملیات عایق کاری، دیوار محافظ عایق را می سازند و پشت آن را شفته ریزی می کنند.

دیوار محافظ عایق به دو روش انجام می گیرد:

1- در ابتدا دیوار زیرزمین را با ملات ماسه و سیمان یا باتارد می سازند، سپس پشت دیوار را با ملات ماسه و سیمان اندود و روی آن را صیقلی می کنند. پس از انجام عملیات عایق کاری دیوار محافظ را که ضخامت 11 یا 22 سانتی متری دارد با ملات ماسه و سیمان می سازند به گونه ای که تمام منافذ آن کاملاً پر شود و جای خالی وجود نداشته باشد، زیرا در موقع شفته ریزی، آب آهک از سوراخ ها نفوذ کرده و به عایق کاری آسیب می رساند. در صورتی که اطراف زیرزمین به ساختمان های همسایگان محدود باشد، استفاده از این روش امکان پذیر نمی باشد زیرا ساخت دیوار محافظ بین دیوار اصلی عایق کاری شده و دیوار همسایه غیرممکن می باشد.

2- در ابتدا دیوار محافظ را با هر نوع ملاتی که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد، می سازند و بر روی آن ملات ماسه و سیمان اندود صیقلی می نمایند، سپس روی اندود ماسه سیمان را عایق کاری نموده و دیوار زیر زمین را با ملات ماسه و سیمان می سازند.

8                                                                    نعل درگاه

8-1- مقدمه

به تیر افقی بالای در و پنجره که بار سقف را بر ستون ها منتقل می نمایند، نعل درگاه گفته می شود. دو انتهای نعل درگاهی باید در بالای ستون یا دیوارها به گونه ای قرار داده شود که وزن روی نعل درگاهی تماماً به ستون ها و یا دیوارها منتقل شود. به سطحی از دیوار یا ستون که دو انتهای نعل درگاهی روی آن قرار می گیرد، تکیه گاه می گویند. هرچه درگاهی عریض تر باشد، به همان نسبت نعل درگاهی نیز عریض تر خواهد بود و بار بیشتری را تحمل می کند. حداقل ارتفاع نعل درگاهی ها برابر 15 سانتی متر است. نحوه پخش بار بر روی نعل درگاهی های آجری به شکل یک مثلث و با زاویه 60 درجه است.

*************

5-2- عملکرد و هدف از نعل درگاهی

نعل درگاه معمولاً در قسمت بالای درها و پنجره ها قرار دارد و وظیفه آن نگهداری مصالحی است که روی آن چیده می شود. پایه های نعل درگاه ممکن است از جنس آجر، بتن یا سنگ باشد.

**************

8-3- انواع نعل درگاه ها و روش اجرای آن ها

8-3-1- نعل درگاه آجری (قوس آجری)

این نوع پوشش از زمان های گذشته تا بحال در منازل مسکونی و بناهای عمومی و سنتی معمول بوده است. برای نعل درگاهی می توان از انواع قوس های تخت، هلالی، نیم دایره، نیم بیضی، مربع، شاخ بزی و هفت و پنج استفاده نمود. در ابتدا با توجه به فاصله دهانه درگاهی، شکل قوس مورد نظر را ترسیم کرده، سپس یک قالب از جنس گچ یا چوب ساخته و بر روی پایه های قوس قرار می دهند، سپس قوس آجری را با استفاده از آجر مرغوب و ملات گچ یا گچ و خاک، بر روی قالب نصب می کنند که پس از خشک شدن، قالب برداشته می شود. معمولاً برای حفظ زیبایی قوس، کتیبه بالای در و پنجره را با همان قوس ساخته و نصب م کنند. گاهی اوقات برای زیبایی بیشتر، کتیبه آن را به شکل های هنری و تزیینی ساخته می شود که به آن گره سازی می گویند و داخل گره را با شیشه های رنگی پر می کنند.

*****************

8-3-2- نعل درگاه چوبی

این نعل درگاه را از تیرهای مقاوم چوبی با مقطع گرد می سازند. دو تیر چوبی در طرفین و روی تکیه گاه طوری قرار داده می شوند که تیرها به اندازه 30 سانتی متر از طرفین بر روی تکیه گاه ها قرار گیرد، برای جلوگیری از غلتیدن تیرهای گرد، قسمت وسط و دو سر تیرها را با قطعات چوبی و میخ به یکدیگر متصل می کنند. تیرهای چوبی را باید قبل از مصرف به سموم ضد موریانه آغشته نود تا از نفوذ موریانه و حشرات موذی دیگر به داخل آن ها جلوگیری گردد.

9                                                                     تاق ضربی

9-1- مقدمه

آجر از مصالحی است که از مقاومت فشاری خوبی برخوردار است اما دارای مقاومت کششی نامناسب نمی باشد. معمولاً در قسمت هایی از ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد که نیروی وارده به صورت فشاری باشد. در پوشش سقفها به روش تاق ضربی، با دادن خیز منفی به آجرها می توان فاصله میان دو تیرآهن را از هم بیشتر در نظر گرفت.

مقدار خیز مورد نیاز در تاق ضربی بستگی به دهانه دارد، یعنی هرچه دو تیر آهن نسبت به هم فاصله کمتری داشته باشد به خیز کمتری نیاز است و هرچه دو تیرآهن نسبت به یکدیگر فاصله زیادتر داشته باشد باید خیز بیشتری را در نظر گرفت. با در نظر گرفتن خیز بیشتر، استحکام بیشتری در تاق بوجود می آید اما در موقعی که باید زیر تاق را اندود نمود خیز زیاد باعث می گردد که ضخامت اندود افزایش یابد که از نظر اقتصادی مقروم به صرفه نمی باشد، همچنین به دلیل سنگینی اندود زیر تاق، امکان جدا شدن آن از زیر تاق وجود دارد، لذا باید دهانه و خیز آن محدود باشد. معمولاً دهانه تاق ضربی (فاصله دو تیر آهن از یکدیگر) بین 90 تا 110 سانتی متر در نظر گرفته می شود که خیز مناسب آن حدود 3 تا 5 سانتی متر است.

در تاق ضربی معمولاً آجرهای نوع فشاری به کار برده می شوند. در سطوح این آجر خلل و فرج هایی وجود دارد که موجب افزایش چسبیدن به ملات می شود. قبل از مصرف آجر در تاق ضربی حتماً باید گرد و خاک سطوح آجر با آب کاملاً تمیز شود، زیرا وجود این گرد و خاک، مانع از چسبیدن آجر به ملات می گردد. برای این منظور، آجر را در آب تمیز فرو می کنند. باید گرد و خاک و مواد زاید از سطوح آن جدا گردد و مقداری آب را هم جذب کند. عمل یاد شده موجب می گردد که در موقع تاق زنی، آجر، آب ملات را بسیار سریع جذب نکند و زمان مناسب برای انجام فعل و انفعالات شیمیایی ملات، برای چسبیدن به آجر فراهم شود. باید آجر را فقط آب خور کرد و ازسیراب شدن کامل آجر خودداری نمود، زیرا به ملات نمی چسبد و از آن جدا می شود.

در تاق ضربی معمولاً از ملات گچ و خاک استفاده می شود. نسبت اختلاط آن تابع قدرت گیرایی گچ و نوع خاک است. برای ساخت ملات گچ و خاک، مقداری آب در استنبلی می ریزند و به مرور، مخلوط خشک گچ و خاک را در آن می پاشند تا تقریباً سطح آب را بپوشاند. پس از مخلوط کردن، آن را فوراً در محل مورد نظر مورد استفاده قرار می دهند.

9-2- مراحل ساخت تاق ضربی

9-2-1- آماده نمودن تیرآهن ها

تیرآهن های مصرفی باید بصورت سالم و بدون تاب خوردگی و پوسیدگی باشند. در این مرحله، تیرآهن ها را نباید برای مدت زمان زیاد در فضای باز انبار نمود.

9-2-2- تیر ریزی

قرار دادن سر تیرآهن ها مستقیماً بر روی دیوارهای آجری یک روش صحیح نمی باشد، لذا باید از یک زیر سری بتنی در سرتاسر دیوار، در ترازی که تیرآهن ها قرار می گیرند بصورت یک کلاف بتنی سرتاسری استفاده نمود. در صورتی که سر تیرآهن ها را مستقیماً بر روی دیوار آجری قرار دهیم، به دلیل این که عرض بال تیرآهن نسبتاً کم است و فشارهای وارده به یک نقطه وارد می شود، لذا آجر زیر تیرآهن می شکند و خرد می شود. با استفاده نمودن از کلاف افقی زیر سقف، بار به صورت یکنواخت به دیوار منتقل می شود. معمولاً فواصل تیر آهن های تاق ضربی بین 90 تا 110 سانتی متر است. تیرآهن ها را به صفحات فولادی که قبلاً در کلاف افقی تعبیه شده اند جوش می دهند. صفحات یاد شده توسط آرماتورهای فلزی در بتن محکم شده اند. برای پاتاق یا آخرین دهانه تاق ضربی نیز باید یک تکیه گاه مناسب در نظر گرفت.

9-2-3- نصب میل مهار

در سقفهای ضربی ساده ترین روش برای جلوگیری از نزدیک و دور شدن تیرها در طول دهانه، استفاده از میل مهار است. تیرآهن های سقف را باید توسط تسمه ها و آرماتورهای فلزی حداقل 10 میلی متری بصورت ضربدری به یکدیگر متصل نمود. برای هر حداکثر 25 متر مربع از یک عدد ضربدر مطابق شکل زیر استفاده می شود.

****************

10                   در و پنجره

10-1- مقدمه

در، جزئی از ساختمان است که با باز و بسته شدن، فضاهای داخل و خارج ساختمان را به یکدیگر مرتبط و یا مجزا می کند و امکان دسترسی و گاهی اوقات عبور نور و تبادل هوا را ممکن یا ناممکن می کند. از این رو در، یک دیوار موقتی است که در درگاهی قرار می گیرد.

10-2- خصوصیات در

ایجاد امکان دسترسی به عنوان وظیفه اولیه در محسوب می شود. وظایف ثانویه آن به عنوان بخشی از دیوار عبارت است از: حفظ محیط از باد و باران، حفظ حریم خصوصی و ایمنی، مقاومت و پایداری، عایق حرارتی و صوتی.

10-3- تعاریف

لنگه: به قسمتی از در یا پنجره که در چهارچوب قرار دارد و معمولاً متحرک است، لنگه می گویند.

قاب: همان چهارچوب است و لنگه در یا پنجره در آن قرار می گیرد.

آستانه: به قسمت پایینی قاب در گفته می شود. از آستانه به خصوص برای درهای ورودوی و سرویس ها استفاده می شود.

کتیبه: به قسمتی از در یا پنجره گفته می شود که در قسمت بالایی آن ها قرار می گیرد. کتیبه می تواند بازشو باشد و یا ثابت.

وادار (قید): لنگه در یا پنجره را به دو یا چند قسمت تقسیم می کند. از وادار برای تقسیم ابعاد در و یا کوچک نمودن ابعاد شیشه یا زینت استفاده می شود.

بائو: وادار عمودی طرفین در یا پنجره که قفل و لولا به آن متصل می شود و یا درون آن قرار می گیرد، بائو نام دارد.

***************

قیدهای فوقانی و تحتانی: همان وادارهای بالا و پایین هستند.

تنکه: عبارت است از قسمت صفحه مانندی از در که مابین دو وادار قرار دارد.

پاخور: به یال پایینی لنگه در گفته می شود که معمولاً نسبت به یال های جانبی پهن تر است و برای جلوگیری از صدمه دیدن در از ضربه مورد استفاده قرار می گیرد.

شیشه خور: به قسمتی از یالهای در گفته می شود که شیشه بر روی آن تکیه می کند.

دماغه: به قسمتی از لنگه در یا پنجره که بر روی نمای قاب قرار می گیرد و بالعکس قسمتی از قاب که در نما روی لنگه در قرار می گیرد، دماغه می گویند.

برای جلوگیری از نفوذ هوا به داخل و همچنین حرکت بیش از اندازه لنگه در باید از دماغه استفاده نمود.

*************

10-9- پنجره

نشانه زندگی و رابط فضاهای داخل و طبیعت زیبای خارج است. پنجره نه تنها منظر داخلی را تأمین می کند، بلکه اطلاعات زیادی در مورد موقعیت جهت، تغییر ساعات شبانه روز و تغییرات طبیعت را منتقل می کند. با توجه به نیازهای فضای داخلی، شرایط اقلیمی و تناسبات نماهای خارجی ساختمان طراحی می شود. تأمین روشنایی طبیعی مورد نیاز فضاها وظیفه پنجره است. پنجره، وسیله مهمی برای تنظیم شرایط محیطی ساختمان، جذب انرژی، تأمین نور، تبادل حرارت و تهویه طبیعی است. نحوه پنجره گذاری در هر منطقه از نظر جهت استقرار پنجره ها، ابعاد پنجره و ارتفاع دست انداز متفاوت است.

10-10-1- استفاده از نور طبیعی روز

همانگونه که در قبل به آن اشاره شد، فراهم ساختن امکانات ورود نور کافی برای اجرای مؤثر فعالیت های روزانه به عنوان وظیفه اولیه پنجره محسوب می شود. حداقل میزان نور طبیعی روز برای اجرای فعالیت های مختلف تابع عملکرد فضای معماری است.

مقدار نور ورودی نیز تابع ابعاد و محل پنجره و شکل آن است، همچنین عمق اتاق از نظر توزیع نور در تمام سطح آن مؤثر است. توزیع نور به گونه ای است که هرچه از پنجره فاصله بگیریم، درصد آن کاهش می یابد. مسأله ذکر شده با ضریب انعکاس رنگ دیوار و کف و سقف نیز در ارتباط است.

*********

در عمل جهت توزیع مناسب نور در سطح اتاق از چندین راه می توان استفاده نمود. یکی از راه حل ها هدایت نور آفتاب به سقف و انعکاس آن در سطح اتاق است. از این روش معمولاً برای دفاتر کار که وجود نور یکسان در سطح مدّ نظر است، استفاده می شود.

برای جلوگیری از ورود نور مزاحم و توزیع آن در سطح اتاق می توان از سایه بان های مشبک و تیغه های عمودی و افقی در جلوی پنجره استفاده نمود.

************

در سالن های بزرگ (مانند کارخانه ها) نیز برای حداکثر استفاده از نور روز می توان از سقف برای نورگیری استفاده نمود.

10-10-2- دید مناسب

برای دستیابی به دید مناسب، عرض و ارتفاع پنجره و فاصله کف پنجره از کف اتاق از اهمیت زیاد برخوردار می باشد. در مکان هایی که افراد بر روی مبل و صندلی می نشینند، ارتفاع مناسب کف پنجره نسبت به فضاهایی که افراد بر روی زمین می نشینند، تفاوت دارد.

11               شیب بندی بام ها

11-1- مراحل اجرای شیب بندی بام

جهت محافظت نمودن سقف از نفوذ رطوبت خارج به داخل باید نسبت به زیرسازی بام ها مسطح اقدام نمود. چنانچه در هنگام تهیه طرح و یا اجرای عملیات کف سازی، بدون توجه به خصوصیات محل ساختمان زیرسازی مناسبی پیش یبنی و به اجرا درنیاید، موجب از بین رفتن بام، فرش کف و حتی سلب آسایش ساکنین می گردد. این تنها وظیفه زیرسازی بام، در یک ساختمان متعارف و در منطقه اقلیمی معتدل و به دور از ویژگی های خاص به سه قسمت تقسیم می گردد.

الف) شیب بندی بام

ب) عایق کاری بام

پ) محافظت از عایق بام

11-1-1- شیب بندی

با انجام شیب بندی، آبهای بام به سمت آبروها هدایت می شوند. پس از انجام پوشش سقف، باید عملیات شیب بندی را انجام داد. در مناطق معتدل برای هر 100 متر مربع زیر بنا باید از یک آبرو از لوله ای به قطر 4 اینچ استفاده نمود. تعداد آبروها متناسب با مساحت سقف می باشد. به عنوان مثال هرچه مساحت سقف بیشتر باشد از تعداد آبروهای بیشتری باید استفاده نمود.

************

تعداد و اندازه قطر آبروها تابع مقدار باران، سطح و شیب بام است. شیب بندی عبارت است از ایجاد شیب مناسب در کف سازی بام به منظور هدایت آب باران به سمت آبروها. شیب مناسب برای هدایت آب در حدود 2 درصد است.

بام را به بخش های با مساحت تقریبی 100 متر مربع (در مناطق باران خیز این مساحت کمتر می شود) تقسیم بندی می کنیم، البته در مناطق باران خیز باید این مساحت را کمتر در نظر گرفت، سپس عملیات شیب بندی به سمت آبروها صورت می گیرد. برای سهولت در ابتدا محدوده ها را کرم بندی می کنند و ما بین کرمها را با بتن سبک پر می نمایند. شیب مورد نیاز حداقل یک الی یک و نیم درصد می باشد. درصورتی که مقدار شیب از اندازه یاد شده بیشتر باشد ضخامت بتن سبک بیشتر شده و سنگینی سقف را در پی خواهد داشت.

برای انجام شیب بندی به تریب باید مراحل زیر را انجام داد:

- توسط ملات ماسه و سیمان و یا بتن به ضخامت 5 سانتی متر و عرض تا 15 سانتی متر یک ماهیچه دور تا دور آبرو می سازیم. علت استفاده از ماهیچه، برای جلوگیری از شکست عایق است.

- نوارهایی از جنس بتن در محدوده حداکثر 100 متر مربع می سازیم. این نوارها را کرم و عملیات یاد شده را کرم بندی می گویند. فاصله دورترین نقطه کرم ها از یکدیگر حداکثر برابر 5/1 متر در نظر گرفته می شود.

- با ریختن بتن سبک بین کرم بندی ها، سطح یکپارچه ای ایجاد می شود.

- بر روی بتن سبک باید حداقل 2 سانتی متر ملات ماسه سیمان 1:6 جهت پر کردن پستی و بلندی ها و بوجود آوردن بستری مناسب برای عایق کاری، اندود نمود. به جای ملات ماسه سیمان می توان از آسفالت بام با ضخامت حداقل 2 سانتی متر استفاده نمود.

برای عایق بندی رطوبتی سقف باید به ترتیب مراحل زیر را انجام داد:

- پس از این که ملات ماسه و سیمان کاملاً خشک شد، باید یک قشر قیر مذاب (از نوع نرم) بر روی ملات لیسه ای کشیده شود.

- بر روی قبر، یک لایه گونی پهن گردد به گونه ای که گونی ها به اندازه 10 سانتی متر بر روی یکدیگر پوشش داده شوند.

- گونی در محل آبرو سوراخ گردد و داخل سوراخ ناودان برگردانده شود.

- روی گونی، قیر مذاب (از نوع سخت) ریخته شود به گونه ای که تمام منافذ گونی ها پر شود.

- کف خواب در محل خود به صورت غوطه ای داخل قیر مذاب قرار داده شود.

- لایه دوم گونی عمود بر لایه اول پهن گردد. در این مرحله گونی در روی کف خواب قرار داده می شود و فقط در محل آبرو سوراخ می گردد.

- یک قشر قیر مذاب (از نوع سفت) بر روی گونی ها کشیده شود به گونه ای که تمام منافذ پر گردد و در ضمن هیچ حباب هوایی در زیر قیر به وجود نیاید.

- پس از سرد شدن قیر، بر روی آن ماسه بادی ریخته شود و سطح بام فرش شود.

***************

11-1-2- عایق کاری بام

قشرهای عایق کاری در پای دیوارها، اطراف دودکش ها و... باید حداقل 15 سانتی متر بالاتر از سطح تمام شده بام، بالا آمده باشد و روی آن با تور سیمی ضد زنگ و اندود سیمانی به ضخامت حداقل 3 سانتی متر پوشده شود.

11-1-3- محافظت از عایق کاری

در صورت رها نمودن قیر و گونی بدون محافظ در سطح بام، با گذشت زمان و تأثیر عوامل جوّی، قیر فرسوده شده و عایق کاری دچار آسیب می شود. از این رو برای جلوگیری از این صدمه دیدن و افزایش عمر عایق کاری باید سطح بام را به نحوی فرش نمود. رایج ترین شیوه محافظت از عایق، استفاده از آسفالت مخصوص بام می باشد. اگر قشر محافظ عایق باشد، باید بر روی عایق، یک قشر آسفالت به ضخامت 3 سانتی متر و با عیار 160 تا 180 کیلوگرم قیر در متر مکعب ماسه ایجاد شود و با غلتک دستی آن را کوبید.

در صورت نامساعد بودن شرایط جوّی و خیلی سرد بودن زمستان ها و یا خیلی گرم بودن تابستان ها و یا در مکان هایی که رفت و آمد بر روی عایق کاری زیاد باشد و یا بخواهیم که عایق کاری ساختمان طول عمر بیشتری داشته باشد، یک قشر 5 سانتی متری شن نخودی بر روی سطح عایق پخش می کنند. برای جلوگیری از ورود دانه های شن به آبروها و ناودان، از یک کف خواب با موزاییک گیر از ورق گالوانیزه و مشبک در محل آبرو استفاده می گردد.

روی شن با موزاییک یا آجر سیمانی بصورت خشکه چینی (بدون ملات) فرش می گردد و لای درزها با دوغاب سیمان با ماسه نرم یا خاک سنگ پر می شود.

چنانچه قرار باشد که پوشش سقف با موزاییک، صورت گیرد هرچه قدر که ابعاد آن کوچکتر باشد، مناسبتر خواهد بود. به دلیل این که موزاییک ها در اکثر موارد در معرض تابش شدید آفتاب قرار دارند، لذا برای جلوگیری از ترک خوردن آن ها در اثر انبساط، باید برای آن ها درر انبساط اجرا نمود. در هر 2 متر به 2 متر، از یک درز انبساط 2 سانتی استفاده می کنند و داخل آن را با قیر و ماسه پر می کنند.

*************

11-2- دست انداز اطراف بام

اگر بر روی بام، رفت و آمد وجود داشته باشد برای جلوگیری از سقوط افراد از اطراف بام از یک دیوار کوتاه در اطراف بام استفاده می شود.

تا ارتفاع حداقل 15 سانتی متر را باید عایق کاری نمود. برای حفظ عایق کاری در جلو آن یک نیم دیوار نیم آجره می چینند و سپس روی آن دیوار را اندود می نمایند. برای جلوگیری از شکستن و خرد شدن قیر و گونی (بر اثر تأثیر حرارت، برودت و فشار) با ایجاد یک ماهیچه بتنی سرتاسری، قیر و گونی با زاویه 135 درجه خم می گردد.

12-13- انوع پوشش های متداول

12-13-1- پوشش سقفهای شیبدار به روش سنتی (گالی پوش و لت پوش)

الف) گالی پوش: در مناطق شمالی کشورمان سقف خانه های چوبی محلی را با ساقه های برنج «کلوش» می پوشانند. کلوش در سقف عمری حدود 7 تا 10 سال دارد. طول هر کلوش بین 60 تا 70 سانتی متر است که برای استفاده در سقف باید دسته بندی شوند. دسته های کلوش بدون فاصله در کنار یکدیگر به وسیله «وریس» به ترکه های خرپا بسته می شوند تا سطح سقف را بپوشانند.

در مناطق جنگلی شمال کشورمان، سقفها را نیز با گیاهان مردابی به نام «لیق» ، «لی» و «ملج» می پوشانند.

ب) لت پوش: در مناطقی که چوب نسبتاً ارزان و فراوانی در دسترس است برای پوشش آلاچیق، کلبه جنگلی و منازل مسکونی روستایی، از تخته های مقاوم نراد، راش و به خصوص بلوط استفاده می کنند. چوب های با قطعات 50 تا 70 سانتی متر و ضخامت 3 تا 4 سانتی متر را در پوشش خارجی خانه های یاد شده مورد استفاده قرار می دهند. به این تخته ها «لت» و خانه های پوشیده از آن ها را «لت پوش» می گویند. نحوه اجرای پوشش به این صورت است که لت ها را بر روی اسکلت خرپا با در نظر گرفتن همپوشانی طولی و عرضی مناسب، در کنار یکدیگر قرار می دهند و آن ها را با میخ محکم می کنند.

12-13-2- پوشش سقفها به وسیله سفال

برای ساختن سفال ها از گل و رس استفاده می کنند که به روش های دستی و ماشینی تهیه می شوند. نوع دستی آن نسبتاً به آسانی آب را به خود جذب می کند و در شیب های بیش از 45 درجه نسبت به افق مورد استفاده قرار می گیرد. سفال های ماشینی را از گل رس نسبتاً سفت، تحت فشار می سازند. دارای سطوح صاف هستند و به دلیل متراکم بودن آب را به آسانی به خود جذب نمی کنند. از این نوع سفال ها می توان در شیب های 30 درجه نسبت به افق استفاده نمود. اگر برای ساخت سفال ها از خاک رس خالص بدون آهک و سنگ استفاده شود و کاملاً پخته شوند و در شیب مناسب استفاده شوند تا حدود صد سال دارای عمر مفید خواهند بود. سفال ها را در شکل های گوناگون می سازند که به شرح دو نوع از آن می پردازیم.

الف) سفال های نیمگرد: خاک رس را با دست به صورت مخروط توخالی درآورده و آن را از وسط نصف می کنند و آن ها را درون کوره می پزند. از این نوع سفال ها باید در شیب های 45 درجه نسبت به افق استفاده نمود. نوع ماشین آن، که پرس می شود در هنگام پختن کمتر دچار تغییر شکل می شود. برای پوشش سقف و هدایت کامل آب، دو نوع سفال را به نام های سفال پوشش و سفال ناوه ای می سازند و با هم مورد استفاده قرار می دهند. این سفال ها به صورت همپوشانی جانبی و انتهایی بر روی لاپه ها قرار داده می شوند.

*************

ب) سفال های موجدار (ابرویی): برای ساخت این سفال ها از دست یا ماشین استفاده می کنند که نوع ماشینی آن نسبت به نوع دستی آن مرغوبتر و مقاومتر است. طراحی آن ها به گونه ای است که سفال های نیمگرد زیری و رویی در یک سفال ترکیب شده اند. دو گوشه آن ها را پخ می زنند تا نصب و آب بندی آسان تر صورت پذیرد. با همپوشانی جانبی و انتهایی، آن ها را در کنار یکدیگر نصب می کنند و با میخ به لاپه ها محکم می کنند.

***************

12-13-3- پوشش سقفها به وسیله ورق گالوانیزه

برای پوشش سقفهای شیبدار می توان از ورق گالوانیزه استفاده نمود که به دلیل دارا بودن عمر زیاد، از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است. در صورتی که سطح آن رنگ کاری گردد، دارای دوام بیشتری می شود و نمای زیبایی به ساختمان می دهد.

این سقفها را می توان با آبرو یا بدون آبرو ساخت. برای سقفهای شیروانی می توان نوع آبرو (درجا یا آبروی معلق) اجرا نمود.       

12-5- اجرای آبرو معلق (لندنی)

در این نوع آبرو نیازی به طویل گرفتن تیرهای مایل خرپا نمی باشد. برای اجرای آن از لبه آبرو به عرض حدود 50 سانتی متر، تخته بر روی تیرهای مایل خرپا می کوبند. تعدادی تسمه آهنی 5 . 50 میلی متر را خم نموده و آن ها را به فواصل 50 تا 60 سانتی متر از یکدیگر به تخته های کوبیده شده به تیرهای مایل وصل می کنند. برای متصل نمودن هر تسمه به تخته های زیرین از سه عدد پیچ خودکار استفاده می شود. به این ترتیب زیرسازی آبروی معلق، آمده پوشش با ورق می شود. از آبروی معلق می توان برای هر نوع پوششی استفاده نمود.

*************

12-16- اجرای پوشش شیروانی با ورق گالوانیزه

به دلیل محدود بودن ابعاد و اندازه های ورق های گالوانیزه، برای پوشش سطوح بزرگ باید آن هارا به یکدیگر وصل کرد. اتصال دو ورقه را به یکدیگر «پیچک» می نامند. پیچک ها باید پس از اجرا هیچگونه منفذی نداشته باشند و آب از آنها عبور نکند.

ورق های متصل شده به یکدیگر را در روی لایه ها قرار داده به گونه ای که پیچکهای طولی در امتداد شیب سقف قرار گیرند. با استفاده از میخ پرچ هایی که از زائده های ورق ها به وجود می آیند ورق ها را به لاپه ها اتصال می دهند. برای جلوگیری از نفوذ آب از درز بین میخ پرچها، روی آن ها بتونه کشیده می شود.

**************

12-19 پوشش سقف با ورق های تخت آزبست سیمان (آردواز)

طول، عرض و ضخامت یک نوع ورق آزبست سمان که در کارخانه تولید می شود به ترتیب برابر 60، 30 و 38/0 سانتی متر است.

دو گوشه آن پخ 45 درجه دارد. شیب مناسب برای این نوع سقفها 15 تا 60 درصد است.

زیرسازی آردواز عبارت است از ترکه ریزی به فواصل 20 سانتی متر از یکدیگر بر روی تیرهای مایل خرپا.

نصب ورق های آزبست سیمان بر روی ترکه های خرپا از محل آبرو شروع و به تیزه ختم می شود. با همپوشانی (طولی   و عرضی ) آب بندی کاملی ایجاد می شود. هر ورق را با یک عدد میخ به ترکه می کوبند و امکان تعویض ورق ها در هر زمان وجود دارد. با رنگ زدن ورق های آردواز، اولاً نفوذ آب کمتر شده و ثانیاً نمای ساختمان زیباتر می شود.

13                      سقف کاذب

13-1- مقدمه

سقفهای کاذب، سقفهایی هستند که بر حسب ظاهر شبیه سقفهای معمولی بوده ولی وظایف یک سقف را که تحمل نیروها و بارهای مرده و زنده وارده و انتقال آن به پایه ها و دیوارها و یا تیرهای حمال می باشد انجام نمی دهند.

سقف کاذب، سقف غیراصلی است که نسبت به سقف اصلی در ارتفاع کمتری اجرا می شود. هدف از اجرای سقف کاذب، اغلب کم کردن ارتفاع سقف، اتصال تزئینات، کاهش تبادل حرارت، پوشاندن سازه سقف اصلی و... است.

سقفهای کاذب را حدود 30 تا 50 سانتی متر پایین تر از سقف اصلی اجرا می کنند. سقفهای کاذب در زیباسازی و تزئین سقف ساختمان ها نقش عمده ای دارند و به دلیل این که مصالح مدرن موجود در بازار دارای تنوع می باشند، موارد مصرفی سقفهای کاذب گسترش فراوانی پیدا نموده و بر حسب نوع مصالح آن، نحوه ی اجرای آن نیز، متفاوت می باشد.

13-2- انوع سقف کاذب

1- سقف کاذب آجری

2- سقف کاذب با رابیتس

3- سقف کاذب با آکوستیک

4- سقف کاذب با پارکت

5- سقف کاذب آلومینیومی

14                      قوس

14-2- قسمت های مختلف تشکیل دهنده یک قوس

پاکار: محل شروع قوس از ستون

شانه: محلی که قوس در اثر بار زیاد ترک برمی دارد (تقریباً زاویه 22 درجه)

تیزه: محل برخورد دو تیغه قوس به یکدیگر

شکرگاه: فاصله بین پاکار و شانه

آوارگاه: فاصله بین شانه تا محلی که تاق در اثر بار زیاد فرو می ریزد. (تقریباً زاویه 70 درجه)

کلاله: فاصله بین تیزه تا محل تمام شدن آوارگاه

دهانه: فاصله داخلی دو ستون

افراز: فاصله قائم پاکار تا تیزه

خیزقوس: نسبت افراز به دهانه

*****************

14-4- چگونگی انتقال نیرو در قوس

به طوریکه در شکل زیر مشخص است اگر نیروی P بر قوس وارد آید به دو نیروی مورب تجزیه می شود که هر کدام از دو نیرو به یک پایه منتقل می شود. وقتی نیرو به پایه رسید، به دو نیروی افقی و Px و قائم Py تجزیه می شود. در صورتی که پایه ها از مقاومت کافی برخوردار نباشند و بر اثر نیروی افقی به خارج متمایل شوند، قوس فرو خواهد ریخت.

از این مطالب نتیجه می گیریم که هم قوس و هم پایه ها باید طوری طراحی و از مصالحی ساخته شوند که از استحکام کافی برخوردار باشند تا بتوانند در مقابل نیروی قائم و نیروی افقی حاصل از بارهای مرده و زنده پایدار بمانند.

هر قدر خیز قوس بیشتر باشد، نیروی قائم بیشتر و نیروی افقی کمتر می شود و برعکس هرقدر خیز قوس کمتر باشد، نیروی افقی بیشتر و نیروی قائم کمتر می شود.

14-5- انواع قوس ها

به طور کلی قوس ها به سه دسته زیر تقسیم بندی می شوند:

14-5-1- قوس های باربر

این قوس ها برای باربری در زیر نیروهای فشاری مورد استفاده قرار می گیرند و در اکثر مواقع به شکل های تخم مرغی، بیضوی ساسانی و قوس های تیز ساخته می شوند.

این قوس را اغلب برای پوشش نعل درگاه های داخلی مورد استفاده قرار می دهند.

*************

14-5-2- قوس های باربر تزئینی

این قوس ها هم باربر هستند و هم تزئینی. قوس های تیز مربع، پنج اوهفت، تند یا کند، قوس سه قسمت از این نوع هستند.

کمان قوس های یاد شده با دور یکنواخت و ترسیم هندسی اصول و زیبا اجرا می شود که علاوه بر باربری، زیبایی خاصی نیز به نما می بخشد.

************

14-5-3- قوس های تزئینی

قوس های کمانی، برنخشی، کند، سپری، کلیل، کلایه و... که در نعل درگاه سازی برای زیبایی نما مورد استفاده قرار می گیرند از این نوع هستند. از این قوس ها به دلیل کوتاه بودن ارتفاع قوس نمی توان انتظار باربری داشت.

*********

در صورتی که قرار باشد قوس تزئینی باربر شود در دل و یا روی آن به صورت غیرقابل رویت، قوس مخفی باربر می سازند.

15                 فصل رامپ و پله

15-1- رامپ

قدیمی ترین و ساده ترین وسیله ارتباط بین دو اختلاف سطح است. بطور کل رامپ، سطح شیبداری است که دو سطح غیرهم تراز را به هم مرتبط می سازد.

**********

15-2- انواع رامپ

در پل های هوایی عابر پیاده، بیمارستان ها و... برای سهولت حرکت افراد و وسایل از رامپ استفاده می شود. برای ورود ماشین به پارکینگ های زیرزمینی و طبقات از سطح زمین، به رامپ نیاز است.

ابعاد و میزان شیب رامپ ها به نحوه استفاده از آن ها بستگی دارد. رامپ ها را در شکل های مستقیم، مدوّر، یک طرفه و دو طرفه می سازند. در صورت وجود کثرت تعداد استفاده کننده از رامپ، از یک رامپ برای ورود و از یک رامپ برای خروج استفاده می شود.

15-4- ضوابط رامپ های عابر پیاده در اماکن عمومی

1- حداقل عرض رامپ باید برابر 120 سانتی متر باشد.

2- حداکثر شیب رامپ های تا طول 3 متر، باید برابر 8 درصد باشد.

3- در رامپ های با طول بیش از 3 متر، به ازاء هر متر افزای طول، 5 سانتی متر به عرض مفید آن اضافه و 5/0 درصد از شیب آن کاسته می شود.

4- باید در هر 9 متر طول رامپ، از یک پاگرد به طول حداقل 120 سانتی متر استفاده شود.

5- سطح شیب رامپ، باید جهت افزایش نیروی اصطکاک، بصورت عاج دار شود.

6- روی سطح شیبدار و ورودی ساختمان باید پوشیده باشد.

7- نصب میله دستگرد در طرفین رامپ الزامی است.

8- ارتفاع میله دستگرد از کف رامپ برای اشخاص نشسته، ایستاده و کودکان باید به ترتیب برابر 75، 85 و 60 سانتی متر باشد.

9- باید حداکثر قطر میله دستگرد برابر 5/3 سانتی متر و حداقل فاصله بین آن و دیوار برابر 4 سانتی متر باشد.

15-7- پله و عملکرد آن

پلکان یک راه ارتباطی است که دو سطح مختلف را به هم ارتباط می دهد و انسان با انرژی خود آن را طی می کند. در برخی موارد، اختلاف دو سطح آن قدر کم است که فقط به یک پله آن هم با ارتفاع بسیار کم نیاز است.

به دلیل این که بالا رفتن و پایین آمدن از پله ها امری غیرارادی است بنابراین باید در ساختمان، ابعاد پله ها همیشه یکسان باشد مگر در مکان های خاص مانند زیرزمین و پشت بام.

15-8- اجزای تشکیل دهنده پله و پلکان

کف پله: به سطح فوقانی پله گفته می شود یعنی محل گذاشتن کف پا برای بالا رفتن یا پایین آمدن از پله.

ارتفاع پله: فاصله عمودی کف های دو پله متوالی را ارتفاع پله می گویند. میزان تغییرات ارتفاع پله به مکان و موقعیت پله بستگی دارد. بدیهی است ارتفاع پله هرچه کمتر باشد بالا رفتن از آن راحت تر است.

پیشانی پله: به قطعه عمودی که میان دو کف پله متوالی قرار می گیرد، پیشانی پله گفته می شود.

گونه پله: سطح بغل پله را می گویند.

عرض پله: به فاصله بین گونه های پله گفته می شود و به مکان و تعداد استفاده کنندگان از پلکان بستگی دارد.

لب پله: پیش آمدگی کف پله از پیشانی، لب پله نامیده می شود وجود آن موجب بزرگتر شدن کف پله می شود.

شیار کف پله: در کف پله، شیارهایی در امتداد عرض پله ایجاد می کنند. این شیارها از لیز خوردن جلوگیری می کنند.

ردیف یا خیز پلکان: به مجموعه پله های متوالی بین دو اختلاف سطح، ردیف پله گفته می شود در هر ردیف پله حداقل سه پله متوالی وجود دارد.

خط مسیر پله: این خط محل شروع و ختم پله را مشخص می کند. خط مسیر پله در روی پلان و وسط عرض پله ها رسم می شود. (در فاصله 30 تا 55 سانتی متری نسبت به نوع پله در نظر گرفته می شود.)

خط شیب پله: این خط، لبه پله های یک ردیف پله را به یکدیگر وصل می کنند.

زاویه ی شیب پله: به زاویه ی بین خط شیب پله با افق، زاویه شیب پله گفته می شود. زاویه شیب پله ارتباط مستقیم با ارتفاع پله و رابطه معکوس با کف پله دارد.

حجم پله: به ضخامت سقف زیر یک ردیف پله گفته می شود.

طول پله: به طول افقی یک ردیف پله گفته می شود یعنی از لبه اولین پله تا انتهای کف آخرین پله در یک شیب.

پاگرد: ایستگاه مابین پله ها که برای رفع خستگی ساخته می شود به پاگرد پله معروف است و حداقل برابر عرض یک کف پله است.

طول راه پله: به مجموع طول پله و پاگردها گفته می شود.

نرده پله: وسیله ای است که برای جلوگیری از سقوط اشخاص در طرفین ردیف پله ها نصب می شود.

دست انداز پله: این وسیله بر روی نرده و به موازات خط شیب پله نصب می شود.

چشم پله: به فاصله افقی بین دو ردیف پله گفته می شود (یعنی شکاف بین دو بازی پلکان).

فضای پله: سطحی است که پله ها، پاگردها و چشم پله ها اشغال می کنند.

ارتفاع سرگیر: چنانچه یک ردیف پله روی ردیف پله دیگر قرار گیرد برای حرکت راحت و ایمن، حداقل ارتفاع سرگیر 200 سانتی متر باید باشد.

برای استفاده بیشتر از سطح سقف می توان آن را روی ردیف پله جلو آورد، مشروط بر آن که حداقل ارتفاع سرگیر برابر 200 سانتی متر باشد.

*************

16                    دودکش

16-1 مقدمه

به مجرایی گفته می شود که با هدایت و خارج کردن دود و گازهای حاصل از سوخت بخاری و... باعث احتراق بهتر شده و از آلودگی هوای داخل ساختمان جلوگیری می کند. اگر این مجرا فقط جهت خارج نمودن گاز و بوهای نامطبوع ساختمان به خارج از بنا استفاده شود به آن هواکش می گویند. با توجه به تغییر وزن مخصوص هوای داخل مجریا دودکش نسبت به هوای خارج، تخلیه دود و گازهای داخل ساختمان توسط دودکش صورت می گیرد. این تفاوت وزن مخصوص سبب بوجود آوردن نیرویی می شود که رانش دود به پشت بام ساختمان را در پی خواهد داشت. هرچه درجه حرارت هوای داخل دودکش نسبت به محیط خارج تفاوت بیشتر داشته باشد، مقدار نیروی یاد شده بیشتر می باشد.

سطح مقطع مورد نیاز برای یک دودکش تابع ارتفاع دودکش، شکل مقطع دودکش، میزان سوخت منبع حرارت و نوع مواد سوختنی می باشد.

16-2- مقاطع دودکش ها

شکل مقطع دودکش، حتی الامکان باید دایره باشد در غیر این صورت می توان از دودکش با مقطع مربع شکل استفاده نمود. اگر سطح مقطع دودکش به شکل مربع مستطیل باشد، حداکثر نسبت ابعاد مستطیل باید برابر 1 به 5/1 باشد. جدار داخلی دودکش باید بصورت صاف و مستقیم بوده و اگر با مصالح بنایی ساخته شده باشد باید جدار داخلی آن اندود شود. لوله های آزبست سیمانی به عنوان بهترین نوع دودکش و هواکش محسوب می شوند. این لوله ها دارای جداره داخلی صاف و نسبتاً صیقلی می باشند که در بازار به آن ها «ایرانیت» و «فارسیت» می گویند.

16-3- دودکش های مشترک

در ساختمان های چند طبقه که دودکش های طبقات پایینی از دیوارها و سقفهای طبقات بالا عبور می کن، جهت بازدهی و تخلیه دود از دودکشها، مناسبتر است که آن ها را در کنار هم قرار دهیم. به عنوان مثال در صورتی که یک ساختمان شش طبقه بصورت تیپ باشد، دود کش های یک فضای معین مانند دودکش آشپزخانه طبقه همکف بهتر است از کنار دودکش آشپزخانه طبقه اول و هر دو از کنار دودکش طبقه دوم تا آخر از روی بام ساختمان خارج شوند و روی آن ها یک درپوش شش دریچه ای قرار داده شود.

*************

16-4- دودکش های انحرافی

در مواقعی که باید در مسیر دودکش به هر دلیل انحراف داده شود باید حداکثر زاویه انحراف برابر 45 درجه بوده و در بیش از دو نقطه نباید برای یک دودکش انحراف ایجاد شود.

16-5- قسمت های مختلف دودکش

1- فنداسیون دودکش: کلیه قسمت های دودکش بر روی آن بنا می شود.

2- سکوی دودکش: همانند کرسی ساختمان است و حد فاصل فنداسیون و دودکش می باشد.

3- دریچه تنظیف دودکش: توسط دریچه تنظیف دودکش، دودهای دودکش تخلیه می گردد.

4- گونه دودکش: به دیوارهای اطراف دودکش که آن را از فضای خارج جدا می کند، گفته می شود.

5- مسیر دودکش: از پایین ترین نقطه ای که دود تولید می شود تا بالاترین نقطه که دود خارج می شود، مسیر گفته می شود.

6- دهانه دودکش: به سوراخی گفته می شود که دود از آن خارج می شود و دارای شکل های دایره و مربع است.

7- سر دودکش: این قسمت از روی بام قابل مشاهده است.

8- درپوش دودکش: از ورود برف و باران و اشیای خارجی به داخل دودکش جلوگیری می کند. جنس آن از آهن گالوانیزه یا آزبست سیمانی است. این قسمت نیز از روی پشت بام قابل مشاهده است.

**************

16-6- مسائل فنی دودکش ها

جریان هوایی که ازروی دهانه دودکش می گذرد، سبب بوجود آمدن نیروی کششی در داخل دودکش می شود. سطوح خارجی ساختمان موجب بوجود آمدن حرکت دورانی جریان هوا می شود. حرکت دورانی جریان هوا بر روی دودکش اثر مستقیم داشته و دود به طرف پایین فشرده می شود. مصب دودکش را باید خارج از حدود گردباد قرار داد.

داخل ساختمان به عنوان بهترین موقعیت برای دودکش محسوب می شود. دودکش هایی که در دیوارهای خارجی قرار دارند تحت تأثیر هوای خارج قرار می گیرند لذا گونه دودکش سرد شده در نتیجه کشش تضعیف می شود. اگر دودکش در دیوار خارجی قرار داشته باشد حداقل قطر گونه های دودکش باید برابر یک آجر باشد یا این که به دور دودکش یک قشر عایق حرارتی قرار دهیم تا از نفوذ هوای سرد خارج محافظت گردد.

جداره داخلی دودکش باید کاملاً بصورت صاف و صیقلی بوده و هر چند وقت یکبار تمیز گردد.

هر وسیله گرمایی مانند بخاری در هر ساعت حدود 5 متر مکعب دود تولید می کند، لذا مقطع دودکش باید به اندازه ای باشد که بتواند این مقدار دود به فضای خارج هدایت گردد. اندازه مقطع دودکش به سرعت دود نیز بستگی دارد. هرچه دودکش ارتفاع بلندتر داشته باشد مقدار دود بیشتری را به فضای خارج هدایت می کند.

انتهای دودکش باید نسبت به بلندترین نقطه ساختمان حدود یک متر بلندتر باشد. در ساختمان های با سقفهای شیبدار باید ارتفاع دودکش نسبت به بلندترین نقطه سقف شیبدار بیشتر باشد. هر مجرای دودکش باید فقط یک مصرف کننده حرارتی (بخاری) استفاده کند.

***********

اگر دودکش دارای ارتفاع زیاد باشد برای نگهداری دودکش آن را با یکسری تسمه به سقف متصل می کنند. برای جلوگیری از شکسته شدن صفحه ایرانیت در محل نیروی باد، بین تسمه و ایرانیت صفحه ای پلاستیکی قرار داده می شود.

*************

17              دفع فاضلاب

17-1- مقدمه

فاضلاب، مخلوط رقیقی از انواع آب های دورریختنی و غیربهداشتی همراه با مواد زاید است. فاضلاب ها به سه گروه تقسیم می شوند: فاضلاب های خانگی، فاضلاب های صنعتی و فاضلاب های سطحی.

17-2- انواع لوله های فاضلاب

لوله هایی که برای هدایت فاضلاب به کار می روند باید در برابر گازهای به دست آمده از تجزیه مواد آلی موجود در فاضلاب (هیدروژن، دی اکسید کربن و...) مقوم باشند. در لوله کشی فاضلاب از لوله های چدنی، سیمانی، پلاستیکی، گالوانیزه، و آزبستی استفاده می شود.

17-2-1- لوله های چدنی

دلایل به کار بردن لوله های چدنی در لوله کشی فاضلاب:

- این نوع لوله ها را از درون و بیرون با یک لایه از محلول داغ قطران یا قیر می پوشانند و این عمل موجب می گردد که از زنگ زدن لوله در برابر فاضلاب جلوگیری شود.

- لوله های چدنی، مقاومت خوبی دارند و در زیر ساختمان ها در زمین های پرآب و در مواردی که فاضلاب تحت فشار باشد، به کار می روند.

- اتصالات مختلف و متنوع دارند.

- لوله ها به خوبی به یکدیگر متصل می گردند.

برای مقاوم کردن لوله های چدنی در مقابل زنگ زدگی آنها را قیراندود می کنند. لوله های چدنی در طول ها و قطرهای مختلفی تولید می شوند.

17-2-2- لوله های گالوانیزه

الف) لوله های گالوانیزه سرد

ب) لوله های گالوانیزه گرم

17-2-3- لوله های سفالی (تنبوشه)

17-2-4- لوله های سیمانی

17-10 نحوه اجرای لوله های فاضلاب

یک شبکه فاضلاب صحیح باید شرایط زیر را دارا باشد:

1- کاملاً آب بندی باشد.

2- به صورت سریع و کامل تخلیه گردد.

3- از ورود بوهای ناخوشایند از سیستم فاضلاب به درون ساختمان جلوگیری شود.

4- بوهای نامطبوع به فضای خارج ساختمان منتقل شود.

برای تخلیه فاضلاب و جلوگیری از ورود بوهای نامطبوع باید از سیفون (شترگلو) و لوله ورود هوا در شبکه فاضلاب استفاده کرد.

برای آن که سیفون خود به خود تخلیه شود، شیب لوله های افقی باید برابر 2 درصد باشد. اگر شیب لوله بیش از 2 درصد باشد آب موجود در فاضلاب به سرعت از داخل لوله عبور می کند و مواد سفت فاضلاب در داخل لوله باقی می ماند که این مورد، گرفتگی لوله را در پی دارد. حداکثر فاصله سیفون و لوله فاضلاب اصلی باید برابر 170 سانتی متر باشد تا تخلیه فضولات بهتر صورت گیرد.

چنانچه راه عبور لوله فاضلاب مسدود شده باشد، برای رفع گرفتگی از دریچه بازدید استفاده می شود. طراحی دریچه بازدید در جایی که لوله فاضلاب قائم و افقی با یکدیگر تلاقی می کنند دارای اهمیت فراوان است. برای لوله های 10 سانتی متری در هر طبقه، باید از یک دریچه بازدید استفاده کرد. برای لوله های 15 سانتی متری، یک دریچه برای ساختمان 4 طبقه مناسب می باشد.

18                      بادبند در ساختمان های اسکلت فلزی

18-1- مقدمه

در ساختمان های بلند اسکلت فلزی مرکب از تیر و ستون، استحکام و مقاومت آن ها در برابر نیروهای جانبی به درجه گیرداری اتصالات تیر و ستونشان بستگی دارد.

در ساختمان های اسکلت فلزی بزرگ و مرتفع حتماً باید از بادبند استفاده کرد. وجود بادبند، اسکلت فلزی را در برابر نیروهای جانبی استوار می کند.

چنانچه در اسکلت فلزی، از بادبند استفاده نشود، اثر نیروی جانبی موجب می شود که قاب از شکل مربع و یا مربع مستطیل خارج شده و به شکل متوازی الاضلاع درآید. چنانچه اتصالات بین تیر و ستون به گونه ای مستحکم باشدکه زاویه میان آنها دچار تغییر نشود، ساختمان قادر است نیروهای عرضی را تحمل نموده و از حالت شاغولی خارج نگردد از این نظر در قاب ها باید از چپ وراست استفاده نمود.

چپ و راست ها زاویه 90 درجه قاب را به دو زاویه تبدیل می کنند و حالت ثابت و مقاومی در فریم ایجاد می کند. بادبند در اسکلت فلزی در دو نوع افقی و قائم استفاده می شود.

19                     اجرای درز انبساط و درز انقباض

19-1- درز انبساط (Expension Joint)

برای جلوگیری از خرابی های ناشی از انبساط و انقباض ساختمان های فلزی در مقابل گرما و سرما یا جلوگیری از منتقل شدن بار ساختمان قدیمی مجاور به ساختمانی که جدید احداث می شود، همچنین موقعی که ساختمان بزرگ است و از چند بلوک متصل به هم تشکیل می گردد، باید در محل مناسبی از درز انبساط استفاده نمود.

اگر ساختمان طویل فلزی دارای بند انبساط نباشد، ازدیاد طول، ستون انتهایی را به سمت بیرون به شکل غیرشاقولی در می آورد، که این مورد موجب ترک برداشتن و حتی جدا شدن دیوارها از اسکلت فلزی، و در پوشش های ایرانیت موجب خرد شدن ورق های ایرانیت می شود.

حداقل فاصله ای از ساختمان با اجزای ساختمانی که باید در آن درز انبساط در نظر گرفته به نوع ساختمان، تعداد طبقات آن، مصالح مصرف شده و آب و هوای محل احداث ساختمان بستگی دارد.

وجود بند انبساط در ساختمان های طویل فلزی در هر دو امتداد یعنی هم در ضلع طولی و هم در ضلع عرضی الزامی می باشد. بند انبساط از فنداسیون و شناژ شروع شده و تا سقف و بریدن سقف نیز ادامه می یابد.

درکلیه ساختمان های فلزی که دارای طول بیش از 50 متر باشند، باید در طول ساختمان از درز انبساط استفاده نمود، این اندازه مربوط به ساختمان های فلزی و بدون پوشش محافظ با حداکثر طول 50 متر و در ساختمان های فلزی با پوشش محافظ و در حالات خاص حداکثر باید برابر 100 متر باشد. برای پوشاندن و پر کردن فواصل درز انبساط باید از موادی که دارای قابلیت ارتجاعی می باشند، استفاده نمود. فاصله درز انبساط به هیچ عنوان نباید با مصالح بنایی یا ملات پر شود.

فاصله بین بند انبساط بین دو فنداسیون حدود 5 سانتی متر در نظر گرفته می شود و معمولاً محل درز انبساط با یونولیت و چوب پنبه پر می شود.

اگر در موقع استقرار اسکلت فلزی، ستون هایی که در مجاورت درز انبساط می باشند، به طور موقت توسط قطعات فلزی متصل شده باشند، پس از استقرار، باید این اتصالات بریده شوند تا ساختمان توسط درز انبساط از قسمت مجاور خود جدا گردد.

19-1-1- بند انبساط در دیوار

پس از اجرای بند انبساط در فنداسیون، امتداد آن در دیوار آجری میان دو ستون فلزی نیز به اندازه 5 سانتی متر رعایت می شود، در دو طرف بند انبساط در دیوار، نبشی وصل می شود و روی دو نبشی ورق آلومینیوم که از یک طرف آزاد و از طرف دیگر وصل بر نبشی می باشد، متصل می شود این بند تا سقف ادامه پیدا می کند و باید دقت نمود تا مسیر بند تا بالا کاملاً خالی باشد. در دیوارهای با پوشش ورق ایرانیت، نیز باید دقت نمود اتصال کرپی، در ناحیه اورلپ در ورق ها انجام نشود، زیرا این مورد از حرکت دو ورق جلوگیری می کند.

19-1-2- بند انبساط در سقف

تیرهای پوشش نیز در امتداد بند انبساط فنداسیون از هم جدا می شوند. فضای میان تاق ضربی در بند انبساط توسط یونولیت پر شده و معمولاً در ناحیه بند انبساط از پوشش قیراندود استفاده می شود. اما در موزاییک فرش پشت بام، باید دقت نمود که بند انبساط موزاییک فرش، در روی بند انبساط پوشش سقف قرار گیرد.

19-2- درز انقطاع

برای جلوگیری از خسارت وکاهش خرابی به وجود آمده از ضربه ساختمان های مجاور به یکدیگر، باید ساختمان های با ارتفاع بیش از 12 متر و یا بیش از چهار طبقه، توسط درز انقطاع از ساختمان های مجاور جدا شود. فاصله یاد شده با مصالح کم مقاومت پر می گردد تا در موقع زلزله به دلیل برخورد دو ساختمان به سهولت خُرد گردند.

مثال) اندازه درز انقطاع دو ساختمان هم ارتفاع مجاور هم به اندازة حداقل آیین نامه ای اختیار شده است. اگر قرار شود تعداد طبقات یکی از ساختمان ها بر اساس محاسبات لازم اضافه شود، درز انقطاع چه وضعیتی خواهد داشت؟

1) اندازه درز انقطاع موجود کم است و قابل قبول نیست.

2) اندازه درز انقطاع موجود قابل قبول است.

3) اگر درز انقطاع در پی نیز ادامه داشته باشد قابل قبول است.

4) اگر هر دو سازه هم ارتفاع نباشند نمی توان اظهار نظر کرد.

پاسخ: گزینه (2) صحیح است.

20                       قرنیز و ازاره

20-1- مقدمه

سایبان بالای پنجره ها یا درهای ساختمان را در اصطلاح بنایی، قرنیز می گویند.

به قسمت پایین دیوار که آن را با سنگ، سیمان و... بپوشانند و از قسمت های دیگر متمایز باشد، ازاره می گویند.

جلوگیری از نفوذ آب باران و برف به دیوارها و در نتیجه محافظت از آن ها به عنوان وظیفه اصلی قرنیز و ازاره محسوب می شود.

20-2- انواع قرنیز و ازاره از نظر مصالح

مصالح تشکیل دهنده ی قرنیز و ازاره باید در مقابل آب باران- برف و ضربه های احتمالی دارای مقاومت کافی باشند. برای ساخت قرنیز می توان از بتن، سنگ، آجر، موزاییک، فایبرگلاس، انواع ورق های گالوانیزه، آلومینیوم، سفال و چوب استفاده نمود. مصالح مورد مصرف در ازاره معمولاً سنگ، چوب، موزاییک و فایبرگلاس است.

20-3- طریقه اجرای چند نوع قرنیز

20-3-1- اجرای قرنیز بتنی دست انداز پشت بام و دیوار حیاط

حداقل ضخامت قرنیز بتنی روی دیوار 4 سانتی متر با شیب حداقل 5 درصد به صورت یک یا دو طرفه ساخته می شود. سیمان مورد مصرف در هر متر مکعب بتن برابر 250 کیلوگرم است. برای جلوگیری از نفوذ آب باید در لبه آن یک آب چکان مثلثی یا نیم دایره ایجاد نمود. آب چکانهای مثلثی نسبت به آب چکانهای نیم دایره مناسب تر می باشند. برای ساخت قرنیز بتنی باید از قالب چوبی یا نبشی فلزی استفاده نمود.

قالب ها را با استفاده از آجر و گچ، در کنار دیوار نگه می دارند. برای اجرای آب چکان، باید در کف قالب از تخته های مثلثی شکل یا نیم دایره استفاده نمود. پس از بتن ریزی درون قالب، باید بتن را متراکم نمود.

**********

پس از خودگیری کامل بتن، قالب را باز می کنند و با استفاده از تخته ماله، یک لایه اندود پودر و خاک سنگ و سیمان بر روی آن می کشند.

20-3-2- اجرای قرنیز سنگی دیوار حیاط و جان پناه پشت بام

برای نصب سنگ پلاک بر روی دیوار باید ضخامت ملات ماسه سیمان مصرفی برابر 20 سانتی متر باشد. برای این که سنگ با ملات دارای درگیری بیشتر شود باید در پشت سنگ، شیارهایی ایجاد نمود. ضخامت سنگ در لبه، 5 سانتی متر و شیب آن حداقل برابر 3 درصد است. با استفاده از دستگاه فرز در زیر قرنیز، شیار آب چکان اجرا می شود. سنگ مصرفی باید در برابر مواد محلول در آب باران و برف، همچنین در برابر گرما و سرمای شدید مقاومت کند.

************

20-3-3- اجرای قرنیز آجری روی دیوارها

در دیوارهایی که دارای نمای آجری هستند می توان قرنیز آجری را اجرا نمود. آجرهای مصرفی باید مرغوب بوده و کاملاً پخته باشند. شیب مناسب برای هدایت آب برابر 10 درصد است. این نوع قرنیز باید حدود 5 تا 6 سانتی متر نسبت به دیوار پیش آمدگی داشته باشد.

20-3-4- اجرای قرنیز با ورق های فلزی روی دیوارها

1- بر روی دیوار، یک قشر ملات ماسه سیمان به ضخامت 4 سانتی متر می کشند.

2- تکه های چوب به شکل هرم ناقص در ملات به صورت غوطه ای قرار می دهند. فواصل بین چوبها از یکدیگر بین 50 تا 60 سانتی متر در نظر گرفته می شود.

3- تسمه های آهنی خم داده شده به عرض 2 تا 3 میلی متر را به وسیله پیچ به چوبهای داخل ملات محکم می کنند.

4- ورق فلزی گالوانیزه خم داده شده به ضخامت 6/0 یا 75/0 میلی متر را به تسمه ها متصل می کنند.

*************

20-3-5- اجرای قرنیز کف پنجره

برای قرنیز کف پنجره می توان از بتن، سنگ، آجر یا ورق فلزی استفاده نمود. شیب قرنیز خارجی کف پنجره برابر 3 درصد در نظر گرفته می شود که نسبت به دیوار باید 5 سانتی متر دارای پیش آمدگی باشد. حداقل سیمان مورد مصرف در قرنیزهای بتنی در هر متر مکعب بتن برابر 250 کیلوگرم است. برای قرنیز بتنی از قالب چوبی یا نبشی فلزی استفاده می شود که آن را به وسیله آجر و گچ دستی به دیوار می چسبانند.

پس از بتن ریزی درون قالب، آن را به آرامی می کوبند تا کاملاً متراکم گردد.

پس از خودگیری بتن، قالب ها را باز می کنند و بر روی بتن یک لایه ملات پودر و خاک سنگ و سیمان می کشند.

**************

20-3-6- اجرای قرنیز بالای پنجره

قرنیز بالای پنجره دارای شیب یک طرفه است به عرض 30 تا 60 سانتی متر و ضخامت 8 سانتی متر به علت اینکه قسمت بالای قرنیز تحت کشش و قسمت پایین آن تحت فشار است، لذا در قسمت بالای قرنیز برای افزای مقاومت کششی آن از چند میلگرد استفاده می شود.

*************

میلگردهای فلزی از یک طرف با خم 90 درجه به تیرآهن نعل درگاه جوش داده می شود و سر دیگر آن ها را قلاب می زنند.

**************

20-4- اجرای ازاره (قرنیز) پای دیوار در داخل ساختمان

20-4-1- ازاره (قرنیز) سنگی و موزاییکی و روش نصب آن ها

سنگهای مقاوم به ضخامت 1 تا 5/1 سانتی متر و به عرض7  تا 10 سانتی متر را کنار دیوار، روی فرش کف قرار می دهند و در پشت آن ها از ملات ماسه سیمان استفاده می کنند.

ازاره نسبت به اندود سطح دیوار به حالت های گود، همرو یا برجسته نصب می گردد. مقدار ملات خور تابع نوع نصب آن است که حداقل باید برابر 1 سانتی متر باشد. برای افزایش درگیری سنگها با دیوار، از پیچ و رولپلاک استفاده می گردد.

************

20-4-2- نصب ازاره چوبی پای دیوار و روش نصب آن ها                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                        

در ابتدا باید در پای دیوار یک لایه اندود مایه سیمان لیسه ای کشید. پس از خشک شدن ملات، با استفاده از پیچ و رولپلاک ازاره چوبی را به دیوار متصل می کنند. برای اینکه گل پیچها در نمای کار به چشم نخورند، باید سوراخ ها را به صورت توگرد ساخت و پس از نصب ازاره به دیوار به وسیله پیچ، سوراخ ها را با بتونه پر نمود. پس از سنباده زدن، بر روی چوب رنگ زده می شود.

*************

20-4-3- اجرای ازاره در پای دیوارهای خارجی

در قسمت خارجی دیوار در محل اتصال به کف، به دلیل تماس مستقیم با آب باران و برف و احتمال ضربه، باید از مصالح مقاومی مانند پلاکهای سنگی یا بتنی یا سنگهای قواره استفاده نمود. حداقل ارتفاع آن 30 سانتی متر است که این مقدار به میزان بارندگی منطقه مورد نظر بستگی دارد. حداقل ضخامت پلاکهای سنگی برابر 3 سانتی متر در نظر گرفته می شود.

در مورد ازاره های بتنی، حداقل سیمان در متر مکعب بتن غیرمسلح 200 کیلوگرم و در بتن مسلح 250 کیلوگرم است.

**************

اجرای نامناسب سقف کرمیت

اجرای نامناسب سقف کرمیت

در عین استفاده از تیرچه کرومیت مرغوب

متأسفانه یکی از معضلات سقفهای کرومیت اجرای غیر اصولی آن است. حتی در صورتیکه تیرچه‌های مورد استفاده از نوع مرغوب و بامحاسبات کامل باشد اجرای بد می‌تواند حتی منجر به ریزش و یا شکم دادن سقف شود. دو عامل مهم که در اجرا باید به آن توجه نموداینست که اولا تا حد امکان از برش زدن تیرچه‌ها خودداری شود و در صورتیکه مجبور به کوتاه نمودن تیرچه‌ها شدیم باید حتما به شیوهمناسب محل برش خورده ترمیم و با طول جوش مناسب تقویت شود تا از شکست تیرچه جلوگیری شود. ثانیا جلوی کمانش بالفوقانی تیرچه‌ها به هر نحو ممکن باید گرفته شود. این امر در تیرچه‌های بلند بسیار حساس و مهم است. غیر از ایندو نیز جزئیاتفراوانی در اجرای سقف کرومیت باید مد نظر قرار گیرد که بی‌توجهی به هر کدام می‌تواند موجب ایجاد نقص در سقف شود. در اینجا باز هم یادآور می‌شویم که اجرای سقف های کرومیت امری کاملا تخصصی است و عدم شمع بندی زیر سقف های کرومیت این حساسیت را دوچندان نموده است.

 

اجرای سقف تیرچه بلوک

اجرای سقف تیرچه بلوک

در حال حاضر در شهر بم تعداد کثیری از سقفهای در حال اجرا بصورت تیرچه بلوک اجرا میگردد. در خصوص ایمنی چنین سقفهایی باید بدانید که در صورتی که سقف تیرچه بلوک مطابق اصول مهندسی و رعایت نکات فنی آن اجرا گردد از ضریب ایمنی بسیار بالایی برخوردار میباشد.

            ابتدا باید تیرچه‌ها روی پلهای اصلی، ( تیرهای فلزی )، در ترازهای موردنظر کارگذاری شوند. فاصله بین تیرچه‌ها با بلوکهای مجوف پر شده و پس از نصب میلگردهای حرارتی و میلگردهای تکمیلی بر اساس نقشه‌های اجرایی، بتن دال سقف ریخته می‌شود. آرماتورهای اصلی تیرچه باید به طول 15-10 سانتیمتر با تیرهای اصلی درگیر شوند و به هیچوجه نباید این آرماتورها را به تیرهای فلزی جوش داد. نظر به اینکه تیرچه‌ها به استثنای تیرچه‌های با جان باز قبل از یکپارچه شدن سقف قادر به تحمل بار سقف نیستند، باید توسط تعدادی چارتراش و پایه (جک ها یا شمعها) به نحو مناسب و مطمئنی نگهداری شوند. در موقع اجرا باید خیز مناسبی به طرف بالا به تیرچه‌ها داد تا پس از اجرا و یکپارچه شدن سقف و وارد شدن بارهای وارده این خیز حذف شود. مقدار خیز در کارگاه با تجربه به دست می‌اید، معمولاً به ازای هر متر طول دهانه 2 میلیمتر خیز در نظر گرفته می‌شود. در مورد زمان برچیدن پایه‌ها و پایه‌های اطمینان، باید مندرجات ایین‌نامه بتن ایران مراعات گردد.

            برای آشنایی با اجرای سقفهای تیرچه بلوک توجه نکات زیر را مد نظر داشته باشید تا از سقفی که بالای سرتان قرار خواهد گرفت مطمئن باشید.

1- جکهایی که در زیر سقفهای تیرچه بلوک برای تحمل وزن بتن تازه تا رسیدن به مقاومت اولیه آن استفاده میشود حداقل 10 روز باید بدون تغییر باقی بمانند.

 

شکل: استفاده از جک ها (شمعها) ی نگهدارنده تیرچه ها برای بتن ریزی. این جکها را می توان طوری اجرا نمود که به ازای هر دو متر طول تیرچه حدود 2 میلیمتر وسط تیرچه را بالاتر نگهدارد تا بعد از بتن ریزی این خیز حذف شود.

 2- دقت نمایید تا سر تیرچه ها از بال تیرآهن جدا نشده باشد. گاهی بر اثر بی دقتی در نصب جکهای زیر سقف تیرچه ها از روی بال تیرآهن جدا شده و بالاتر قرار میگیرد. این جکها باید به نحوی اجرا شود که میلگردهای دو سر تیرچه روی بال تیرآهن قرارگیرد..

شکل: سر تیرچه که از روی بال تیرآهن بلند شده است.

شکل: سر تیرچه که از روی بال تیرآهن بلند شده است.

 3- در صورتی که تیرچه به یک تیرآهن منتهی میگردد میبایست با استفاده از میلگرد ممان(لنگر) منفی، تیرچه به تیرآهن مهار شود تا در زمان زلزله دچار گسیختگی نگردد.

شکل: نمونه میلگرد ممان منفی و نحوه اجرای آن.

4- در شکل زیر میلگردهای ممان منفی نشان داده شده است، این میلگردها موجب میشود تا سقف شما به صورت یکپارچه عمل کرده و ایمنی آن بسیار بالا رود. توجه داشته باشید که هر تیرچه باید توسط این میلگردها به تیرآهن باربر خود متصل گردد. در محل هایی که دو تیرچه در امتداد هم مطابق شکل بعدی به یک تیرآهن متصل میگردند باید بوسیله میلگردهای ممان منفی تیرچه ها را به تیرآهن متصل نمائیم .

شکل: میلگرد ممان منفی بین تیرچه­های دو طرف یک تیرآهن.

                                     5- ضخامت بتن بر روی سقف باید حداقل  5 سانتی متر باشد. برای آنکه بتوانید این ضخامت را به دست آورید کافی است حدود 4 قطعه نیمه آجر را بر روی 4 نقطه مختلف از بلوک های سقفی بگذارید ، بتن میبایست پس از اجرا لبالب آجرها گردد.

 

6- میلگردهای حرارتی بر روی سقف باید به صورت شبکه ایی با اضلاع 25 سانتی متر اجرا گردد. شبکه­ای که در شکلهای بعدی می­بینید با اضلاع 25 سانتی متر میباشد.

 

شکل: شبکه میلگرد­های سقف با فاصله­های 25 سانتی متر در دوجهت.

تذکر: میلگردهای مصرفی میبایست کاملاً صاف باشد.

شکل: نمونه شبکه آرماتورهای منظم و صاف.

شکل: نمونه شبکه آرماتورهای نامنظم و ناصاف.

 

7- بتن مصرفی بر روی سقف حتما میبایست به صورت یکپارچه اجرا شود و نباید بین بتن ریزی فاصله ایی ایجاد گردد.

شکل: بتن ریخته شده و رها شده که سفت شده است و هنگام ریختن بتن سقف باعث ازبین رفتن مقاومت این قسمت می شود.

شکل: بتن­ریزی نباید در چند مرحله با فاصله زمانی زیاد انجام شود. ریختن قسمتی از بتن و گذشت زمان طولانی (بیش از چند ساعت) باعث خرابی عملکرد سقف و کاهش مقاومت آن می شود.

 8- قبل از بتن ریزی باید سقف از هرگونه آلودگی همچون بتن خشک شده، شن و ماسه و یا خرده های سفال در مقاطع حساس همچون محل اتصال تیرچه به سقف پاک شود.

شکل: 1: محل بتن ریزی که مملو از آلودگی و مواد زاید می­باشد. این مواد زاید باعث ناپیوستگی بتن و از بین رفتن مقاومت می­شود. 2: وجود آشغال در روی بال تیر آهن باعث می شود در لرزش­های زلزله سقف از تیرآهن جدا شود. 3: مهندس ناظر نباید اجازه بتن­ریزی قبل از تمییز کردن محل را به پیمانکار بدهد.

نکاتی در مورد اجرای سقف تیرچه بلوک

1. جک هایی که در زیر سقفهای تیرچه بلوک برای تحمل وزن بتن تازه تا رسیدن به مقاومت اولیه آن استفاده می شود حداقل 10 روز باید بدون تغییر باقی بماند.
2. دقت شود سر تیرچه ها از بال تیرآهن جدا نشده باشد.
3. در صورتی که تیرچه به یک تیرآهن منتهی می گردد میبایست با استفاده از میلگرد ممان منفی ، تیرچه به تیرآهن مهار شود تا در زمان زلزله دچار گسیختگی نشود.
4. میلگرد های ممان منفی موجب می شود تا سقف به صورت یکپارچه عمل کرده و ایمنی آن بسیار بالا رود.در محل هایی که دو تیرچه در یک امتداد به یک تیرآهن متصل میگردند ، باید به وسیله ی میلگرد های ممان منفی تیرچه ها را به تیرآهن متصل نماییم.
5. ضخامت بتن بر روی سقف باید حداقل 5 سانتی متر باشد.
6. میلگرد های حرارتی بر روی سقف باید به صورت شبکه ای با اضلاع 25 سانتی متر اجرا گردد.
7. بتن مصرفی بر روی سقف حتماً می بایست به صورت یکپارچه اجرا شود.
8. قبل ازبتن ریزی باید سقف از هرگونه آلودگی همچن بتن خشک شده ، شن و ماسه و یا خرده های سفال در مقاطع حساس همچون محل اتصال تیرچه به سقف پاک شود.
*9. برای شیب بندی سقف ها تنهاباید از پوکه معدنی یا خرده آجر های سفالی که سبک هستند استفاده شود.

مزایای سقفهای تیرچه و بلوک :

در زیر مهمترین ویژگیهای این نوع سقف در مقایسه با سقف تیرآهن – طاق ضربی و دال کانکریتی یکپارچه آمده است .
 به علت مصرف بلوک تو خالی و حذف کانکریت ناحیه کششی در مصرف کانکریت صرفه جویی می شود .
قالب بندی زیر سقف فقط به شمع بندی و نصب چهار تراش در فاصله های معین جهت تامین تکیه گاههای موقت تیرچه ها محدود میشود .

 به طور یکپارچه کانکریت ریزی می شود و کانکریت کمتری نسبت به سقفهای کانکریت معمولی مورد نیاز است . که این از فشار وارد بر ساختمان میکاهد.
 مقاومت سقف اجرا شده با تیرچه بلوک در برابر نیروهای افقی ( باد – زلزله ) بسیار خوب است .
 به علت تو خالی بودن بلوک سقف عایق حرارتی و صوتی خوبی است .
 به علت مسطح بودن زیر سقف در مقایسه با طاق ضربی ضخامت نازک کاری به حداقل می رسد و بار مرده سقف کمتر می شود .
سقفهای تیرچه و بلوک :
سقف تیرچه و بلوک کانکریتی یکی از روشهای متداول و مدرن اجرای سقف در جهان است که به طور کلی شیوه ای صنعتی به شمار می رود . اما باز هم به دلیل نبود ضوابط اجرایی (قانونی) و کم بودن مهارت نیروهای انسانی در اکثر ساختمانها این شیوه سقف زنی کیفیت لازم را نداشته و ما با دانش اندوخته شده خود که از کارکردهای قبل در خارج از افغانستان بدست آورده ایم این دقت را به 100% رسانیده ایم.  مشخصات تیرچه ها ( فولاد گذاری ،ابعاد و فاصله بین تیرچه ها و بارگذاری ) با محاسبات سازه ای تعیین شده و در مراحل مختلف از قبیل سفارش تیرچه ها از کارخانه ساخت آنها و اجرای سقف مورد استفاده قرار گرفته است. در مورد قرار دادن تیرچه ها ، نصب تیرچه ها و بلوکها باید گفت که در این شهرک تماماً دارای یک نظم خاص بوده و به صورت متقارن صورت گرفته است.

در زیر مهمترین ویژگیهاای این نوع سقف در مقایسه با سقف تیرآهن – طاق ضربی و دال بتنی یکپارچه آمده است:

1)      به علت مصرف بلوک تو خالی و حذف بتن ناحیه کششی در مصرف بتن صرفه جویی می شود.

2)      به علت تولید تیرچه و بلوک در کارخانه نیروی انسانی کمتری مورد نیاز است .

3)      وزن تیرچه ها کم است به طوریکه توسط کارگران قابل نصب است و در طبقات کم نیاز به جرثقیل نیست .

4)      به علت پیش ساخته بودن تیرچه و بلوک نصب سقف بسیار آسان و سریع خواهد بود .

5)      قالب بندی زیر سقف فقط به شمع بندی و نصب چهار تراش در فاصله های معین جهت تامین تکیه گاههای موقت تیرچه ها محدود میشود .

6)      به طور یکپارچه بتن ریزی می شود و بتن کمتری نسبت به سقفهای بتن آرمه معمولی مورد نیاز است .

7)      مقاومت سقف اجرا شده با تیرچه بلوک در برابر نیروهای افقی ( باد – زلزله ) بسیار خوب است .

8)      به علت تو خالی بودن بلوک سقف عایق حرارتی و صوتی خوبی است .

9)      به علت مسطح بودن زیر سقف در مقایسه با طاق ضربی ضخامت نازک کاری به حداقل می رسد   و بار مرده سقف کمتر می شود .

10)     با توجه به مصرف کم فولاد از نظر اقتصادی مناسب است .

تیرچه پیش ساخته از قسمت های زیر تشکیل می یابد :

1-1  عضو کششی

1-2  میلگردهای عرضی

1-3  میلگرد بالائی

1-4  بتن پاشنه

 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع

200

۳۶۰۰ ۴۲۰۰ 

تاب فشاری بتن 250 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع

3.4%

2.98%

2.1%

تاب فشاری بتن 300 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع

4.2%

3.7%

2.6%

تاب فشاری بتن 350 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع

4.85%

4.24%

3%

مقادیر بالا بر حسب درصد سطح مقطع جان تیر است.

پاره ای از محدودیت ها و ویژگیهای فنی سقف تیرچه و بلوک که در قسمت اول گفته شد شامل تیرچه پیش ساخته نیز می شود. در زیر ویژگیهای مهم اجزای تشکیل دهنده خود تیرچه ، مورد بحث قرار می گیرد. تیرچه پیش ساخته از قسمت های زیر تشکیل می یابد :

1-1  عضو کششی

1-2  میلگردهای عرضی

1-3  میلگرد بالائی

1-4  بتن پاشنه

 1-1  عضو کششی

حداقل تعداد میلگرد کششی دو عدد بوده و سطح مقطع میلگردهای کششی از طریق محاسبه تعیین می شود . در هر صورت ، سطح مقطع میلگرد کششی برای فولاد نرم ، از 0.0025 ، و برای فولاد نیم سخت و سخت ، از 0.0015 برابر سطح مقطع جان تیر نباید کمتر باشد . توصیه می شود قطر میلگرد کششی از 8 میلیمتر کمتر و از 16 میلیمتر بیشتر نباشد. در مورد تیرچه هایی که ضخامت بتن پاشنه آنها 5.5 سانتیمتر یا بیشتر باشد ، می توان حداکثر قطر میلگرد کششی را به 20 میلیمتر افزایش داد. برای صرفه جویی در مصرف فولاد و پیوستگی بهتر آن با بتن ، معمولا از میلگرد آجدار ، به عنوان عضو کششی استفاده می شود. حداکثر سطح مقطع میلگردهای کششی ، بستگی به نوع فولاد و بتن مصرفی دارد و نباید از مقادیر مندرج در جدول زیر بیشتر باشد.

 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع

200

۳۶۰۰ ۴۲۰۰ 

تاب فشاری بتن 250 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع

3.4%

2.98%

2.1%

تاب فشاری بتن 300 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع

4.2%

3.7%

2.6%

تاب فشاری بتن 350 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع

4.85%

4.24%

3%

مقادیر بالا بر حسب درصد سطح مقطع جان تیر است.

 نکته بسیار حائز اهمیت اینست که در عمل باید از تطبیق مقاومت میلگردهای مورد استفاده با مقاومت قید شده در جدولها و محاسبات اطمینان حاصل کرد.

در صورت استفاده از میلگردهای کششی به تعداد بیش از دو عدد ، دو میلگرد طولی باید در سرتاسر طول تیرچه ادامه یابند ، ولی طول مورد نیاز بقیه میلگردها را می توان با توجه به نمودار لنگر خمشی محاسبه و در مقطعی که مورد نیاز نیست ، قطع نمود.

فاصله آزاد بین میلگردهای کششی نباید از قطر بزرگترین دانه شن بتن مورد مصرف در پاشنه تیرچه به اضافه 5 میلیمتر کمتر باشد.

فاصله میلگرد کششی از لبه جانبی بتن پاشنه تیرچه ، به شرط وجود بلوک ، نباید از 10 میلیمتر کمتر باشد و فاصله آزاد میلگرد کششی از سطح پائین تیرچه ( پوشش بتنی روی میلگرد ) نباید از 15 میلیمتر کمتر باشد . در صورتی که از کفشک ( قالب سفالی ) استفاده شود ، فاصله آزاد میلگرد کششی از قسمت بالائی کفشک نباید از 10 میلیمتر کمتر باشد.

پوشش روی میلگردها که در بالا شرح داده شد ، مربوط به تیرچه های مورد استفاده برای فضاهای داخلی ساختمانهاست. در صورتی که این تیرچه ها در محیط های باز ، مانند بالکن یا در فضاهایی که دارای مواد زیان آور برای بتن می باشند ، ادامه یابند ، اجرای یک لایه اندود ماسه سیمان پر مایه به ضخامت حداقل 15 میلیمتر در زیر پوشش ، ضروری است. در ساختمانهائی که خورندگی فراگیر است یا در اقلیمهای خورنده باید حداقل ضخامت پوشش بتنی روی میلگردها رابه 30 میلیمتر افزایش داد.

 1-2  میلگردهای عرضی

این میلگردها جهت منظورهای زیر در تیرچه منظور می شوند:

تامین اینرسی (=لختی ) لازم جهت مقاومت تیرچه در هنگام حکل و نقل.

تامین مقاومت لازم جهت تحمل بار بلوک و بتن پوششی در بین تکیه گاه های موقت ، پیش از به مقاومت رسیدن بتن.

 

جهت تامین پیوستگی لازم بین تیرچه و بتن پوششی ( درجا )

تامین مقاومت برشی مورد نیاز تیرچه.

 برای میلگردهای عرضی از نوع فولاد نرم و نیم سخت استفاده می شود که بصورت مضاعف یا منفرد تولید می شوند.

سطح مقطع میلگردهای عرضی نباید از 0.0015bw.t کمتر اختیار شود که bw عرض جان مقطع و t فاصله دو میلگرد عرضی متوالی است.قطر میلگردهای عرضی از 5 میلیمتر تا 10 میلیمتر تغییر می کند ، و در هر حال ، حداقل قطر برای خرپای با میلگردهای عرضی مضاعف 5 میلیمتر ، و برای خرپای با میلگرد عرضی منفرد، 6 میلیمتر است. در مورد خرپای ماشینی ، میلگردهای عرضی به طور مضاعف و از نوع نیم سخت می باشند. قطر میلگردهای عرضی این نوع خرپاها بین 4 الی 6 میلیمتر تغییر می کند.

حداقل زاویه میلگرد عرضی نسبت به خط افق ، 30 درجه است و معمولا از 45 درجه کمتر نیست. ارتفاع خرپای تیرچه معمولا با توجه به ضخامت سقف ، که خود تابعی از دهانه مورد پوشش است ، تعیین می شود. فاصله میلگردهای عرضی متوالی در تیرچه ها ، حداکثر 20 سانتیمتر است.

در بعضی از انواع تیرچه ها ، به جای میلگرد عرضی ، از ورق خم کاری شده با تسمه استفاده می شود.

 1-3  میلگرد بالائی

 از میلگرد بالائی ( میلگرد ساده یا آجدار ) به منظور تحمل نیروی فشاری خرپا در مرحله اول باربری تیرچه استفاده می شود و قطر آن با توجه به نوع میلگرد و طول دهانه ، فاصله تیرچه ها ، ارتفاع خرپای تیرچه و ضخامت بتن پوششی ، همچنین فاصله های جوشکاری عرضی ، از 6 تا 12 میلیمتر متفاوت است .

در بعضی از انواع تیرچه ها ، از تسمه یا ورق به جای میلگرد بالایی استفاده می شود. جدول زیر به عنوان راهنمای تعیین میلگرد بالائی تیرچه های غیر ماشینی توصیه می شود:

 تا دهانه 3 متر

6 میلیمتر

دهانه 3 متر تا 4 متر

8 میلیمتر

دهانه 4 متر تا 5.5 متر

10 میلیمتر

دهانه 5.5 متر تا 7 متر

12 میلیمتر

 میلگرد کمکی اتصال : این میلگرد ، به منظور مهار کردن میلگردهای کششی و امکان استقرار بیش از دو میلگرد کششی در ناحیه پاشنه تیرچه ، به کار برده می شود.

قطر میلگردهای کمکی اتصال ، 6 میلیمتر و طول آنها در حدود فاصله میلگردهای کششی است. میلگردهای کمکی اتصال در فواصل 40 تا 100 سانتیمتری از یکدیگر نصب می گردند. در بعضی از کارخانه های تولید تیرچه که جهت قالب بتن پاشنه از ناودانی استفاده می شود ، معمولا بتن پاشنه تا انتهای میلگرد کششی ادامه می یابند. در این موارد ، بهتر است میلگرد کمکی در فاصله 12 سانتیمتری از دو انتهای میلگرد کششی نصب شود تا هنگام اجرای سقف ، و در صورت شکستن دو سر تیرچه جهت نمایان شدن میلگردهای کششی ، خرپا صدمه نبیند.

 جوشکاری : اتصال میلگردهای عرضی و اعضای بالایی و زیرین خرپای تیرچه ، معمولا توسط نقطه جوش تامین می گردد. البته می توان از هر نوع عمل جوشکاری مناسب ، جهت اتصال اعضای خرپا استفاده کرد ، مشروط بر آنکه در مرحله جوشکاری ، از سطح مقطع اعضای خرپای تیرچه کاسته نشود ، مشخصات مربوط به جوشکاری باید مطابق آئین نامه های معتبر داخلی یا خارجی باشد.

 

 1-4  بتن پاشنه

حداقل عرض بتن پاشنه 10 سانتیمتر است و نباید از  ( 3.5/1 ) برابر ضخامت سقف کمتر باشد. ارتفاع بتن پاشنه باید به میزانی باشد که قابل بتن ریزی بوده و پوشش بتن روی میلگرد را جهت ایجاد مقاومت در برابر آتش سوزی تأمین نماید و همچنین پس از قرار گرفتن بلوک با سطح زیری تیرچه همسطح گردد. معمولا ضخامت بتن پاشنه 4.5 تا 5.5 سانتیمتر و عرض آن 10 تا 16 سانتیمتر است.

پاشنه پس از جاگذاری خرپا در قالب فلزی یا در قالب دایمی سفالی ( کفشک ) بتن ریزی می گردد. بتن پاشنه نقش بسیار مهمی در نحوه اجرای سقف دارد. چنانچه سطوح افقی و عمودی تیرچه ، در امتداد طولی انحنا داشته باشند ، جاگذاری بلوکها با مشکلاتی مواجه خواهد گشت. نشمینگاه بلوک باید صاف و یکنواخت باشد تا بلوکها به طور یکنواخت در محل خود قرار گیرند و سطح زیرین سقف برای نازک کاری بعدی مناسب گردد.

حداقل تاب فشاری بتن پاشنه ، 250 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است. مواد تشکیل دهنده مخلوط بتن برای یک متر مکعب بتن پاشنه تیرچه به شرح زیر توصیه می شود :

 شن و ماسه تا 12 ( تا 12 میلیمتر ) 1200 لیتر

سیمان 300- 400 کیلوگرم

 پس از بتن ریزی پاشنه ، باید مراقبت های لازم جهت نگهداری و مرطوب نگهداشتن بتن معمول گردد. نوع بتن و ضخامت پوشش بتنی روی میلگردهای کششی ، تأثیر زیادی در مقاومت سقف در مقابل آتش سوزی دارد. در صورتی که بتن پاشنه تیرچه معیوب و شکسته باشد، باید آن تیرچه را از محل عیب به دو تیرچه کوتاهتر تقسیم نمود، و یا نسبت به خرد کردن کامل بتن پاشنه و بتن ریزی مجدد آن اقدام کرد.

در صورت استفاده از قالب فلزی و عدم استفاده از کفشک، تیرچه بتن ریزی شده را می توان، بسته به شرایط حرارت محیط پس از 24 تا 48 ساعت از قالب خود جدا کرد. هنگام بتن ریزی پاشنه تیرچه باید به دقت خرپا داخل قالب فلزی یا کفشک قرار گیرد و  میلگرد کششی در تمام طول تیرچه به طور یکسان و طبق ویژگیهای یاد شده رعایت شود. معمولا بتن تیرچه در مدت 10 روز پس از بتن ریزی به مقاومت عملی (working strength)

خود می رسد.

مشخصات مواد افزودنی جهت زود گیر کردن و ایجاد کارائی بیشتر باید مطابق آئین نامه های معتبر داخلی یا بین المللی باشد.

 

منابع:

http://omransakhtenoor.blogfa.com/post-.aspx

http://azhandsazeh.blogfa.com/post-.aspx

http://www.afshinsalari.com/forum/viewtopic.php

http://mojepishro.net/work/DAFTARCHEH-BAM/daftarch.htm

http://www.civilstudent.blogsky.com/post

 

اجرای پروژه ساختمانی _

اجرای پروژه ساختمانی _


آماده سازی صفحه زیر ستون قبل از نصب ستون پس از کار گذاشتن صفحه های زیر ستون و بتن ریزی پل و قبل از کار گذ ا شتن ستون روی صفحه زیر ستون باید محور های ساختمانی را یک بار دیگر کنترل کرده و امتداد آنرا روی صفحه زیر ستون رسم نماییم . در ایران اغلب مهندسان اتصال ستون به صفحه زیر ستون را با چهار عدد نبشی 10 یا 12 پیشنهاد می نماییند که این اتصال برای ساختمان های 4 یا 5 طبقه مناسب می باشد ، ولی برای ساختمان های بلند تر که لنگر های پای ستون شدید تر است باید از صفحات لچکی استفاده کرد . نکات صفحه زیر ستون : 1 . برای زیر ستون ، صفحه دو تکه و یا جوشی پیشنهاد نمی گردد . 2 . سوراخ محل عبور بولت در حدود 1 میلی متر بیشتر از قطر بولت و فاصله محیط سوراخ ها تا لبه صفحه 5 سانتی متر می باشد . 3 . ضخامت صفحه زیر ستون به وسیله محاسبه تعیین می شود ولی نباید از 1 سانتی متر کمتر باشد . 4 . بلندی بولت ها معمولاً تا شبکه کف پی ادامه می یابد . اتصال صفحه زیر ستون به پل با توجه به اینکه بار هر ستون در یک ساختمان 4 تا 5 طبقه معمولاً در حدود 100 الی 120 تن می باشد اگر ستون را مستقیماً روی بتن قرار دهیم مانند میخی آنرا سوراخ کرده و در آن فرو می رود برای جلو گیری از این عمل زیر هر ستون صفحه ای فلزی قرار می دهند که ابعاد آن توسط محاسبه تعیین می گردد . ولی معمولاً ابعاد آن به گونه ای باشد که ستون و اتصالات مربوط به آن در آن جا بگیرد ، برای ستون های معمولی 50 در 50 سانتیمتر کافی است . برای اینکه لنگر های پای ستون تحمل شود این صفحه به وسیله چهار میل گرد که به آنها بولت می گوییم به فونداسیون متصل می گردد. برای ساختمان های دو تا سه طبقه اتصال صفحه زیر ستون به بولت با جوش اشکالی ندارد ولی برای ساختمان های بلند تر این اتصال باید حتماً به وسیله مهره باشد. بهتر است در وسط صفحه زیر ستون سوراخ ریزی حداکثر به قطر یک سانتیمتر در آن ایجاد کنیم تا در موقع نصب صفحه و بتن ریزی آنقدر بتن را بکوبیم تا شیره از سوراخ بالا بیاید و چسبندگی بین صفحه و بتن بهتر ایجاد گردد . بر پا سازی اسکلت این عملیات معمولاً تا زمان اتمام بتن ریزی فونداسیون ها و بازرسی آنها آغاز نمی شود ، زیرا پیمانکار برای استقرار قطعات فولادی به میدان عمل نیاز دارد و به همین جهت محل ساختمان باید خالی باشد . روش معمول بدین ترتیب است که ابتدا دو طبقه از اسکلت فولادی بر پا می گردد و سپس کار شاقول و تراز کردن نهایی انجام می گیرد . دوغاب ریزی صفحات زیر ستون و پیچ های نگهدارنده (بولت) اغلب تا زمانی که کل ساختمان شاقول و تراز نشود صورت نمی گیرد . بسته به آنکه فضای خالی چه ابعادی داشته باشد ، برای پر کردن آن از مخلوط سیمان یا مخلوط ماسه / سیمان استفاده می شود: فضای 12 تا 25 میلیمتری – مخلوط سفت سیمان خالص. فضای 25 تا 50 میلیمتری – مخلوط سیال 1:2 (ماسه / سیمان ) و کوبیدن آن . فضای بالاتر از 50 میلیمتری – مخلوط سفت 1:2 (ماسه / سیمان ) و کاملاً کوبیدن آن . در صورتی که صفحات زیر ستون بزرگ با شند ، گاهی اوقات سوراخی جهت دوغاب ریزی در آنها ایجاد می شود ، ا ما برای صفحات کوچک سه طرف صفحه را به کمک گل رس ، آجر یا قالب بندی مسدود می کنند و دوغاب ریزی از طرف چهارم که باز گذاشته شده است ، انجام می شود . جهت حفاظت از صفحه زیر ستون در مقابل زنگ زدگی روی آنرا تا زیر سطح همکف با بتن می پو شانند ، به طوری که بر روی تمام اجزای فولادی حداقل 75 میلیمتر بتون قرار گیرد .