شرح پروژه:
جزییات بافت شناخت ترکیب بصری مناظر و تسلسل آنها شبکه معابر ارگانیک و پر پیچ و هم روستای کنگ به همراه کالبدها و عناصر معماری ارزشمند و پدیدههای طبیعی زیبا پتانسیل قابل ملاحظهای برای ایجاد مناظر متنوع متوالی است. توالی و تسلسل این مناظر باعث ارتقا کیفیتهایی چون پیوستگی و انسجام در مجموعه شده و گوناگونی آنها افزایش کیفیت تنوع را در پی دارد. حضور این کیفیتها با ارتقا تنوع فضایی و غنای کالبدی تمایل به حرکت و سیر در مجموعه را افزایش میدهد. البته محدودیتهای خاص بافت کالبدی روستای کنگ پیدایش تنوع فضایی مطلوب را مشکل نموده است. از جمله مهمترین این محدودیتها باعث پیدایش شبکهای از فضاهای باز خطی شده است که عرض انها به میزان زیادی یکنواحت و همسان است. یکنواختی عرض گذرها و نبود فضاهای گشایشگاهی استفاده از تعدادی از روشهای ایجاد تنوع فضایی را ناممکن نموده و روشهای به کار گرفته شده را محدود نموده است. روشهای طراحی که چه بسا به صورت ناخودآگاه و خودجوش برای ایجاد تنوع فضایی در بافت به کار گرفته شده است شامل موارد زیر میشود - استفاده از پیچ و خم در گذرها و بستن مسیر دید - مسقف کردن مواضعی از گذرها و ایجاد تباین فضایی به وسیله ساباطها - تاکید کالبدی با طراحی واحدهای معماری شاخص - ایجاد تنوع فضایی با طراحی بالکنهای چوبی پیش آمده در گذرها - تنوع در مصالح مصرفی - استفاده از عناصر طبیعی چون درخت - ایجاد بازشوهایی در جداره برای رویت مناظر مطلوبی از بافت کالبدی و عناصر طبیعی خارج بافت در میان معابر بافت روستا حداقل شش گذر اصلی را میتوان تشخیص داد. ویژگیهایی که این مسیرها را به عنوان گذر اصلی مطرح مینماید. طول و عرض نسبتا بیشتر این گذرهاست. زیرا طول آنها عموما به اندازهای است که تقریبا سراسر مجموعه را میپیمایند و عرض آنها نیز اکثرا بیشترین اندازهای است که گذرها در این روستا دارند. از ویژگیهای دیگر آنها شیب کمتر نسبت به مسیرهای مشابه و پیوستگی کالبدی آنهاست. بر اساس بررسیهای میدانی از میان این شش مسیر سه مسیر از جهت توالی فضاهای متنوع وضعیت نسبتا مناسبی دارند که برای آشنایی با کیفیت آنها یک مورد به صورت مشروح معرفی میگردد. مسیر اول گذری است که از ورودی روستا شروع شده و پس از گذشتن از حمام روستا و رسیدن به گذر سر کمر تقریبا تا انتخای بافت کهن را شامل میشود از مشخصات این مسیر شیب نسبتا تند آن است که به همراه ناهمواری کف آن تا اندازه زیادی عابر را به خود مشغول مینماید و به همین سبب نسبت توجه را از جدارهها و کالبدیهای مرتفع و مسلط به گذر دور مینماید. در ابتدای این مسیر دو بنای دو طبقه آجری بدون نماسازی قرار دارد که نه ورودی مناسبی برای مدخل روستاست و نه آغاز مطلوبی برای این مسیر میباشد. اما پس زمینه سبزی که توسط درختان واقع در باغات سر پیچ ایجاد میشود تا اندازهای این منظره ناخوشایند را ترمیم مینماید. پس از این بخش از گذر فضایی واقع است که یک سوی آن دیوار سنگی باغات و یک سوی آن قطعه زمین بایری قرار دارد. این گشایش فضایی به همراه درخت گردوی نسبتا کهنسال موجود به گذر چهره متفاوتی میدهد. پس از عبور از اولین پیچ دوباره بنای دو طبقه آجری با درب و پنجره فلزی واقع است که تاثیر خوبی در ناظر نمیگذارد. اما اندکی جلوتر مجموعهای از دیوارهای سنگی و کاهگلی خانههای دو سوی گذر به همراه درختان سر برآورده از حیاطها تصویر زیبایی آفریده است. البته فرسودگی زیاد این دیوارها این تصویر را مخدوش مینماید. در ادامه گذر حمام روستا واقع است که به دلیل کالبد بیارزش و آلودگی عارض بر آن چهره ناخوشایندی به گذر میدهد. اندکی پس از حمام گذر به یک سه راهی تبدیل میشود که یک راه آن به سوی گذر سر کمر میل میکند در کنار این سه راه کالبد معماری قابل توجهی قرار دارد. این کالبد خانه چهار اشکوبهای است که از نظر معماری با بافت هماهنگی کامل دارد. ایوان این خانه و منازل دو سوی دیگر سه راهی ویژگیهای معماری بافت را به خوبی به نمایش میگذارند. پس از گذشتن از سه راهی مذکور و حرکت به سمت گذر سر کمر دوباره ردیف ایوانها با جزییات شلوغ و در هم چوبی خود بخش قابل ملاحظهای از سقف گذر را میپوشاند. اولین ویژگی که پس از ورود به گذر سر کمر جلب توجه میکند. شیب تند آن است. در دو سوی خانههایی با معماری بومی و جزییات چوبی خود گذر را محصور کردهاند. تاکیدهای کالبدی موجود در جدارهها عموما از نوع بیرونزدگی ایوانهای چوبی منازل است که به تصاویر گذر اندکی تنوع میبخشد. یکی از کاملترین ساباطهای روستا در بخش میانی گذر سر کمر قرار دارد. این ساباط به دلیل دهانه عریض سقف چوبی و حجم معماری بالای آن و هم چنین سایه روشنی که ایجاد مینماید عنصری کاملا چشمگیر و با ارزش است. در فضای پس از ساباط دیوارهای سنگی با تورفتگیها و بیرونزدگیهای خود به همراه انبوه سبز درختان سر برآورده از حیاط منازل جلوهای کوچه باغی به گذر میدهد که آن را از بخشهای قبلی متفاوت مینماید. شناخت عناصر سیما لبه در داخل بافت کالبدی روستا عناصری که به شکل لبههای بارز و شاخص ادراک شوند وجود ندارد. تنها یک نمونه از این عنصر در داخل بافت موجود است که آن هم به دلیل نوع برخورد کالبدی با آن به لبهای پنهان تبدیل شده است. لبه مذکور جوی آبی است که از چشمه جنوب غربی روستا تا باغات واقع در شمال شرق آن کشیده شده است. این جوی که در صورت آشکار بودن به لبهای مشخص تبدیل میشد به دلیل عبور از زیر واحدهای معماری به لبهای عمدتا نامحسوس و پنهان مبدل شده است. نوعی از لبهها در داخل بافت وجود دارند که با لبههای متعارف تفاوت دارند. لبههای مذکور را لبههای بام واحدهای معماری واقع در پایین است معابر روستا شکل میدهند. این ویژگی نتیجه شیب زیاد بستر روستا و شکل پلکانی بافت آن است. این لبهها به دلیل این که در عرصههای واقعاند که به تعبیری فضاهای نیمه عمومی- نیمه خصوصی بافت هستند گونهای خاص به شمار میآیند. به علاوه شکل پرتگاهی به آنها سیمایی مشخص میدهد. لبههای موجود در جوانب و خارج بافت کالبدی روستا حداقل سه گونهاند. گونه اول مرز و حدود باغات مجاور بافت هستند که لبههایی را ساختهاند که بر توسعه بافت جدی قاطع گذاشتهاند. این لبهها در جهات جنوب شرق و شمال بافت مستقرند. در خارج بافت رودخانه به عنوان لبهای بارز خودنمایی میکند. این لبه در محدودهای که توسط جاده همراهی میشود حضوری قوی دارد. و هنگامی که در ورودی روستا جاده به پایان میرسد با گم شدن در میان باغات حضوری نسبتا نامحسوس مییابد. این لبه با وجود صراحت و آشکاری به دلیل فاصلهای که با بافت دارد بر آن تاثیر چندانی نمیگذارد. تاثیر آن صرفا در محدوده کوچکی از جنوب شرقی روستاست که به همراه جاده بر بخشی از بافت حد مینهد و هم چنین در محدوده قبل از آن که تبدیل به محوری شده است که واحدهای معماری به صورت تقریبا پراکنده در جنوب آن استقرار یافتهاند. آخرین لبهای که میتوان در محدوده روستا سراغ گرفت جادهها و راههای دسترسی خارج بافت هستند. از میان آنها جاده ورودی به روستا لبهای آشکار و مهمتر است که با رودخانه ترکیب شده است. جادهها و مسیرهای دیگر لبههایی هستند که عموما از میان باغات مجاور روستا میگذرند و تاثیری در سیمای کالبدی روستا ندارند. تاثیر آنها صرفا در حدی است که به عنوان جایگاه استقرار کالبدهای پراکنده در خارج بافت دارد.